وحشت

مردی از ترس مهاجمی نامشخص فرار می کند. او در حین فرار در خانه ی کارآگاهی جوان (محمدعلی جعفری)، که با همسرش زندگی می کند، پناه می گیرد. کارآگاه در خانه نیست و زن تنها است. لحظه ای بعد زن با جسد مرد روبرو می شود و پای پلیس به میان می آید. کارآگاه ماجرا را دنبال می کند. زن ناشناسی با کارآگاه تماس می گیرد و می گوید درباره ی قاتل اطلاعاتی در اختیار دارد. کارآگاه با زن تماس می گیرد، اما قبل از این که زن بتواند اطلاعاتش را در اختیار او بدهد کشته می شود. کارآگاه و همکارش برای پیدا کردن قاتل سرنخی پیدا می کنند و در آرشیو روزنامه به مطالعه ی روزنامه های گذشته می پردازند. کارآگاه متوجه می شود مردی با نام حشمت فروزان در حادثه ای سوخته و قیافه ی وحشتناکی پیدا کرده و برای این که از مسببان حادثه انتقام بگیرد دست به قتل می زند. کارآگاه قبل از این که بتواند قاتل را پیدا کند از طرف همکارانش متهم و بازداشت می شود. او بیست و چهار ساعت مهلت می گیرد و قاتل را به دام می اندازد.