جستجو در سایت

1399/09/23 00:00

هوشمندانه و تأثیرگذار اما ناقص

هوشمندانه و تأثیرگذار اما ناقص

ترجمه اختصاصی سلام سینما

این کمدی-رمانتیک متوسط مانند یک جعبه‌ی شادی و یک دسته‌بندی لذت‌بخش از صمیمیت و شلوغی است. «شادترین فصل» کمدی جدید ساخته‌ی «کلیا دووال» اثری هوشمندانه، تأثیرگذار، و به شکلی دوست‌داشتنی ناقص است. در این فیلم «کریستن استوارت» و «مکنزی دیویس» نقش یک زوج همجنسگرا را ایفا می‌کنند که مجبورند در یک دورهمی کریسمسی که همه مشغول لذت بردن از جمع خانوادگی هستند، رابطه‌ی خود را مخفی نگه دارند و به مخاطب نشان دهند که چقدر زندگی رسمی برای آنها سخت است. 

برای «ابی»(استوارت) که یک فارغ‌التحصیل رشته‌ی هنر است و معشوقه‌‌ی خبرنگارش «هارپر»(دیویس) رسمی‌شدن در ابتدا مشکلی جدی بنظر نمی‌رسد. آنها در حال قدم زدن از میان محله‌ای شلوغ در یکی از شادترین شب‌های پیتزبورگ، بی‌پروا و عاشقانه با یکدیگر آشنا می‌شوند. آنها تصمیم می‌گیرند تا تعطیلات را با خانواده‌ی ثروتمند «هارپر» سپری کنند چون «ابی» تاکنون موفق به ملاقات آنها نشده بود. اینجاست که «ابی» می‌فهمد که «هارپر» تاکنون با خانواده‌ی خود درباره‌ی اینکه با او در رابطه‌ای عاشقانه می‌باشد، صحبت نکرده است.

این اتفاق برای «ابی» شوکه‌آور است بنابراین تصمیم می‌گیرد تا به درخواست ازدواج دوستش غم‌زده‌اش «جان»(دنیل لوی)‌پاسه مثبت بدهد و برای ازدواجش برنامه‌ریزی کند. «هارپر» پس از مطلع شدن از این تصمیم «ابی» به او التماس می‌کند که فقط برای مدتی خودش را در نقش هم‌اتاقی او برای خانواده‌اش جا بزند و به «ابی» قول می‌دهد که به زودی حقیقت را به همه بگوید. پدر «هارپر» یعنی «تد»(ویکتور گاربر) که عضو شورای شهر است، تصمیم دارد برای نامزدی در انتخابات تصدی سمت شهرداری اقدام کند و «هارپر» نمی‌تواند در چنین موقعیت جو محافظه‌کار خانواده‌اش را برهم زند. 

البته وقتی که از محافظه‌کاری می‌گویم، منظورم جهت‌گیری‌های سیاسی نیست زیرا در هالیوود اگر فیلمی هم درباره‌ی مسائل سیاسی ساخته شود، جهت‌گیری‌های سیاسی در آن پنهان می‌مانند. محافظه‌کاری خانواده‌ی «هارپر» را می‌توان از کتابخانه‌ی مرتب آنها، سالن پذیرایی که مجله‌های تازه همواره در آنها دیده می‌شود و پوشیدن لباس‌های قدیمی فهمید. هموفوبیا در خانواده‌ی «هارپر» حتی قبل از اظهارنظر منفی مادر او «تیپر»(ماری استینبرگن) درباره‌ی سبک زندگی مردان همجنسگرا کاملاً قابل درک است. 

حرف‌های «تیپر» باعث می‌شود تا رنگ از رخسار «هارپر» و «ابی» بپرد. این یکی از سکانس‌هایی است که عمق مناسبی به فیلم می‌بخشد. اما سکانس بعد از سکانس «شادترین فصل» از استانداردهای یک کمدی خانوادگی دور می‌شود زیرا پر است از رقابت، زیر پا گذاشتن بی‌رحمانه‌ی احساسات و نقش‌آفرینی‌های خارج از چارچوب نقش‌های مکمل. «تیپر» فردی است که شخصیتش باعث شده تا خانواده‌ی او کاملاً مادرسالار باشد. او دائماً در حال پیشبرد اهداف کارزار انتخابی همسرش از طریق اینستاگرام است و هر لحظه ممکن است کسی را با خاک یکسان کند. این مسئله شامل دختر بزرگ خانواده «اسلون»(الیسون بری) و دختر وسط خانواده «جین»(ماری هالند) هم می‌شود.

«هالند» در نوشتن فیلمنامه با «دووال» همکاری کرده است. آنها تلاش کرده‌اند تا داستانی درباره‌ی یک زوج همجنسگرا را با یک نوآوری متضاد در قابل یک بسته‌بندی آشنا و جذاب به تصویر بکشند. «شادترین فصل» به عنوان اولین فیلم استودیویی رمانتیک-کمدی در تعطیلات درباره‌ی یک زوج همجنسگرا به نمایش درخواهد آمد. «شادترین فصل» این سوال را پیش روی مخاطب خود می‌گذارد:«آیا این فیلم را بخاطر ساختارشکنی و احیای فرمول‌های قدیمی کاراکترپردازی تشویق خواهید کرد؟ یا بخاطر عمیق نشدن بر موضوع اصلی به مقدار کافی برای آسان شدن احیای آن فرمول پس خواهید زد؟». از نگاه من پاسخ به این سوال جایی در وسط این دو سوال است. معمولی بودن «شادترین فصل» شاید افراطی‌ترین چیزی است که درباره‌ی آن وجود دارد. 

سخت‌گیر بودن «هارپر» با بی‌پروا بودن «ابی» با یکدیگر جور در می‌آید و آنها را تبدیل به زوجی می‌کند که مکمل یکدیگرند. «استوارت» باید کمی از توان کمیک خود استفاده کند. عدم توانایی «ابی» در دروغ گفتن شاخصه‌ی خوبی برای شخصیت اوست که همواره علاقه‌مند به سوار شدن بر موج است. این ویژگی او نیز یک هسته‌ی احساسی به کاراکترش بخشیده است. «ابی» والدینش را سالها پیش از دست داده و خانواده‌ای برای صحبت ‌کردن درباره‌ی آنها ندارد. این یک پوشش داستانی برای توجیه این است که چرا او باید تعطیلات پایان سال را در کنار خانواده‌ی «هارپر» بگذراند. او به کناری می‌نشیند و فروپاشی یک خانواده‌ی سرسخت را تماشا می‌کند. شاید از اینکه او در حاشیه خیلی بهتر است، تعجب کنید.

منبع: لس انجلس تایمز

مترجم: وحید فیض خواه