صحبت های سعید روستایی درباره تحریم ها در ایران
به گزارش سلام سینما، سعید روستایی که با فیلم سینمایی «برادران لیلا» در جشنواره مونیخ حضور دارد، در گفتوگویی درباره تحریمها و مشکلات اقتصادی ایران صحبت کرد و گفت:
"بخش مهمی از فیلم من در رابطه با تحریم است، اما میشود درباره تحریمها و اتفاقاتی که در ایران افتاد یک سریال ساخت چون غرب با دولتمردان ایران مشکل داشت، اما واقعا تاوانش را فقط مردم پس دادند. یعنی گرانیهای روزبهروز و هفته به هفته و ماه به ماه خیلی فشار زیادی به مردم میآورد و فقط محدود به یک موضوع و مسائل اقتصادی هم نمیشود.
این ماجرا تا دارو پیش رفته بود. من به شخصه برای خانوادهی خودم حاضر بودم تا سی، چهل برابر پول بدهم اما دارویی وجود نداشت، هیچ کشوری حاضر نبود به ما دارو بدهد، من برای خانوادهی خودم سی، چهل برابر بیشتر پول دادم تا توانستم به سختی بعد از دو، سه هفته تاخیر آن دارو را فراهم بکنم و این فاجعهای بود که رخ داد و همچنان هم ادامه دارد."
احساس سعید روستایی درباره کسب جایزه فیبرشی
سعید روستایی درباره جایزه ویژه منتقدان که در کن ۲۰۲۲ برای فیلم «برادران لیلا» دریافت کرد، گفت:
"خیلی خوشحال شدم از گرفتن آن جایزه. برای اینکه جایزه منتقدین همیشه برای من فرق داشته است، در ایران هم بارها این اتفاق برای من افتاد و همیشه باعث خوشحالی من بوده است.
و اینکه این جایزه چه تغییری در زندگی من در ایران ایجاد کرده، این تغییر برای خودم بود و حس و حالی که در درونم ایجاد شد و حالا ما در ایران مشکلاتی داریم متاسفانه که در حال حل کردن آن هم هستیم و این مشکلات هنوز اجازه نداده است که من خیلی لذت ببرم از جایزه و یا اینکه ببینم دقیقاً در بقیه چه حسی ایجاد کرده است."
سعید روستایی: الان وضعیت در ایران طوری است که به غیر از فیلم رئال اجتماعی نمیتوانم چیزی بسازم!
"موقع نوشتن فیلمنامه فشاری نیست، آدم خودش تصمیم میگیرد یک کاری انجام بدهد و آن کار را انجام میدهد. قاعدهی من هم این است که از زندگی تاثیر میگیرم برای نوشتن و از فیلمها یاد میگیرم چطور زندگی بکنم.
ما برای فیلمهایمان بعد از نوشتن فیلمنامه باید برویم سراغ اجازه ساخت. یعنی این که ما اول فیلمنامه را تحویل میدهیم به وزارت فرهنگ و ارشاد و آنها فیلم را میخوانند و این موارد به شکل خیلی قانونی در ایران برای من طی شد برای فیلم «برادران لیلا». ما فیلمنامه را به ارشاد تحویل دادیم، ارشاد خواند، نظراتی داشت، ما با آنها جلساتی گذاشتیم، گفتوگو کردیم و مجوز ساخت داریم و فیلم به طور کاملا قانونی ساخته شده است.
برای اکران باید اجازه نمایش یا پروانه نمایش بگیریم. برای جشنوارهها به این صورت است که ما چه فیلمهای قبلی خودما ون چه بقیه فیلمهایشان را می فرستند به جشنوارهها تا همزمان کارهای پروانه نمایش انجام بشود که ما این کار را هم کردیم ولی وقت نشد تا پروانه نمایش را بگیریم آنها اصلاحاتی زدند که یک بخشی از انجام شده بود و بخشی از آن برای من خیلی سخت بود انجام دادنش و به نظرم به فیلم آسیبهای جدی وارد میکرد و بخشهای دیگرش هم به طور کلی باید مذاکره بشود، گفتگو بشود، باید پیگیری بشود.
اینجا است که این مسائل مهم میشوند، یعنی که یکی بعد از اینکه فیلمنامه را تحویل میدهید و یکی بعد از اینکه فیلمبرداری تمام میشود و فیلم آماده میشود وگرنه در موقع نوشتن فیلمنامه عملا کسی با شما کاری ندارد و میتوانید هرچه که دلتان میخواهد بنویسید.
من موقع نوشتن فیلمنامه یا موقع ساختن فیلم به هیچکدام از اینها واقعا فکر نمیکنم که به اینور آسیب بزنم یا به آنور. من فقط دارم قصهای را تعریف میکنم که از دل واقعیت بیرون آمده است. واقعیت این است که وضعیت در ایران برای من طوری است که به غیر از فیلم رئال اجتماعی ساختن هیچ چیز دیگری از دستم بر نمیآید. هرچند که من دوست دارم شکلهای دیگر فیلمسازی را تجربه کنم ولی نمیتوانم.
وقتی از صبح تا شب هر کجا میرویم راجع به این چیزها حرف زده میشود، نمیشود به چیز دیگری فکر کرد یا راجع به چیز دیگری فیلم ساخت."