سرگذشت نارنیا: شیر، جادوگر و کمدلباس

چهار خواهر و برادر برای نجات از بمباران جنگ جهانی دوم خانه‌شان را در شهر ترک می‌کنند. یک استاد و همسرش به آن‌ها در خانه‌شان پناه می‌دهند. روزی آن‌ها مشغول بازی هستند و «لوسی» کوچکترین فرزند خانواده در کمدی مخفی می‌شود و از آنجا پا به دنیای نارنیا می‌گذارد؛ به تدریج هر چهار نفر وارد این دنیا می‌شوند و با موجودات عجیب و حیوانات سخنگو روبه‌رو می‌شوند و مامور می‌شوند که از نارنیا در برابر یک جادوگر شرور محافظت کنند. آن‌ها با اصلان، شیری باشکوه ملاقات می‌کنند و این آغاز ماجراهای آن‌ها است.