جستجو در سایت

1400/04/09 13:56

زخم عمیق/ فیلم های ایرانی درباره بمباران های شیمیایی

زخم عمیق/ فیلم های ایرانی درباره بمباران های شیمیایی
به مناسبت روز مبارزه با سلاح های شیمیایی، فیلم های ایرانی درباره بمباران های شیمیایی را مرور کرده ایم. «میم مثل مادر» و «درخت گردو» از جمله این فیلم ها هستند.

اختصاصی سلام سینما- سینمای دفاع مقدس همواره مورد توجه فیلمسازان ایرانی بوده. اما عجیب است که در میان فیلم‌های سینمای دفاع مقدس آثاری که به بمباران‌های شیمیایی و اثرات مخرب آن بر روی رزمندگان و مردم غیرنظامی پرداخته‌اند، بسیار کم هستند و حتی به‌شمار انگشتان دستان هم نمی‌رسند.

این در حالی است که بمباران شیمیایی و به‌طور کلی استفاده از سلاح‌های شیمیایی یکی از نکوهیده‌ترین ابعاد جنگ است که همیشه افراد غیرنظامی و ساکنان هر منطقه را بسیار اذیت کرده. اثرات سلاح‌های شیمیایی تا سال‌ها در کسانی که شیمیایی شده‌اند باقی خواهد ماند و حتی نسل‌های بعدی را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. 

جا دارد بانیان سینمای دفاع مقدس بیش از پیش به این مقوله توجه کنند تا شاید درد بزرگ افراد آسیب دیده از سلاح‌ها و بمب‌های شیمیایی بازگو شود و همدلی تماشاگران را برانگیزد.

با احترام به همه قربانیان استفاده از سلاح‌های شیمیایی، در این یادداشت اندک فیلم‌های خوب سینمای ایران که به این موضوع پرداخته‌اند را مرور کرده‌ایم.

 

از کرخه تا راین

فیلم های ایرانی درباره بمباران های شیمیایی- از کرخه تا راین

سال ساخت: ۱۳۷۱

کارگردانابراهیم حاتمی کیا

بازیگران: علی دهکردی، هما روستا، هانس نویمان

خلاصه داستان: سعید رزمنده جانباز که برای معالجه چشمان خود عازم آلمان می شود، با خواهرش لیلا که سالیانی چند است با همسر آلمانی خود در شهر «کلن» زندگی می کند روبرو می شود. سعید بینایی خود را بازمی یابد و اکنون محیطی تازه و غریب پیش روی اوست و خواهری که سعید را دریچه ای بر خاطرات دور و عزیز گذشته میداند. سعید در تدارک بازگشت به ایران است که نتایج آخرین آزمایشات پزشکی وی همه چیز را بهم می ریزد.

 

«از کرخه تا راین» یکی از مهم‌ترین فیلم‌های ابراهیم حاتمی کیاست و البته یکی از محبوب‌ترین‌هایش! فیلمی که با استقبال بی‌نظیر تماشاگران در زمان اکران روبه‌رو شد. دلیل اصلی این استقبال این بود که حاتمی‌کیا به‌خوبی فضای پساجنگی را با فاز ملودراماتیک مورد علاقه تماشاگر ایرانی تلفیق کرده بود. ضمن اینکه بخش اصلی فیلم در آلمان می‌گذرد و این هم بر جذابیت‌های عامیانه فیلم خصوصا در دهه هفتاد می‌افزود.

فیلم شرح مصائب یک جانباز جنگی است که در جنگ شیمیایی شده و بینایی‌اش را هم از دست داده و حالا برای درمان به آلمان رفته است. او چشمانش را عمل می‌کند و بعد از مدت‌ها می‌تواند بینایی‌اش را به‌دست بیاورد اما در آزمایشات پزشکی‌اش متوجه می‌شود چیزی از زندگی‌اش نمانده. 

«از کرخه تا راین» فیلمی تلخ و تاثیرگذار است، پر از المان‌های ویژه که سعی دارد به زبانی مشترک میان رزمنده‌اش و فضای مدرن زیست اروپایی برسد. صحنه‌ای مانند حضور او در اتوبوس که بچه‌ای آلمانی با تعجب به ریش او نگاه می‌کند و در مقابل آن رابطه‌اش با فرزند خواهرش که در آلمان به‌دنیا آمده، متضمن این مسئله است. 

یکی دیگر از صحنه‌های به‌یادماندنی فیلم جایی است که سعید متوجه بیماری خود شده و در کنار رود راین به خدا شکوه می‌کند و آن مونولوگ معروفش را می‌گوید: «پس کو رحمانت...کو رحیمت...»

 

گیلانه

فیلم های ایرانی درباره بمباران های شیمیایی- گیلانه

سال ساخت: ۱۳۸۳

کارگردانرخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب

بازیگرانبهرام رادان، فاطمه معتمد آریا،  باران کوثری

خلاصه داستان: این فیلم نگاهی به اوایل جنگ و اعزام نیروهای جوان به جبهه دارد. ننه گیلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران های تهران زندگی دشواری را می گذرانند.

 

فیلمی که همانطور که از خلاصه داستانش برمی‌آید درباره وقایع و احوالات پس از جنگ است. هرچند فیلم داستان خود در قالب تلاش‌های فداکارانه مادری پیر در نگهداری از فرزند جانبازش را تعریف می‌کند، اما حملات شیمیایی را زیربنای داستان خود قرار می‌دهد؛

پسر دست گل او در جبهه شیمیایی شده و حالا از او یک مرد تنها، رنجور و ناتوان به خانه بازگشته. رویاهایش از دست رفته و دیگر حتی عشق را هم ندارد. 

«گیلانه« علاوه بر اینکه بدحالی و آینده تباه‌شده جوان رعنا و رزمنده‌اش را در نظر دارد، تاثیرات جنایات جنگی را بر اطرافیان و خانواده رزمندگان مورد بررسی قرار می‌دهد. حالا با اتمام جنگ و بازگشت اسماییل، جنگ دیگری برای ننه گیلانه شروع شده. او باید با تخاصم‌های زندگی و ناامیدی‌هایش بجنگد تا زندگی و امید را به چشمان اسماییل بازگرداند.

 

میم مثل مادر

فیلم های ایرانی درباره بمباران های شیمیایی- میم مثل مادر

سال ساخت: ۱۳۸۵

کارگردان: رسول ملاقلی پور

بازیگران: گلشیفته فراهانی، حسین یاری، علی شادمان

خلاصه داستان: پزشکان دلیل وضعیت سعید فرزند سپیده را ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی در زمان جنگ توسط سپیده می دانند. سهیل (پدر سعید) اصرار دارد تا فرزند را به یک آسایشگاه تحویل دهند اما سپیده مخالفت می کند و...

 

رسول ملاقلی‌پور در تمام دوران کاری و زندگی حرفه‌ای خود درباره جنگ فیلم ساخت اما فقط در «میم مثل مادر» به بازماندگان حملات شیمیایی پرداخت. قهرمان داستان او سپیده دختری است که در دوران جنگ به عنوان پرستار در مناطق جنگی و خط مقدم حضور داشته است. در یکی از حملات شیمیایی که به بیمارستان صحرایی اتفاق می‌افتد، سپیده در اقدامی فداکارانه ماسک ضد شیمیایی خود را درمی‌آورد تا یکی از بیمارانش را نجات دهد اما خودش شیمیایی می‌شود. 

آثار این حمله شیمیایی با او می‌ماند و به جنگ محدود نمی شود. سال‌ها بعد او ازدواج کرده و زندگی عاشقانه‌ای در کنار همسر خود دارد اما دیری نمی‌گذرد که متوجه می‌شود فرزند درون شکمش به دلیل شیمیایی بودن او ممکن است معلول و ناتوان به‌دنیا بیاید. 

او که پرستاری فداکار بوده، در ابتدا بنا به خواست همسرش سعی می‌کند فرزندش را سقط کند اما منصرف می‌شود. او برای نگه داشتن فرزند خود همسر و عشقش را از دست می‌دهد و در شرایط مالی وخیم، فرزندش را بزرگ می‌کند. فرزند معلولی که مراقبت و بزرگ کردنش، یک فداکاری جانانه را می‌طلبد.

صحنه‌هایی که فلاش بکی از شیمیایی شدن او هستند و صحنه‌هایی که در زمان حال بابت نرسیدن آمپول‌هایش حالش بد می‌شود، بسیار دلخراش هستند و فصل پایانی فیلم که به مرگ سپیده منتهی می‌شود، دل تماشاگر را پاره پاره می‌کند.

 

درخت گردو

فیلم های ایرانی درباره بمباران های شیمیایی- درخت گردو

سال ساخت: ۱۳۹۸

کارگردان: محمدحسین مهدویان

بازیگران: پیمان معادی، مینا ساداتی، مهران مدیری

خلاصه داستان: فیلمی درباره بمباران شیمیایی مردم کردستان است. شهر گرفتار فاجعه شده، قادر باید خانواده‌اش را نجات دهد.

 

با اختلاف مهم‌ترین فیلمی که درباره حملات شیمیایی و اقوام کرد ساخته شده است. یک «فهرست شیندلر» ایرانی با قهرمانی برگرفته از واقعیت که به‌زودی در سینماهای ایران اکران خواهد شد. 

«درخت گردو» یکی از تلخ‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر هم هست که سعی در ترسیم فضایی آخرالزمانی دارد که این هم برای سینمای ایران جدید و بسیار بدیع به‌نظر می‌رسد. فیلم آنقدر تلخ است که تماشایشان ممکن است برایتان حتی آزاردهنده باشد.

محمدحسین مهدویان در پنجمین فیلم خود، بالاخره سراغ داستانی رفته که سویه‌های اجتماعی و انسانی‌اش، از ابعاد سیاسی آن پررنگ‌تر است. هرچند که اساسا در منطقه غرب آسیا که سال‌هاست در خون و آتش می‌سوزد، نمی‌توان هیچ چیز غیر سیاسی پیدا کرد.

«درخت گردو» در لوای تعریف داستان واقعی یک پدر در دل بمباران‌های شیمیایی، بدل به یکی از ضد‌جنگ‌ترین فیلم‌های سینمای ایران می‌گردد. بعضی از سکانس‌های تراژیک فیلم مانند صحنه‌ای که قادر باید فرزندانش زیر دوش آب سرد بگیرد و آنان فریاد می‌کشند، در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهند شد، سکانس‌هایی که آه از نهاد تماشاگر بلند می‌کنند. سکانس‌هایی که تماشاگر را از درون می‌سوزانند، درست همانطور که قدیر فریاد می‌کشد “سوختم… سوختم…کمرم شکست”. 

 


خبرهای مرتبط:

بهترین فیلم های جنگی دفاع مقدس/ آخرین سنگر

معرفی شش فیلم ایرانی به مناسبت روز جهانی عصای سفید