دزدان بزدل
معمولاً در فیلمهای اکشن/مهیج با درونمایه سرقت و دزدی، شخصیتهای دزد که قهرمانان داستان هستند، با هوش و ذکاوت فراوان و برنامهریزی دقیق و هوشمند، به محل سرقت میروند و نویسنده با تزریق کمی التهاب و هیجان به داستان در میانههای فیلم، درنهایت دزدان موفق به دزدیدن شی گرانبها یا پول موردنظر میشوند. از نمونههای خوب میتوان سری فیلمهای اوشن ها و سریال موفق پیت شیاد اشاره کرد. اما «حیوانات آمریکایی» (American Animals) خبری از نقشههای هوشمند و دزدهای پر جربزه و زرنگ نیست. فیلم در جهت مخالف نمونههای بالا پیش میرود و سعی میکند کارگردان، دزدان شکستخورده که قهرمانان داستان هستند را به تصویر بکشد. حیوانات آمریکایی درباره یک دزدی بینتیجه توسط دزدان بزدل است.
اسپنسر، دانشجوی نمونهای است که در رشته نقاشی و هنر تحصیل میکند، در تور گردش یکی از بزرگترین کتابخانههای آمریکا شرکت میکند و جذب کتاب عتیقه و گران قیمتی میشود که در آن نقاشیهایی از جانوران و پرندگان وجود دارد. اسپنسر قضیه این کتاب گرانبها را با دوست صمیمیاش- وارن که یک دزد خرده پایی است، در میان میگذارد. در کنار اینکه قیمت کتاب به دوازده میلیون میرسد و میتواند آنها را ثروتمند کند، وارن را وسوسه میکند که با نقشهای درست و حسابی کتاب را از کتابخانه بدزدند. در میان راه، آنها مجبور میشوند که دو نفر دیگر را با خود همراه سازند. اریک که دانشجوی رشتهی نظامی است که تقریباً آشنایی کاملی با تجهیزات امنیتی و نظامی دارد و چس که قرار است رانندهی آنها در هنگام فرار از محل سرقت باشد. نقشه دزدی توسط وارن چیده میشود اما در هنگام دزدی، هر یک از آدمها از کاری که میخواهند در آینده انجام بدهند، احساس پشیمانی و اضطراب و استرس به دست میدهد که باعث میشوند آنها دزدی را سالم و بینقص انجام ندهند.
کارگردان فیلم زیرک است. فیلم را با تیتر (بر اساس داستان واقعی ساخته نشده است) آغاز می شود که سپس آن کلمات (ساخته نشده) حذف میگردد تا داستان را واقعی جلوه میدهد. از این به بعد بیننده متوجه میشود که فیلم قرار است روایت ضد و نقیضی از یک داستان واقعی نشان دهد. آدمهای اصلی در طول فیلم در کنار روایت سینمایی داستان، درباره آشنایی خود با دیگر افراد و دزدی، جلوی دوربین صحبت میکنند که فیلم حال و هوای مستند گونه پیدا میکند و در قالب ماکیومنتری (شبه مستند) پیش میرود که با تدوین حرفهای، جذابیت فیلم را دوچندان میکند. از نظر روایتی، فیلم به سه بخش تقسیم میشود؛ بخش اول شناخت شخصیتهاست که طولانی ترین بخش فیلم است. بخش دوم نقشه اول دزدی است که کاراکترها با گریم و تیپ پیرمردان، وارد کتابخانه میشود که نقشه اول به خوبی پیش نمیرود و محل را ترک میکنند و بخش سوم مربوط به نقشه دوم دزدی است که دزدان وارد کتابخانه میشوند و عمل دزدی را انجام میدهند اما آن طوری که میخواستند پیش نمیرود. سرعت فیلم برخلاف اینکه یک اثر درام جنایی و سرقتی است، کند است و سعی میکند با جزییات ریز و دقیق، کارگردان فیلم را جلو ببرد که در آن هم موفق شده است. بازیگران به خوبی توانستهاند در نقش شخصیتهای واقعی داستان غرق شوند و بدون اغراق، بهترین بازی عمرشان انجام داده اند که در این میان، ایوان پیترز که سابقه بازی در نقشهای منفی سریال آنتولوژی داستان ترسناک آمریکایی را دارد، بازی به همان سبک و سیاق گذشته به نمایش گذاشته است. شخصیتی که برای رسیدن به آن هدف موردنظر، دست به هرکاری میزند و در کنار دیوانگی و افسردگی درونی که دارد، بازهم سعی میکند که دوستان خود را در کنار هم نگه دارد تا دزدی را انجام بدهند. وارن از آن دسته شخصیتهایی است که بیشتر حرفهای گنده تر از دهانش میزند اما در هنگام عمل دزدی، آنقدر ترس و وحشت در درونش ایجاد میشود که نمیداند چکار کند و ناگهانی تصمیم به انجام کاری میگیرد. بری کیوگن در نقش اسپنسر میدرخشد. خجالتی و کم حرف است اما در درونش به چیزهایی میاندیشد که میتواند عواقب ناگواری را برایش ایجاد کند. ایده اصلی دزدی را وی به وارن میدهد و حتی در طراحی نقشه کتابخانه هم به وارن کمک میکند. او دوست دارد که کار بدون خشونت و آرام پیش برود و با تصمیمات وارن و گاهی اوقات اریک در مورد استفاده از شوکر برقی، مخالفت میکند. هرکدام از شخصیتها توانایی خاصی دارند اما همهی آنها در یک چیز مشترکاند، اینکه همهی آنها بزدلی بیش نیستند. فقط حرف میزنند و در موقع عمل، به دلیل ترس و اضطراب و دستپاچگی بیش از حد، همه چیز را خراب میکنند. در اواسط فیلم، سکانسی از دزدی ( که تصور وارن از دزدی را نشان می دهد) در کتابخانه را میبینیم که وارن، اسپنسر و اریک مانند دزدان خونسرد و حرفهای وارد کتابخانه میشوند. مسئول مراقبت از آن کتاب گران قیمت را با شوکر برقی بیهوش میکنند و خیلی سریع و راحت، کتاب را دزدیده و از در پشتی فرار میکنند. چنین تصوری در ذهن بیننده ایجاد میشود که احتمالاً سکانسهای دزدی هم همان جوری خواهد بود اما مخاطب سخت در اشتباه است. فیلم درباره شخصیتهای بزدلی که یکهو به سرشان میزند که سرقتی انجام بدهند.
حیوانات آمریکایی که در کنار روایت شبه مستند گونه و با کارگردانی قدرتمند بارت لایتون، به فیلمی بی ادعا اما قابل قبولی تبدیل شده است که میتواند چهرهای متفاوت از فیلمهای مهیج/سرقتی را برای بیننده به نمایش بگذارد.