![](/public/img/placeholder.png)
0/10امتیاز سلام سینما
1342سال ساخت
cinemaایرانی
مادر فداکار
پرویز همراه همسرش شهین و دخترش نسرین و مادرش از قزوین به دنبال کار مناسب تر راهی تهران می شوند، و در آن جا با اعضای یک گروه فیلمبرداری آشنا می شوند که بازیگرشان عباس هم ولایتی آن ها است. عباس از آن ها دعوت می کند که از «استودیو عصر طلائی» بازدید کنند، و کنی، مدیر تهیه استودیو، قسمت های مختلف استودیو را به آن ها نشان می دهد. شهین به بیماری قلبی دچار مشکل روحی شده تصادف می کند و مصدوم می شود. این بار شهین برای تهیه ی مخارج عمل جراحی شوهرش با پیشنهاد عباس به عنوان بازیگر در «استودیو عصر طلائی» مشغول کار می شود، و پرویز که با شغل همسرش مخالف است او را طرد می کند. شهین به واسطه ی عباس پول عمل را برای شوهرش می فرستد. پس از بهبودی حال پرویز نسرین از دوری مادرش به بستر بیماری می افتد و پزشک معالج برای درمان او بازگشت مادرش را تجویز می کند. عباس با شرح فداکاری های شهین، پرویز را قانع می کند که به بازگشت او به خانه رضایت بدهد.