![](/public/img/placeholder.png)
8/10امتیاز سلام سینما
1353سال ساخت
cinemaایرانی
زیر پوست شب
قاسم معروف به «قاسم سیاه» یک ولگرد خیابانی است که مادرش کلفتی یک خانه اعیانی را می کند و از وضعیت پسرش به شدت ناراضی است. قاسم در جریان یکی از پرسهزنیهایش با زنی خارجی روبرو می شود که آخرین ساعت های حضورش در ایران را می گذارند. این دو که زبان همدیگر را نمی فهمند، راهپیمایی بیپایانی را شروع می کنند. قاسم دنبال پیداکردن جایی برای خلوت کردن با این دوست تازه است، اما تلاش های او ثمری ندارد. دوستاش هم نمی تواند کمکی به او بکند چون پدرش در خانه است. قاسم نمی تواند بفهمد که محل اسکان قبلی زن کجا بوده. وقتی به مادرش سر می زند، با واکنش عصبی او مواجه می شود و در حالی که کاملاً مستأصل شده، با دو جوان روبرو می شود که پسرهای خانواده ای هستند که مادرش در آنجا کلفتی می کند. این دو موافقت می کنند که مکانی را در اختیار قاسم و دوستاش بگذارند. پس از ورود به خانه، آنها پیشدستی می کنند و وقتی قاسم اعتراض می کند، او را به باد کتک می گیرند و پس از کامیابشدن، هر دو را ول می کنند. قاسم و دوستاش به زیر یک کامیون پناه می برند، اما بعد از مدت کوتاهی کامیون حرکت می کند و پلیس قاسم را جلب می کند؛ آنها قاسم را به زندان و زن را به فرودگاه می برند.