نگارگری سینمایی و ملودیهای فریبنده

ترجمه اختصاصی سلام سینما
قبل از شروع یک نمایش پر از آهنگهای پراحساس و پیچهای داستانی تراژیک-کمدی 140 دقیقهای به نام «آنت» در جشنوارهی فیلم کن، کارگردان این فیلم یعنی «لئوس کاراکس» میکروفون را بدست گرفت و خطاب به تماشاگران حاضر در سالن گفت: "نفس خود را تا پایان فیلم حبس کنید". این از آن درخواستهای غیرممکن است که بدرد چنین فیلم مغزخراشی در ژانر موزیکال و فانتزی نمیخورد. زیرا «آنت» نه تنها کاری میکند که نفستان حبس شود، بلکه آن را تا لحظهی نمایش تیتراژ پایانی به گروگان میگیرد.
ترکیب پرانرژی فیلمنامهی برادران «میل» و هوش جادویی و خلاقیت «کاراکس» منجر شده است تا «آنت» تبدیل به یک استعارهی کلامی از یک اپرای موسیقی راک شود که یک «آدام درایور» بینظیر را نیز در مرکز داستان خود دارد. «درایور» در تک تک صحنههای فیلم حتی بصورت غیرمرئی نیز حضور دارد. «آنت» با فیلمنامه و موسیقی برادران «میل»، سبک جذاب و عملگرایانه «کاراکس» و نقشآفرینی فوقالعادهی «آدام درایور» در نقش یک کمدین محکوم به شکست، به اهادف خود رسیده است. البته یک بچهی چوبی هست که در این فیلم آواز میخواند و همچنین کاتهای را میبینیم که به یک گوریل افسرده برمیگردد. اما همهی اینها در خدمت هدف اصلی فیلم هستند.
به عنوان یک فیلم تجربی، کل فیلم از طریق یک ترانه روایت میشود. «آنت» دقیقاً در همان حد و حدود و با همان ترکیبات سورئالی، زیباشناسانه و ابزوردی پیش میرود که «کاراکس» پیشتر مشابه آن را در «هولی موتورز» به تصویر کشیده بود. همین جاست که جهانبینی معماگونهی فیلم باعث میشود تا روایت صریحتری را شاهد باشیم. گروه «اسپارکس» یعنی همان برادران «میل» تلاش کردهاند تا برگ برندهی خود را در حوزهی موسیقی برای «آنت» رو کنند. آنها حتی برای نوشتن فیلمنامهی «آنت» از «ژاک تاتی» کمک گرفتند اما صلاحیت آنان در آهنگسازی مساوی با صلاحیت آنها در فیلمنامه نویسی نبود.
با وجود تمام این ایرادات، «آنت» شگفتانگیز و جذاب است. جوری که داستان «آنت» روایت میشود خود داستان آن مسحورکنندهتر است. برخی اوقات بنظر میرسد که فیلم با ماهیت خودش درگیر است. بهمریختگی و شلوغی فیلم یکی از بزرگترین نقاط قوت فیلم «کاراکس» است و دوستان آهنگساز او نیز در فیلمنامهی خود شخصیتی را خلق کردهاند که مختصاتی دقیقاً مشابه با فیلم آنها دارد.
«آدام درایور» در نقش یک استند آپ کمدین با چشمان ترس خورده و ناامید به نام «هنری مک هنری» مردی است که از تمام استعداد و تواناییاش برای برانگیختن احساسات و بروز شدید آن توسط دیگران استفاده میکند. شخصیتی او ترکبی از از «اندی کافمن» کمدین و «جی حی آلن» موزیسین است. او در پشت صحنهی اجراهایش را با یک روپوش سبز مثل یک مبارز جایزه بگیر که برای رفتن روی رینگ مبارزه آماده میشود، حضور پیدا میکند. این سکانسها را میتوان ادای دینی به فیلم «گاو خشمگین» اثر اسکورسیزی دانست. او سعی میکند همان روحیهی مبارزهجویی را به اجرای خود بیاورد. او روی سن حرکت میکند و مومسیقی پاپ و اجرا میکند. حتی برای نشان دادن اعتراض، سیم میکروفون را هنگامی که تماشاگران در حال خواندن آهنگ در کنار او هستند، دور گردن خود میپیچد.
با وجود رفتارهای بیمارگونهاش، در نهایت «هنری» وارد یک رابطهی عاشقانه با یک خواننده اپرای پاپ به نام «آن»(ماریون کوتیار) میشود. این رابطه تا جایی ادامه پیدا میکند که روی یک سن زنده، «هنری» متوجه میشود که از موفقیت او متنفر است و «آن» نیز نمیتواند دائمالخمر بودن «هنری» را تحمل کند و رابطهی آنها همان جا به پایان میرسد. در میانهی جدایی خشونتآمیز آنها که کمی هم شعارهای جنبش #MeToo نیز به عنوان چاشنی در آن مورد استفاده قرار گرفته است و گرایشات همیشگی «هنری» مبنی بر اتخاذ تصمیمات فاجعهآمیز، آنها صاحب فرزند دختری میشوند که نام همان عروسکی که بالاتر ذکر شد یعنی «آنت» را روی او میگذارند.
«آنت» شبیه به یک عروسک دوستداشتنی است که مقداری از DNA او برگرفته از کاراکتر تنفرانگیز و هیولا صفتی است که در تمام فیلمهای «کاراکس» وجود دارد. اما همهی اینها ممکن تصاویری باشد که در سر «هنری» میگذرد. «هنری» عادت دارد همه چیز را تحت کنترل خودش نکه دارد و این کودک، آخرین تلاش ناامیدانهی او برای برقرار ماندن در دنیایی است که میخواهد او را تسلیم کند.
اگر از طرح کلی داستان بگذریم، باید گفت که «آنت» کارش را به نحو احسن انجام میدهد زیرا داستان جذابش را از طریق ملودیهای فریبنده و همچنین یک نگارگری سینماتیک روایت میکند. «آنت» فیلمی است که کارگردانی و موسیقیاش همزمان با بازیگران اصلی وارد سکانسها میشوند و هنگام پایان یافتن سکانس، قبل رفتن به سکانس بعدی برای مخاطب دست تکان میدهند. سکانس سرگیجهآور افتتاحیهی فیلم تا حد زیادی مدیون فضای وهمآلود «هولی موتورز» است که با ترانهای جادویی از «اسپارکس» همراه شده است تا در همان ابتدا دهن مخاطب را به درون زندان قصهاش اندازد.
«ادگارد رایت» در آخرین مستندش که دربارهی «اسپارکس» است، به خوبی نشان میدهد که «ران میل» و «راسل میل» که در غالب یک گروه یونانی چندین بار جلوی دوربین میآیند، چگونه از نتهای بالا برای کشف مفاهیم احساسی عمیقتر استفاده میکنند. فیلم «رایت» را به تمام کسانی که میخواهند درک بهتری از «آنت» پیدا کنند، توصیه میکنم. «کاراکس» نیز مانند «اسپارکس» علاقهمند است تا از سطوح جداب و شیفتهکننده به سمت عمقهای شاعرانه برود و از دل تاریکی به جذابیت مورد نظر خود برسد. خدا در و تخته را با هم جور کرده است.
برای مثال تصور کنید ترانهی عاشقانهی گوشنواز مثل "ما خیلی عاشق هم هستیم" که به خودی خود بسیار جذاب و زیباست، میتواند چقدر به یاد ماندنیتر باشد اگر آن را از دهان کارکتری که «آدام درایور» نقش آن را ایفا میکند، بشنویم. حالا «کاراکس» با قرار دادن این آهنگ بر روی یکی از رمانتیکترین سکانسهای فیلم، حس اعجابانگیز فیلمش را به عمقی جدید میبرد که مانند مشتی بر صورت مخاطب قبل از پایان داستان است. در مجموع بنمایهی «آنت» از همین روش ساخته میشود. هنگامی که یکی از تماشاگران اجرای «هنری» علیه او طغیان میکند و از او میپرسد: "مشکل تو چیست که اینگونه رفتار میکنی؟"، در عین حال احمقانه و صمیمانه است. سکانس لحظهی تولد بچه و عکاسی پاپاراتزیها نیز با ملودیهای همراه میشوند که کاملاً در خدمت روایت داستان هستند. این یکی از مزایای مشترک بودن فیلمنامهنویس و آهنگساز یک فیلم است. «آنت» فیلمی بامزه است تا لحظهای که «کاراکس» تصمیم بگیرد که دیگر بامزه نباشد.
کنایهآمیزترین نکتهی «آنت» این است که «هنری» به هیچ عنوان آدم بامزه و شوخطبعی نیست. مانند «بو برنهام» که درگیریاش با بحران وجودی خود را در قالب «بو برنهام: درون» له تصویر کشید، «هنری» نیز تلاش میکند تا تمام بحرانها و تعارضات درونی خودش را از طریق نمایشهایش به مخاطبان انتقال دهد اما زمانی که مردم تصمیم بگیرند که دیگر او را تماشا نکنند، او دیگر توان حل این تعارضات را در درون وجودش نخواهد داشت. از نظر «هنری»، زندگی او از همان بدو شروعش منحوس بود. تماشاچیان از او میپرسند: "چرا یک کمدین شدهای؟" و او در جواب میگوید: "زیرا این تنها راهی برای گفتن حقیقت است که پس از آن کشته نشوی". اما هنگامی که او از سن خارج میشود، بنظر میرسد که برای خود آرزوی مرگ دارد. «آنت» مداماً ایدهی خندیدن به عنوان یک مکانیزم دفاعی را زیر سؤال میبرد و همچنین ترسناکترین حملهی قلقلکی دنیا را در خود دارد.
لحظههای واقعی کمدی «آنت» متعلق به «سایمون هلبرگ» است. او یک فرد بامزه است که در گروه ارکستر «آن» نقش رهبر ارکستر را دارد. بهترین سکانس او مربوط به لحظهای است که در حال انجام دادن چند کار همزمان با آهنگسازی برای ارکستر است و دوربین دور چهرهی او میچرخد. «آنت» در چنین لحظههایی است که شادیآفرین میشود. جایی که داستان به درستی پیش میرود و «کاراکس» تلاش میکند تا هر سکانس و هر لحهی فیلمش، لحنی متناسب با قصهی آن داشته باشد. «کاراکس» با کمک فیلمبردارش «کارولین شامپتیر» با رویکردی آکروباتیک و موجدار به سوی کاراکترها حرکت میکند. نقشآفرینی روحانگیز «کایلی مینوگ» در «هولی موتورز» شاید بهترین بازیای باشد که «کاراکس» تاکنون از بازیگرانش گرفته است «آنت» بیشتر چیزی شبیه به یکی از بهترین فیلمهای «کاراکس» یعنی «عاشقهای روی پل» است. طبیعت داستانی که دو آهنگساز یعنی برادران «میل» برای او نوشتهاند، بیشتر به این فیلم شباهت دارد.
اما «آنت» بدون نشان دادن قدرت فیزیکی «درایور» کار سختی برای توجیه کردن خشونت دارد. او با حالت بوکسوریاش روی صحنه و حرکت مانند رقصندههای، میتواند نقشآفرینی «تام کروز» در «مگنولیا» رقابت کند. کیفیت فیلم گاهی نقش «آن» با ایفای نقش «ماریون کوتیار» را زیر سایه قرار میدهد زیرا کاراکتر او همواره دارای حالتی انفعالی است و در کل فیلم، تمام حرفهایش را با دودلی میزند. بدون شک «آنت» داستان «هنری» است و فیلم همان مشکلی که را با «هنری» دارد که او با «هنری» دارد. شاید همهی این داستان در ذهن «هنری» میگذرد.
«کاراکس» در طول 40 سال گذشته تنها شش فیلم ساخته است و همین مسئله باعث میشود که مطمئن شویم، او همهی وجودش را برای فیلم میگذرد تا جایی که تا مدتها چیزی از او باقی نمیماند. «آنت» در زمان 140 دقیقهای عجیبش، از لحظهای که پردهی سینما کنار میرود تا هنگامی که تیتراژ پایانی آن را میبینیم، حتی یک ثانیه را نیز از دست نمیدهد. قطعاً گرههای داستانی در یک ساعت پایانی فیلم کمی ناشیانه باشند ولی تنها فقط این مورد نیست.
منبع: ایندی وایر
مترجم: اریک کوهن
آنت Annett (2021)
تاریخ اکران: 7 جولای 2021 (جشنواره فیلم کن)
توزیعکننده: آمازون
کارگردان: لئوس کاراکس
نویسنده: رام میل، راسل میل
بازیگران: ماریون کوتیار، آدام درایور، سایمون هلبرگ، ران میل، راسل میل، ریلا فوکوشیما، ناتالی مندوزا، ربکا دایسن اسمیت، کیکو میزوهارا، ورونا وربکال
فیلمبرداری: کارولین شامپتیر
تدوین: نلی کوئتیر
موسیقی: ران میل، راسل میل
خلاصه داستان: درباره زندگی یک کمدین استندآپ با نام «هنری» و یک خواننده شناخته شده بینالمللی به نام «آن» است که تولد فرزند نخست آنها به نام «آنت» که دختری موموز با سرنوشتی استتثنائی است، زندگی آنها را دستخوش تغییر میکند.