با مرگ آقای اندیشه همسر (دلیله نمازی) و دختر او میترا (ویکتوریا) در خانه ی ییلاقی او تنها می مانند. باباعلی (عزت الله مقبلی)، نوکر خانه، به سفر می رود، و زن بر آن است که سام (سعید کامیار)، کارگر چاپخانه و نامزد دخترخوانده اش میترا، را به سوی خود جلب کند. اما سام از او دوری می کند، و شبی که رقاصه ای به نام سوسن (عزیزه) می کوشد سام را مست کند دزدی مقداری جواهر از منزل اندیشه می رباید. پلیس به سام بدگمان می شود، و سام می گوید که در زمان سرقت در خانه ی سوسن بوده، اما سوسن دیدار با سام را انکار می کند. سام و مدیر چاپخانه (اکبر هاشمی) سوسن را تعقیب می کنند و به مخفی گاه تیمور (نعمت الله پیشوائیان) و افرادش (جلال پیشوائیان، یدی و آراسته) می رسند. تیمور دستگیر و سوسن کشته می شود. تیمور اعتراف می کند که منشی مخصوص اندیشه بوده و بر اثر داشتن سوابق سوء اخراج شده بوده است، تا این که پس از فوت اندیشه با نقشه ی همسر او برای یافتن جواهرهای اندیشه دست به کار شده اند. پس از بازگشت باباعلی از سفر، او و میترا توسط افراد تیمور گروگان گرفته می شوند، و سام در تلاش برای نجات آنها درمی یابد که مدیر چاپخانه نیز با تبهکاران همکاری می کند. بالاخره پلیس وارد معرکه می شود و به کمک سام تبهکاران دستگیر می شوند.