نقدی بر حوض نقاشی
با توجه به اینکه هر فیلمنامه نویس و کارگردان پیام های ارزشی خود را در نقاط قوت اثر خود قرار می دهند، در این تحلیل سعی بر اینست که ابتدا نقاط قوت اثر شناسایی شده و سپس پیام های آن در این نقاط قوت تحلیل گردد. در فیلم حوض نقاشی با نادیده گرفتن ضعف های فیلمنامه که در کارگردانی آن تاثیری مستقیم داشته است، می توان به کارگردانی قابل قبول فیلم اشاره کرد. این کارگردانی در کنار طراحی صحنه و تصویر برداری خوب فیلم که یک امتداد بصری خوب را تشکیل داده حاوی نقاط قوت مناسبی می باشند. با توجه به اسم فیلم، در قسمت های بسیاری از المان رنگ استفاده خوبی شده است بویژه در نقاشی روی دیوار آشپزخانه مریم که لباس بچه با رنگ زرد که نمادی هشدارگونه و لباس والدین با رنگ قرمز که نشان از محبت پدر و مادر است را می بینیم. در طول فیلم با دریچه های بسیاری که در زمینه نماها مشاهده می شود می توان تمایل خانواده رضا برای برقراری ارتباطی عادی با جامعه را استنباط کرد. حتی در قسمتی سهیل برای حضور در کنار پنجره که نمادی از تلاش برای ارتباط گیری است با همکلاسی خود وارد مجادله می شود. و در قسمت بعد سهیل که در این برقراری ارتباط دچار مشکل شده را در حیاط با زمینه ای از دریچه بسته مشاهده می کنیم. در نماهای بسیاری کفش های سهیل را مخالف جهت کفش های والدین می بینیم که نشان از تضاد فکری بین آن هاست. بطور کلی با حضور چنین المان های بصری در فیلم می توانیم نمره قابل قبولی به کارگردانی فیلم دهیم. بعنوان حرف نهایی چنانچه فیلمنامه از قوت بیشتری برخوردار بود می توانست روی کارگردانی و در نهایت فیلم صحبت های بیشتری انجام داد. این نکته را به یاد داشته باشیم که یک فیلمنامه خوب می تواند بد ساخته شود اما یک فیلمنامه بد قطعا نمی تواند تبدیل به اثری خوب شود.