از بین رفتن یک فرنچایز متوسط دیگر برای کسب درآمد

ترجمه اختصاصی سلام سینما
شوق عجیبی در میان طرفداران «گودزیلا» برای خوردن پاپ کورن و تماشای درگیری موجودات غول پیکر وجود دارد. آن طور که از عنوان فیلم نیز پیداست باید منتظر همین اتفاق هم باشیم. در کنار این هیولای سبز رنگ ، «مادرا» ، «رودان» و «گیدورا سه سر» که او را به عنوان «زیرو مانستر» نیز در داستان «کینگ کونگ» می شناسیم در فیلم حضور دارند. احتمالا در قسمت بعدی این فیلم نیز باید منتظر رویارویی کینگ کونگ و مانستر زیرو بعنوان یک درگیری هیولایی اسطوره ای نیز باشیم.
از مسائلی که باعث شده تا آخرین نسخه ی دنباله ی سینمایی گودزیلا تا این حد خسته کننده و بی هدف از آب درآید ، می توان به فیلمنامه ی سطحی و خشک آن ، کارگردانی بسیار تنبل از «مایکل دوئرتی» و بازیگران ضعیفی که انگار به زور آن ها را برای ایجاد رعب و وحشت در این فیلم راضی کرده اند ، نام برد. این بسیار عجیب است که دنباله ی سینمایی ای که در سال 1354 با بودجه ای کم در ژاپن تولید شد ، تا به امروز توانسته جان سالم به در ببرد.
هیولاهای فیلم که از آنها با عنوان «تایتان ها» یاد می شود به تدریج وارد فیلم می شوند. آیا پس از ورود آنها مخاطبان دچار ترس و وحشت می شوند ؟ حقیقتا خیر. این واقعا جای شرم دارد که در فیلمنامه سازوکاری وجود ندارد تا بتواند جلوه های ویژه را در خدمت داستان به کار گیرد. تایتان ها نیز حتی یک خط دیالوگ ندارند. یک هیولا چقدر می تواند خوش شانس باشد!
داستان به شرح زیر است : «دکتر اما راسل»(ورا فارمیگا) یک دانشمند است که توانسته اختراعی به نام «اورکا» را به نام خود ثبت کند. این اختراع او می تواند با هیولاها ارتباط برقرار کند و رفتار آنها را کنترل کند. اما راسل در برقراری ارتباط با دخترش «مدیسن»(با نقش آفرینی میلی بابی براون شگفت انگیز که از سریال چیزهای عجیب تر او را می شناسیم) که به درستی معتقد است مادرش عقلش را از دست داده ، چندان موفق نیست. مدیسن از مرگ برادرش پس از نبردی که در قسمت قبلی شاهد بودیم ، سخت اندوهگین است. پدرش که از مادر او جدا شده یعنی «مارک»(کایل چندلر) نیز وضعیت بدتری دارد اما به تدریج در حال بازگشت به دنیای واقعی است.
در پایان جنگ گریبان کسانی را که معتقد بودند انسانها می توانند با هیولاها در صلح کنار هم زندگی کنند (کن واتانابه و سالی هاوکینز) و همانطور آنهایی که به نمایندگی از «سرهنگ جونا آلن»(چارلز دنس) می خواستند تا چهره ی این هیولاها را از زمین پاک کنند(البته به دلیل منافع شخصی و تفریح) ، می گیرد. گروه سازندگان فیلم، زمین را از جنوبگان تا بوستون می پیمایند اما در نهایت به جایی نمی رسند(کنایه از عدم موفقیت فیلم).
منبع : رولینگ استون
مترجم : وحید فیض خواه