![](/public/img/placeholder.png)
5.5/10امتیاز سلام سینما
1389سال ساخت
cinemaایرانی
یکی از ما دو نفر
سارا که پس از پایان تحصیلات مهندسی تازه از آمریکا برگشته، برای استخدام به شرکتی می رود که بابک مدیر آن است. بابک که از به هم خوردن نامزدی سارا باخبر است، به عمد او را به دفترش کشانده تا مثل دختران دیگر جذب خودش کند. اما سارا دختر متفاوتی است و با جدیت برای اجرای نمایشگاهی از مناطق ایران در کنار یک بنای تاریخی آماده می شود. حربه های مختلف و تکراری بابک هم تأثیری روی او ندارند. استخدام دوست دوران کودکی سارا، مهرداد سبب دردسر برای هر دوی آنها می شود. به نحوی که به خاطر حسادت بابک، مهرداد اخراج می شود. سارا پس از آتش گرفتن چادر نمایشگاه، موفق می شود چادر نسوزی را جایگزین کند، اما بلافاصله به دلیل درگیری مهرداد با بابک، به رغم علاقه پنهانش به بابک، استعفا می دهد. روز بعد وقتی سارا برای تسویه حساب به شرکت می رود، بابک نمی گذارد او از شرکت خارج شود و سارا خود را از ایوان شرکت به پایین پرت می کند و به شدت زخمی می شود. چهار پنج سال بعد، بار دیگر بابک و سارا تصادفی یکدیگر را در بنایی باستانی در کویر ملاقات می کنند. بابک اعتراف می کند عاشق سارا بوده، اما سارا چیزی از عشقش نمی گوید. هنگام ترک محل، بابک اتومبیل سارا را تعقیب می کند.