جستجو در سایت

1398/03/30 00:00

فلسفه در بطن زندگی

فلسفه در بطن زندگی

علم و فلسفه همیشه تلاش کرده اند تا خودِ واقعیِ زندگی را به انسان نشان بدهند. زندگی واقعی که در ورای پوچی و تناقض قرار دارد. اما با وجود تمامی تلاش ها انسان به دنبال زندگی عادی و به دور از شناخت رفته است و حتی از واقعیتِ زندگی گریزان است. اما به چه دلیل؟ شاید فیلم «#درخت_گلابی_وحشی» بتواند پاسخی به این سوال بدهد. 

«سینان» از دانشگاه فارغ التحصیل شده و به شهر کوچکشان باز می گردد. اما «سینانی» که به خانه برگشته، به تناقض و شناختی عجیب از انسان رسیده وکارهای اطرافیان برایش احمقانه جلوه می کند. همچنین او سعی دارد تا کتابی که افکارش را در آن نوشته به چاپ برساند.....

فیلم، #فلسفه را به رئال ترین شکل ممکن بیان می کند. با رویارویی شخصیت ها و به چالش کشیدن دیدگاه هایشان. با شخصیت سازی ها و پرداخت های ریزبینانه ی فوق العاده. لوکیشن ها و قاب بندی های ویژه. بازی های عالی، (به خصوص #مرآت_جمجیر در نقش پدر )دوربین متعادل و کلی حرف که در میان دیالوگ هایش دارد. دیالوگ های کاملا پخته و چالش برانگیز. و شاید تنها چیزی که نمی توانید در فیلم پیدا کنید، ایراد است. 

ماهیت واقعی زندگی یا ماهیت جریان یافته در زندگی ؟

 از قسمت آخر شروع می‌کنیم، سینان خود را درون چاه حلق آویز می کند. ایجاد شوک در بیننده که سینان تاب پوچی را نیاورده و خود را خلاص کرده است، اما بعد متوجه می شویم که حلق‌آویز کردن یک خواب بوده و سینان به کندن چاه مشغول است. همان کاری که در نظرش مضحک ترین کار پدر بود. شاید آنجا مخاطب انتخاب کند که در مضحکه زندگی کردن، بهتر از مرگ است و اگر این مضحکه را کسی نمی خواست و تاب پوچی را نمی آورد، نسل انسان منقرض می شد.

ریا در احساس یا پنهان کاری در کلام؟

فکر می کنم رویارویی سینان و پدر از جمله بهترین تقابل های پدر و پسری در سینما است، در اوایل فیلم که پدر وارد می شود و بدون هیچ احساسی نسبت به پسرش که مدت ها از او دور بوده، فقط به احوالپرسی و شوخی می پردازد برای بیننده کمی عجیب باشد. بعدها برخوردهای قضاوتی سینان با پدر و حالت طلبکارانه که نسبت به او دارد تا جایی پیش می‌رود که بزرگترین دلخوشی پدر (سگ پدرش) را می فروشد تا به آرزویش برسد...... اما نهایتا متوجه می‌شود که پدر برایش بهترین دوست بوده. اما بدون بروز احساس اضافی. تنها کسی که کتاب را خوانده است در حالی که یک بار هم به او تبریک نگفت.

 در مقابل مادر در ابتدا با کتابخوانی پسرش مخالف است (کتاب ها تو رو به کجا رساندند) اما بعد از شنیدن چاپ کتاب پسرش گریه میکند و خوشحالی بی حدی از خود بروز می دهد و می گوید که همیشه می دانسته پسرش موفق خواهد بود و اما بعدها برای خواندن همین کتاب تلاشی هم نمی کند.....

در نهایت «درخت گلابی وحشی» فیلمی بی نظیر، فکر شده و بسیار پر است که با ندیدنش چیزهای زیادی را از دست می دهید. دیالوگ های فیلم را دریابید و به هر لحظه آن با تامل نگاه کنید.

فقط یادتان باشد که ریتم فیلم کمی کند است و قرار نیست در شما هیجان کاذب ایجاد کند

#نوری_بیلگه_جیلان

#سینما_ترکیه