تفاوت های جالب سریال زخم کاری با مکبث و کتاب بیست زخم کاری
اختصاصی سلام سینما - موضوع موردعلاقه محمدحسین مهدویان تا پیش از سریال زخم کاری، تاریخ ایران بود، حال در این سریال به سراغ اقتباس از یک رمان رفته است. البته مهدویان در مصاحبهای میگوید: «مسئله من همیشه ایران بوده و این موضوع هیچوقت تغییر نکرده است.»
سریال زخم کاری اقتباسی از رمان بیست زخم کاری است. سریالی که از همان ابتدا با سانسور مواجه شد، از سانسور اسم کتاب در تیتراژ سریال تا سانسور داستان و صحنههای آن؛ بنابراین هرچند سانسور، زخمهای کاری بر پیکره این اقتباس نهاده و ردپای خون در آن نمایان است، اما در نهایت آنچه ساخته شده به مذاق مخاطبان خوش آمده و در این میان میتوان به پیوند سینما و ادبیات خوشبین بود.
کتاب بیست زخم کاری نوشته محمود حسینیزاد، رمانی است که در سال ۱۳۸۰ نوشته شده اما مجوز چاپ نیافته و سرانجام این کتاب در سال ۱۳۹۴ رنگ کتابفروشیها را به چشم میبیند. البته حسینیزاد در پایان کتاب خود مینویسد که این کتاب پس از چندین بار نوشتن و بررسی شدن چاپ شده و گویا پشت این کشوقوسها سانسور پنهان است. رمان بیست زخم کاری بعد از پخش قسمت اول سریال در بازار نایاب شد.
اما این سرآغاز ماجرا نبود و نیست. داستان از ذهن شکسپیر و تاریخ اسکاتلند شروع میشود. همین چند قرن پیش پرشورترین، کوتاهترین و یکی از تراژیکترین نمایشنامههای شکسپیر متولد میشود؛ مکبث.
همین چند سال پیش محمود حسینیزاد، شیفته مکبث گشته و یک مکبث ایرانی در شکلی متفاوت چشم به جهان باز میکند؛ رمان بیست زخم کاری.
همین چند وقت پیش محمدحسین مهدویان با ترکیبی متفاوت از این دو، سریالی خلق میکند به اسم زخم کاری.
در این نوشته نگاهی داریم به تفاوتها و شباهتهای این سه داستان و این سه نگاه در سه روزگار متفاوت.
مکبث، کتاب بیست زخم کاری و یک داستان دیگر
همانطور که در تیتراژ زخم کاری آمده، این سریال اقتباسی از رمان بیست زخم کاری است و البته نگاهی هم دارد به تراژدی مکبث؛ بنابراین هرچند شباهتهایی بین خط اصلی داستانها وجود دارد، اما موبهمو اجرا نشده و پای تفاوتهایی نیز در میان است.
مکبث نقدی بر میل شدید به قدرت، دروغ، ظلم و حقناشناسی است. شکسپیر نمونهای کمنظیر از نزول اخلاقی را بنا کرده است. بیست زخم کاری بر پایه امور ممنوعهای است که بهتدریج روح قهرمانهای کتاب را تسخیر میکند، این کتاب نگاهی تلخ و تند دارد به رانت و فساد گسترده در میان جریان قدرت.
محمدحسین مهدویان در میان اقتباس از این دو کتاب به بیست زخم کاری پایبندی بیشتری نشان داده است، چنانکه نام شخصیتها، اتفاقها و از برخی جهات سرنوشتها و حتی دیالوگها نیز مشابه کتاب است. اما این کارگردان با افزودن چند کاراکتر و کشاندن پای داستانهای عاشقانه به سریال انحراف از قصه را استارت میزند. انحرافی که نقد حسینیزاد به فساد را به چند خانواده و رابطههای ممنوعه تقلیل داده است.
تفاوت بین کتاب و سریال با وجود شباهتهای زیاد آن، آنقدری هست که محمود حسینیزاد در مورد پایان سریال میگوید:«کتاب ضرباهنگ تندی دارد، به مهدویان پیشنهاد کردم سریال را نیز بر مبنای این ضرباهنگ پیش ببرد و آن را در ۱۰ تا ۱۲ قسمت به پایان برساند. اما باتوجهبه تفاوتهای کتاب و سریال نمیدانم چطور میخواهند آن را تمام کنند. فکر میکنم پای یک پایان عجیبوغریب در میان است.»
پرده اول: تفاوت کاراکترهای مکبث، کتاب بیست زخم کاری و زخم کاری
۱- حاج عمو/ ریز آبادی بزرگ:
پادشاه دانکن نماد شرافت و عدالت است، قربانی است اما رابطهای با لیدی مکبث ندارد. فرزندان او دو پسر به نامهای مالکوم و دونالبین هستند. در نهایت نیز به تحریک لیدی مکبث و به دست مکبث به قتل میرسد.
حاج عموی کتاب زنباره است، اهل فساد و قدرت و این نقطه تشابه رمان با سریال است اما در کتاب فرزندان او ناصر و منصور هستند. مهدویان منصور را به منصوره تغییر داده و از همینجا پای ماجراهای عاشقانه به سریال باز میشود.
۲- مالک:
مکبث سرداری شجاع است اما در مقابل تحریکات لیدی مکبث و میل به قدرت زانو میزند. جز با لیدی با زن دیگری رابطه ندارد و پسرخاله شاه دانکن است.
مالک اما باهوش است و اعتماد به نفسی ضعیف دارد. این سمیرا است که او را وادار به قتل میکند، کیمیا و منصوره دیگر روابطی است که دارد و هیچ رابطه خویشاوندی با حاج عمو ندارد، جز آنکه مدام یکدیگر را پسرعمو خطاب کنند. مالک بیست زخم کاری باهوش، مستقل و مردی جا افتادهتر است.
۳- سمیرا:
لیدی مکبث مظهر تضادهای اخلاقی است، عاطفه مادرانه دارد و رابطهاش با مکبث عاشقانه است تا جایی که مکبث او را «محبوبه بسیار عزیز من» صدا میکند، اما شهوت قدرتطلبی سرتاپای او را گرفته است؛ بنابراین با مهربانی شک و تردید مکبث را به منطقی کاذب تبدیل میکند و او وادار به قتل دانکن کرده و جنایات بعدی را نیز ممکن میکند.
سمیرای کتاب بیست زخم کاری زنی است منفعل، مذهبی و اهل مولودیهای زنانه. هرچند درگذشته با حاج عمو رابطه داشته اما کاراکترش در کتاب چندان پررنگ نیست و جالب است بدانید برخلاف دو زن دیگر این اوست که حاج عمو را به قتل میرساند.
سمیرای زخم کاری تجسم یک زن اغواگر و جاهطلب است، تلفیقی از جاهطلبی لیدی مکبث را دارد اما رابطهاش با مالک سرد و تحقیرآمیز است. همانطور که این کاراکتر در جایی از سریال میگوید: «من و مالک بر اساس هدفهای مشترکمان با هم زندگی میکنیم.»
۴- ناصر و منصوره:
دونالبین و مالکوم هر دو پسران پادشاهاند. ردی از زنان در میان پسران ریزآبادی کتاب بیست زخم کاری نیست، چرا که اساساً مکبث و بیست زخم کاری نشانی از داستانهای عاشقانه، روابط و خیانت ندارند. مهدویان اما جای منصور را با منصوره عوض کرده است، پیچوتاب و جذابیت داستان برای مخاطب بالا رفته اما از هدف رمان که نقد فساد است دور شده.
۵- نجفی:
داستان زخم کاری از همان ابتدا با صمیمیت میان نجفی و مالک شروع میشود. بنکوو در مکبث همرزم مکبث است و طمعی ندارد، همین باعث قتلش میشود. نجفی در کتاب قتل حاج عمو به دست سمیرا را میبیند اما در سریال نه و فقط میداند اتفاقی در آن بین رخداده است. ترکیب آگاهی و طمع است که نجفی را به دره مرگ میفرستد.
۶- دختربچه:
در چند جای سریال زخم کاری دختر بچهای با مالک حرف میزند، گاه هشدار میدهد و گاه از پیروزی میگوید. دختربچهای که دلیلی برای آن وجود ندارد اما در رقابت با سمیرا برای بدبخت کردن مالک سبقت میگیرد!
اما در مکبث سه جادوگر هستند که مکبث را راهنمایی میکند و این باتوجهبه اسطورهها و کهنالگوها هنر شکسپیر را در خلق آنها نشان میدهد. حسینیزاد به تاسی از مکبث این سه جادوگر را به سه کولی تغییر داده است.
۷- مائدهای وجود ندارد، میثم پسر حاج عمو نیست و ثروتی به او نمیرسد و اساساً در رمان کاراکتر مهمی نیست. هانیه نیز دختری بزرگسالتر است که پس از تصادف زنده میماند.
۸- همه چیز به مالکوم برمیگردد. ناصر در سریال تقریباً هیچکاره است و منصوره کارها را انجام میدهد. در پایان سریال اموال در دست میثم باقی میماند.
۹-گرایش جنسی اخوان و مظفری در کتاب بیست زخم کاری با سریال فرق دارد. دستیار اخوان یک پسر جوان است و فردی که کریم به دفتر او میفرستد در کتاب یک پسر ورزشکار است. نکته جالب رابطه میان اخوان و مظفری در کتاب است!
پرده دوم: شباهت کاراکترهای مکبث، کتاب بیست زخم کاری و زخم کاری
۱- سرنوشت حاج عمو و پادشاه دانکن یکی است، هر دو درست پس از آنکه افراد معتمدشان پیروز از نبرد و معامله برمیگردند، آنجا که دانکن خود را به دیار مکبث دعوت میکند، ریزآبادی به ویلای مالک میرود، همان جا که دانکن به مکبث منصب و مقام میدهد و حاج عمو به مالک منطقه، درست در همان لحظات که هر دو به دست یکی از معتمدترینها به قتل میرسند، سرانجام این دو شبیه به هم رقم میخورد.
۲- مکبث در نهایت توسط مکداف سرش از تنش جدا میشود. مالک کتاب در ویلای خود و توسط ریزآبادیها به قتل میرسد و اساساً این ویلا نقش مهمی در کتاب دارد. منصوره سرنوشت مالک سریال زخم کاری را رقم میزند. مالک درست مانند مکبث برای اینکه راز قتلهایش مشخص نشود مجبور به جنایتهای پیدرپی است.
۳- جنون عاقبت لیدی مکبث است، جنونی که سرانجام به خودکشی میرسد. دیوانگی تقدیر سمیرای کتاب است و در نهایت گم میشود. اما باید مراقب باشیم چون سمیرای سریال بسیار خوششانستر است و تنها دیوانهای هذیانگو میشود. معلوم نیست دوباره چه موقع و چه زمان دیگری و بر سر چهکسانی آوار خواهد شد؟!
۴- چه در کتاب بیست زخم کاری و چه در سریال عاقبت نجفی یکی است، قتل توسط کریم.
بنکوو نیز به دستور مکبث توسط یک قاتل به قتل میرسد.
۵- اخوان و مظفری به همین شکل در کتاب کشته میشوند. میرلوحی دایی ناصر و منصور است.
سرنوشت سودابه در کتاب و سریال یکی است. عاقبت حلیمه در کتاب مرگ نیست.
پرده سوم: چند حادثه دیگر
۱- تصادف سمیرا و هانیه در رمان هم اتفاق میافتد اما هانیه تنها از ناحیه پا آسیب میبیند و سمیرا مانند سریال به هذیانگویی میافتد. لیدی مکبث قبل از مرگ در قصر راه میرود، حرف میزند و خبر از قتلهایی که انجام شده میدهد.
۲- سمیرای کتاب بیست زخم کاری پیشینه مذهبی دارد و قابلقبول است که روی تخت حرف از سفر به حرم بزند، اما در سریال بدون نگاهی به این پیشینه گویا از بچگی سمیرا طماع بوده و حال یادش افتاده که به حرم هم برود.
۳- کیمیا در کتاب نقش زیادی ندارد با سمیرا به شمال میرود اما دستیار او نمیشود و زخمی به مالک نمیرساند. اساساً سمیرای کتاب آرامتر است. جریان زمینهای شمال و شهرکسازی اما در رمان نیز وجود دارد. کیمیای سریال گویا برندهتر است.
۴- اشارهای به زندگی شخصی کریم در رمان بیست زخم کاری نشده است. اما جریان رفتن مالک سراغ کریم، تعریف کردن داستان نقشه نجفی برای او در رمان نیز هست. کسی که کریم در رمان میکشد پسر ورزشکاری است که به دفتر اخوان فرستاده است، در سریال جای این فرد با شوهر زن سابق کریم عوض شده، بیدلیل!
۵- کاراکتر مائده از آن شخصیتهایی است که مهدویان به سریال اضافه کرده است و در کتاب وجود ندارد. جایی در سریال با نگاهی به گذشته نشان میدهد مهناز با ناصر رابطه خوبی ندارد، بچهدار نمیشوند و مائده با روش IVF به دنیا آمده است، تصور کنید این بخش را از سریال حذف میکردیم، چه اتفاقی میافتاد؟ هیچ.
۶- جنجالبرانگیزترین صحنه زخم کاری و تابوشکنی این سریال را میتوانید حدس بزنید؟ بله درست است، ما در این سریال با یک سید جواد هاشمی دیگر روبهرو بودیم که استخر میرفت و شهید هم نشد!
۷-صحنه رقابت ماشین ناصر و مالک در قسمت دوم سریال زخم کاری هنگامی که به سمت ویلا میروند، در کتاب متفاوت است و این رقابت بین ناصر و سمیرا شکل میگیرد.
۸- اسم کتاب بیست زخم کاری از دیالوگ مکبث در نمایشنامه گرفته شده است: «پیشازاین هم خون ریخته شده است در روزگاران کهن قبل از آنکه قوانین بشری جامعه را منزه کند ... اما اکنون کشتگان بر پا میخیزند با بیست زخم کاری مهلک بر تارک سر و ما را از کرسی میرانند ...»
میتوان گفت سریال زخم کاری اقتباسی پایبندتر به کتاب بیست زخم کاری است تا مکبث. البته مهدویان برای خلق کاراکتر سمیرا نگاهش را به سمت لیدی مکبث کاملاً کج کرده است و از او الهام گرفته. اگر با نگاهی ریزبینانه هم سریال را نگاه کرده باشید متوجه شباهت پایانبندی سریال با «بازی تاجوتخت» (Game of thrones) خواهید شد!
صنعت فیلم و سریالسازی ایران با کمبود فیلمنامههای قوی روبهرو است، شاید تجربه زخم کاری بتواند مسیر تازهای باشد تا کارگردانان و فیلمسازان ما توجه بیشتری به تورق کتابها بنمایند.
بنابراین تجربه زخم کاری هرچند اقتباسی کاملاً وفادارانه نبود، به چند داستان عاشقانه تقلیل داده شد، گاهی به سریالهای ترکی شبیه بود، گاهی ضعیف بود و پر از نقد و در واقعیت دست کشیدن از ثروت به راحتی مالک نیست اما میتوان آن را به فال نیک گرفت و خدا را بابت این موضوع شکر کرد که در پایان داستان مانند بسیاری از فیلمها و سریالهای دیگر پلیس در نهایت قهرمان داستانهای فساد نبود و سریال نشان داد رانت و فساد سیستمی همچنان در شهر میچرخد.
به عبارتی «هنوز بوی خون هست، همه عطرهای عربستان این دست کوچک را خوشبو نخواهند کرد.» *
به نظر شما بهترین پایانبندی برای این سریال چه بود؟ جنون، مرگ و یا زنده ماندن مالک به هر قیمت؟!
*جملهای از لیدی مکبث، نمایشنامه مکبث اثر شکسپیر.
منبع:
کتاب بیست زخم کاری نوشته محمود حسینیزاد
نمایشنامه مکبث اثر شکسپیر
سریال زخم کاری
نویسنده: الهام امیری
اخبار مرتبط:
متن کامل مصاحبه محمدحسین مهدویان درباره سریال زخم کاری
ماجرای سانسور سکانس های کیمیا و مالک چه بود؟
هانیه توسلی: تمام سکانس هایم در زخم کاری تکه تکه شد