جستجو در سایت

1396/07/29 01:06

نقدی بر تئاتر «طپانچه خانم»: یک گروتسک ایرانی

نقدی بر تئاتر «طپانچه خانم»: یک گروتسک ایرانی
گروتسک دارای طبعی افراطی است و اغراق و زیاده روی از خصایص بارز آن به شمار می رود، اما نباید فراموش کرد که این اغراق و اگزجره هرگز به معنای خیال پردازی و فانتزی بودن اثر نیست و همه ی عجایب دنیای این سبک در نهایت از واقعیت هستی و حقیقت زندگی ما نشئت می گیرد و اصولاً گروتسک تصویرگر جامعه ایست که در آن زندگی می کنیم نه دنیای ماوراالطبیعه یا خیالی. از دیگر مشخصه های این سبک، به تصویر درآوردن نابهنجاری هاست. این نابهنجاری ها معمولاً به شدیدترین لحن ابراز می شوند و عرضه ی مستقیم حقیقت نابهنجار منجر به بروز واکنش هایی چون انزجار، وحشت و تمسخر در مخاطب می شوند.

  

                                                                                             "یک گروتسک ایرانی"

«طپانچه خانم» عنوان نمایش تحسین شده ایست به کارگردانی شهاب حسین پور که این شب ها در تماشاخانه «پالیز» اجرا می شود.
داستان این نمایش درباره زنی نجیب زاده به نام اخترالسلطنه است که در تلاش است تا در شهری که پدرش خان آن بوده است (و در ابعاد بزرگتر در مملکتش) تمدن و فرهنگ را ترویج کند.
از ویژگی های بارز این نمایش متن آن است. با این که متن کار کاملاً ایرانی است و اقتباس و ترجمه ی متون نمایشی غرب نیست خلاقیت در آن موج می زند. شیوه و سبک خاص دیالوگ نویسی و ترتیب وقوع رویدادها که با طنز نیمه تلخی نیز آغشته شده است از بخش های قابل توجه کار است.
«مبالغه» از ویژگی های اصلی نمایش «طپانچه خانم» است؛ مبالغه ای که چه در گفتار و رفتار کاراکترها نمود یافته و چه در طراحی صحنه و لباس. این مبالغه تعمدی برخاسته از ماهیت درونی نمایشنامه است که در اجرا نیز به خوبی به منصه ظهور رسیده است و مخاطب را به یاد کارهایی با سبک گروتسک می اندازد؛ خطوط تیز و واضحی که در چهره پردازی بر صورت بازیگران نقش بسته است و فی الواقع نمایانگر سن و سال آنهاست، لباس های پر زرق و برق در کنار بازی های به شدت بیرونی از برجسته ترین ویژگی های نمایشِ «طپانچه خانم» است.
گروتسک دارای طبعی افراطی است و اغراق و زیاده روی از خصایص بارز آن به شمار می رود، اما نباید فراموش کرد که این اغراق و اگزجره هرگز به معنای خیال پردازی و فانتزی بودن اثر نیست و همه ی عجایب دنیای این سبک در نهایت از واقعیت هستی و حقیقت زندگی ما نشئت می گیرد و اصولاً گروتسک تصویرگر جامعه ایست که در آن زندگی می کنیم نه دنیای ماوراالطبیعه یا خیالی. از دیگر مشخصه های این سبک، به تصویر درآوردن نابهنجاری هاست. این نابهنجاری ها معمولاً به شدیدترین لحن ابراز می شوند و عرضه ی مستقیم حقیقت نابهنجار منجر به بروز واکنش هایی چون انزجار، وحشت و تمسخر در مخاطب می شوند.
مرزهای باریکی میان «گروتسک» با سبک هایی چون «ابزوردیسم»، «نهیلیسم»، «طنز» و حتی «اکسپرسیونیسم» وجود دارد اما در نهایت «گروتسک» هیچ یک از این ها نیست، چه در "تئاتر" چه در دیگر هنرها چون "نقاشی" و یا "ادبیات" و همانقدر که تشخیص گروتسک بودن از گروتسک نبودن یک اثر دشوار است اجرای این تمایز در آثار هنری نیز به شدت طاقت فرساست.
به لحاظ پایبندی به اسلوب های سبکی، «طپانچه خانم» یک اثر به تمام معنا کامل و بی عیب و نقص است و آن چه اهمیت دارد مطابقت اثرِ کاملاً ایرانی با سبکی است که به هر حال عمده نمونه هایش غربی بوده اند و ماهیت شرقی نداشته است.
کارگردان و نویسنده با انتخاب درست دیالوگ ها و البته شناخت و آگاهی دقیق از تاریخ معاصر ایران، دست به خلق نمایشی منسجم زده اند که علاوه بر رعایت اصول سبکی از منظر بصری و روایی نیز کاملاً درخشان تلقی می شود و قادر به جلب نظر مخاطب است.
"مسخرگی" نه به معنای منفی، بلکه به معنای آن چه باید از اثری در سبک گروتسک دریافت شود در برخی بخش های نمایش به اوج خود می رسد و این مسئله از کوچک ترین حرکت بدن و میمیک چهره بازیگران را شامل می شود تا حرکات موزون آنها و نحوه و جای قرار گرفتن آنها در صحنه و چه خوب که این "مسخرگی" به همان شکلی که از یک نمایش گروتسک انتظار می رود از آب درآمده است.
شخصیت پردازی های کار همچون دیگر عناصرش دقیق و منطقی اند و منطبق با متن.
اخترالسلطنه شخصیت اصلی این نمایش است که رخدادهای نمایشنامه بر اساس شخصیت او اتفاق می افتند و در نهایت تصمیم ها و کنش های اوست که بحران ها، گره افکنی ها و گره گشایی های کار را شکل می دهد.
علاوه بر متن خوب محمدامیر یاراحمدی و کارگردانی کم عیب و نقص شهاب حسین پور، باید از بازی بازیگران این نمایش یاد کرد. در وهله اول به مارال فرجاد اشاره می کنم که در ایفای نقش "طپانچه خانم" سنگ تمام گذاشته است وبازی نفسگیری دارد. او به خوبی فراز و فرودهای شخصیت اختر را درک کرده و در اجرای بی پروای خود تمامی این بالا و پایین ها را به منصه ظهور می رساند. علاوه بر فرجاد، دیگر بازیگران کار همچون محمد نادری، ندا مقصودی، غزاله جزایری و جواد پورحیدری نیز همه و همه بازی های خوبی ارائه می دهند که در راستای همان وجوه پررنگ و حائزاهمیت سبک گروتسک اتفاق افتاده است.
این نمایش در سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجربه عنوان نمایش برگزیده انتخاب شد و توانست تندیس بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد.
آن چه به عنوان یک تماشاگر ارزش و اهمیت «طپانچه خانم» را برایم دوچندان کرده است، خلاقیت نویسنده و کارگردان در تطابق المان های ایرانی با اصول و چارچوب های یک سبک غربی ست که به نتیجه درخشانی منجر شده و توانسته است سبک تازه ای از یک نمایش نیمه مدرن – نیمه سنتی را به مخاطب ایرانی عرضه دارد.