حمله سازمانیافته به جعفر پناهی در شرایط بحرانی ایران | اولویت رسانهای کدام است: ایجاد اتحاد یا انتقام شخصی؟
.jpg?w=1200&q=75)
اختصاصی سلام سینما - در شرایطی که حمله اسرائیل به ایران باعث ایجاد شرایطی بحرانی شده، یک جریان رسانهای در اقدامی عجیب در حال ترتیبدادن مجموعهای از حملات به فیلمسازی است که بهتازگی نخل طلای جشنواره کن را برای سینمای ایران به ارمغان آورده است.
مروری بر ادبیات این مطالب نشاندهنده عمق فاجعه است! یکی از نویسندگان پناهی و عدهای از همفکران او را «ناشهروند» نامیده و از پناهی با عناوینی چون مزدور و سفیه نام برده است. دیگری، با ادبیاتی غیرمحترمانه، پناهی را چند بار «جعفر وسطباز» خطاب کرده است و او را خائن و خارج از جمع ایرانیان دانسته است. آن یکی هم با ذکر الفاظی چون اراذل، صهیونیست وطنی و دگوری به این جمع پیوسته است.
بیشتر بخوانید:
حمله مجدد کیهان به جعفر پناهی: غربگرا و وطنفروش است
واکنش تند روزنامه همشهری به نخل طلای جعفر پناهی: سیاستزدگی به جای هنر در جشنوارههای بینالمللی
باید موفقیت جعفر پناهی در جشنواره کن را تبریک بگوییم
من آنقدرها هم شجاع نیستم | مصاحبه با جعفر پناهی درباره «یک تصادف ساده»
طبیعتا بحث در مورد درستبودن یا نبودن مواضع پناهی نیست. حتی اگر برخی از مواضع پناهی (یا هر ایرانی دیگری را) خلاف منافع ملی میدانیم، میتوانیم بدون اتهامزدن یا تخریب شخصیت فیلمسازی که اتفاقا بارها نام سینمای ایران را در طول سه دهه در بزرگترین جشنوارههای جهانی مطرح کرده است، از مواضع او انتقاد کرده و آنچه را درست میپنداریم به او (و تمام مخاطبان مقالاتمان) یادآوری کنیم. نباید از یاد ببریم که تداوم همین نگاههای تخریبگر، رادیکال و انتقامجویانه در تغییر تدریجی مسیر جعفر پناهی تأثیر داشته است. همانطور که در اولین قسمت از برنامه خارج از قاب سلام سینما با عنوان «نخل طلای جعفر پناهی و تاثیر آن بر سینمای رسمی و زیرزمینی در ایران» مطرح شد، پناهی (احتمالا همچون هر فیلمساز دیگری) از اول نمیخواست یک فیلمساز زیرزمینی باشد و بارها راه ساخت فیلمهایی انتقادی اما مصلحانه را با کسب مجوزهای لازم آزمود. اگر مواضع امروز او جور دیگری بهنظر میرسد، نیاز به ریشهیابی عمیقتری از مسیر طیشده توسط او و همفکرانش داریم.
بحث مهمتر، در نظر نگرفتن شرایط پیچیده کنونی است. در این وضعیت بحرانی که ایران با یک هجوم نگرانکننده مواجه شده است، بیش از هر زمان دیگری به اتحاد نیاز داریم. همه ما ایرانیها، با تمام شباهتها و تفاوتها، یک خانوادهایم. هر اتفاقی که برای مملکت رخ دهد، فارغ از سبک زندگی و گرایش فکری هر کدام از ما، روی زندگی تکتک ما تاثیر خواهد گذاشت. آنچه امروز نیاز داریم این است که همه کنار هم بایستیم، به هم قوت قلب ببخشیم و هوای هم را داشته باشیم. اگر واقعا به فکر «تمام مردم ایران» هستیم، باید از رفتارهای تند و هیجانی پرهیز کنیم، با مدارا با یکدیگر رفتار کنیم و خلاصه به فکر جذب حداکثری باشیم! انتقامگیری شخصی در این حال و روز دردی از هیچکدام از ما دوا نخواهد کرد.