حقیقت یا جرات؟
"مردِ پرنده " (Bird Man)
حقیقت یا جرات؟
"مرد پرنده " (Bird Man) درباره ی همه ی آدم هایی است که هم می شناسیم شان و هم نه.آدم هایی که جرات همراه شدن با حقیقت و روبرو شدن با آن را ندارند.حقیقتی که گاه تلخ است و گاهی هم تلخ تر.داستانِ بازیگری که در ناخودآگاهش دارایی توانی خارق العاده است اما از پسِ خویش نتوانسته است بر بیاید و در عادی ترین لحظاتِ زندگی خویش هم خیال دارد پرواز کند؛پروازی برای دور شدن از حقایقی که توانِ روبرو شدن با آن ها را ندارد.حقایقی از زندگی یک شخصیتِ سینمایی که سال ها پیش توانسته بود گیشه ها را فتح کند و به محبوبیت دست یابد و حالا با نگاه کردن به نوشته ای که سال ها پیش نویسنده ای به او داده بود به دنبال مقبولیت است.
داستانِ تو در توی فیلم علی رغمِ پیچیده بودن به مددِ تدوین فوق العاده ی فیلم و استفاده از نماهای بسته و نیز استفاده از تکنیکِ فیلمبرداری موسوم به "جریان ممتد"باعثِ نزدیکی هرچه بیشتر مخاطبان به شخصیت های داستان شده است و توانسته است توجه تماشاگر را به خود جلب کند و آن ها را تا پایان فیلم علاقمند به تماشای آن نگاه دارد.در شیوه ی "جریان ممتد"دوربین به طور مستمر همراه با شخصیت های داستان است و عدم تغییر در زاویه ی آن و ثابت بودن اش، باعث می شود اتفاقات پیرامون کاراکترهای داستان به طور واقعی تر به تصویر کشیده شود که شاید جزو نادر ضعف هایی باشد که به این اثر «آلخاندرو گونزالو ایناریتوی »مکزیکی به دلیل نوعِ روایت داستان شاید بتوان نسبت داد.
نشان دادنِ زندگیِ عادیِ یک سوپر استار سابقا محبوب که این روزها درگیرِ اجرای نمایشی است که شاید، آخرین تلاش او برای به دست آوردن حقیقتی است که تا لحظه های پایانی فیلم به دنبالش است، و برای روبرو نشدن با تلخی آن مجبور به پرواز به گذشته می شود؛ گذشته ای که یادآور محبوبیت اوست و امروز کمتر کسی آن را به یاد دارد.
فیلم در پلان های مختلفی سعی دارد معضلاتِ اجتماعی را هم مورد نکوهِش قرار دهد،خود کشی و اعتیاد به مواد مخدر چیزهایی هستند که در این فیلم به آن ها اشاره شده است و جزو حقیقت هایی هستند که شخصیتِ اصلی فیلم با آن ها روبرو است و توانِ فرار کردن از آن ها را نیز ندارد ولی شاید بتوان گفت جزو چیزهایی هستند که دوست دارد با آن ها مقابله کند و در نهایت با بال هایی بر فراز تمامی آن ها به پرواز درآید، شاید استفاده از سلاح حقیقی در پرده ی پایانی نمایش هم به همین دلیل باشد.
«مردِ پرنده» روایتی تلخ و ناهمگن از بازیگری است که دیگر سوپر استار یا بهتر بگوییم اّبّر قهرمان نیست.ایناریتوی مکزیکی در این فیلم سینمای بدنه و اکشن هالیوود را در جای جای فیلم به شکل هیولایی نشان می دهد که بازیگران را از زندگی عادی شان دور می کند و به سمت مسیری نامعلوم سوق می دهد.کمدی تلخِ مردِ پرنده در مقایسه با فیلم های قبلی کارگردانش اثری جمع و جورتر است و پر بیراه نیست اگر بگوییم بهترین اثری است که تا به امروز از این کارگردان مشاهده شده است.