![](/api/filedb/4a6d5a10.jpeg?w=280&q=75)
7.9/10امتیاز سلام سینما
1370سال ساخت
cinemaایرانی
ردپای گرگ
رضا توسط دوست دوره ی جوانی اش صادق خان به تهران دعوت می شود. بیست سال پیش، رضا سه روز قبل از عروسی با طلعت به زندان افتاده و پس از آزادی در شوشتر مانده است. رضا پس از ورود به تهران به دست چند مرد زخمی می شود و خود را به محل کار طلعت در یک خیاط خانه می رساند، و طلعت و دخترش نگین را ملاقات می کند. نگین که پرستار است زخم او را می بندد. طلعت می داند که دعوت صادق خان از رضا دامی است تا رضا را از پا درآورند. صادق خان در یک گروه شرکت های تجاری با همکاران خود دچار مشکل شده است. آنها به دنبال سوابق صادق خان هستند. رضا نه فقط از زندگی گذشته ی صادق خان مطلع است بلکه عامل اجرای خلاف های او نیز بوده است. رضا که خود را درگیر این دسیسه می بیند درمی یابد که صادق خان مسبب سال ها محکومیتش بوده است. او در شب عروسی پسر صادق خان وارد مجلس جشن می شود و صادق خان را از پا درمی آورد و پس از آن با طلعت و نگین و نامزد او داریوش، از محل حادثه دور می شود.