حمید جبلی؛ کودکی که بزرگ نمیشود
سلام سینما- حمید جبلی از نسل آن هنرمندانی است که نوجوانی خود را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گذرانده است و همین موجب شده خیلی زود وارد مسیر هنری خود شود. اما با وجود تاثیر کانون در شکلگیری نگاه او، این بازیگر صاحب سبک کمدی از همان کودکی با نگاهی متفاوت دنیای اطرافش را کشف کرده است. ویژگیای که بعدها در شکلگیری شخصیت هنری او نقشی بسزا ایفا میکند.
جبلی با شخصیتهایی که در کنار ایرج طهماسب خلق کرد توانست، فارغ از سن و سال مخاطب، کودک ماندن را به آنها هدیه کند. دستاوردی که ریشه در دوران کودکی و نوع نگاهش به زندگی دارد. بیدار نگهداشتن احساسات کودکی موضوعی است که جبلی در کتاب خاطرات پسربچه شصتساله نیز به آن اشاره میکند:
«این قصه را تقدیم میکنم به بچههای دیروز که احساس کودکیشان را به یاد بیاورند. و تقدیم به بزرگان فردا، که بدانند ارزشها برای آدمی همیشه ثابت نیست و اینکه همه با هم باور کنیم مادربزرگها و پدربزرگها هم روزی کودک بودند.
رد پای کودکی
صدا پیشه کلاه قرمزی و پسرخاله در این کتاب دو جلدی که نقل خاطرات کودکیاش است نشان میدهد که از همان ابتدا ذهن بازیگوشی داشته و یک شکل فانتزی ظریفی در نوع نگاهش جاری بوده است. متفاوت دیدن پدیدهها در کار عروسکی و همینطور در کمدی اصول اولیه و مهم تلقی میشود. نویسنده در بخشی از کتاب از گربهای میگوید که دندانهای آدم در دهانش داشته تا اینکه معلوم میشود گربه شبانه دندان مصنوعی آقای همسایه را ربوده و توی دهانش گذاشته است. یا در بخشی از کتاب از اینکه دوست داشته در طبقه دوم اتوبوس بالای سر راننده بنشیند تا خودش را در نقش او بگذارد و بشود آقای راننده میگوید. در یکی از خاطراتش از ترس مردم از وقوع زلزله میگوید که آنها را به کوچه و خیابان کشانده بود. اما حمید جبلی کوچک آن را شبیه یک سیزده بدر میبیند آنقدر که اعتراف میکند «زلزله چقدر خوب است» و از اینکه زلزله نیامده کنف شده و ناراحت به خانه برمیگردد.
جادویی به نام سادگی
سادگی شاید کلید اصلی هنر حمید جبلی باشد. او همواره تلاش داشته در اوج سادگی و بدون هیچ نوع خودنمایی خود را در معرض مخاطب قرار دهد. چه در آثار خودش و چه همکاریهای او با زوج هنریاش ایرج طهماسب، و چه در فیلمهایی که فقط در نقش بازیگر ظاهر شده این ویژگی را حفظ کرده است. جبلی در فیلم مادر علی حاتمی در نقش استاد مهدی داماد خانواده، تصویرگر مردی ساده اما دل نگران همسر پا به ماه خود است که همیشه مجبور است پشت در خانه یک لنگه پا برای دیدن ماه طلعتش منتظر بماند. در خواب سفید که کارگردانی و نویسندگی را خود بر عهده داشته، رضایی را به تصویر میکشد که سادهدلانه عاشق زنی شوهردار شده و به خواستگاریاش هم میرود. نوع بازی جبلی به نحوی است که همدلی مخاطب را برمیانگیزد و احساسات خالصانه انسانی را در او بیدار میکند.
جانی که در عروسک دمیده میشود
کلاه قرمزی و پسرخاله با صداپیشگی حمید جبلی بخش بزرگی از خاطرات کودکان ایرانی را در ادوار مختلف ساختهاند. البته در کنار صداپیشگی او، عروسکگردانی دنیا فنیزاده نیز در جان گرفتن این دو عروسک بسیار نقش دارد. هر چند به نظر میآمد این دو شخصیت به دورهای خاص تعلق دارند اما با بازگشت این دو رفیق قدیمی در دهه نود به صفحه تلویزیون مشخص شد که خالقین و اجراگران کلاه قرمزی توانایی ارتباط با نسلهای جدید را نیز دارند.
با این حال جبلی چند سالی است که دیگر در قامت بازیگر و صداپیشه فعالیتی نداشته و سراغ بازیگوشیهای دیگر رفته است. چاپ کتاب و برپایی نمایشگاههای عکس و نقاشی او در سالهای اخیر نشان میدهند حس کنجکاوی کودکانه او همچنان زنده است.
آقای جبلی تولدتان مبارک