![](/api/filedb/5e6d99dd.jpg?w=280&q=75)
7.5/10امتیاز سلام سینما
1376سال ساخت
cinemaایرانی
آخرین نبرد
ناصر، رزمنده ای که بارها در جبهه بوده و حالا به کار تصویربرداری مشغول است. پس از شهادت شوهر خواهرش علی که الگوی او در زندگی بوده، نسبت به جعفر که می خواهد با خواهرش ازدواج کند و جای علی را بگیرد، احساس خوشایندی ندارد با این حال حاجی ـ فرمانده عملیات در خاک عراق ـ ناصر را به عنوان تصویربردار به همراه جعفر و هادی ـ که خانواده اش را در دزفول از دست داده ـ برای شرکت در عملیات فرا می خواند. هدف عملیات پیدا و منهدم کردن محل موشک های دوربرد عراق است که عراق توسط آن ها شهرهای ایران را مورد اصابت قرار می دهد. قرار است با رسیدن به محل موشک ها و مخابره گراها به نیروهای خودی، موشک ها توسط توپ های میان برد رزمندگان هدف قرار بگیرد. چهار عضو عملیات به محل موشک ها نزدیک می شوند؛ اما عراقی ها با همدستی نیروهای ضدانقلاب به سوی آن ها هجوم می آورند و در محاصره قرارشان می دهند. حاجی به محل استقرار توپ ها در خاک ایران برمی گردد و منتظر گرفتن نشانی موشک ها و گراها می شود. هادی در مواجهه با دشمن شهید می شود و جعفر نیز چشم هایش را از دست می دهد، اما با تلاش ناصر (که حالا با خواندن نامه خواهرش که جعفر را همسنگ علی و ادامه دهنده راه او دانسته، نظرش نسب به او عوض شده) و با راهنمایی جعفر، گراها توسط بی سیم به حاجی مخابره می شود و با شلیک توپ های نیروهای خودی سایت موشکی و تجهیزات دشمن در میان ناباوری عراقی ها نابود می شود. ناصر و جعفر از طریق چرخبالی که حاجی نیز با آن آمده، به هر زحمتی که هست نجات پیدا می کنند و از مهلکه می گریزند.