10 اقدام جنجالی و نگرانکننده دردویل در دنیای کمیک

اگرچه دردویل در سریال نتفلیکس بهعنوان قهرمانی مصمم و عدالتطلب ظاهر شد، اما تاریخچه او در کمیکهای مارول، حاوی تصمیمات و رفتارهایی است که گاه او را در مرز جنایت قرار میدهد. در ادامه، به 10 مورد از بدترین و بحثبرانگیزترین اقداماتی که دردویل در تاریخ حضورش در کمیکها انجام داده است، میپردازیم:
۱. مت مورداک؛ سابقهای نگرانکننده در روابط عاطفی
در دنیای ابرقهرمانان، رابطه عاشقانه اغلب به فاجعه ختم میشود؛ اما در مورد مت مورداک، این فاجعه تقریباً همیشگی است. او با زنانی وارد رابطه شده که نهایتاً کشته، دیوانه یا تحقیر شدهاند.
از رابطه با کارن پیج که با هویت جعلی «مایک مورداک» آغاز شد تا فاجعهای که برای میلیا داناوان رخ داد (که پس از آزارهای روانی از سوی مت، در بیمارستان روانی بستری شد)، هر کدام از روابط عاشقانه او پایان تلخی داشتهاند. اما تاریکترین نمونه، رابطه او با هیثر گلن است. دردویل از موقعیت حقوقی خود استفاده کرد تا کنترل شرکت پدر هیثر را از چنگش درآورد و او را به ازدواج مجبور کند. پس از رها شدن، هیثر دچار افسردگی شدید شد و نهایتاً خودکشی کرد.
بیشتر بخوانید:
بازگشت «ببر سفید» در فصل دوم «دردویل: تولد دوباره»
حقایقی در مورد سریال دردویل آشکار شد
۲. سوءرفتار سیستماتیک دردویل با تایفوید مری
شخصیت مری واکر، معروف به تایفوید مری، یکی از آسیبپذیرترین و پیچیدهترین شخصیتهای مارول است. مری که از اختلال چندشخصیتی رنج میبرد، برای اولین بار هنگامی با دردویل مواجه شد که بهعنوان یک کارگر جنسی در استخدام یکی از دشمنان او بود.
دردویل طی مبارزهای او را از پنجره به بیرون پرتاب کرد، اتفاقی که باعث شکستن روان او و ظهور شخصیت خشنی بهنام «تایفوید» شد. بدتر آنکه مت مورداک، علیرغم اطلاع از وضعیت روانی او، با او وارد رابطه شد، با وی خوابید و در نهایت هنگام بیهوشی مری، پلیس را فرستاد تا او را به زور به بیمارستان روانی منتقل کنند.
۳. فرماندهی یک گروه تروریستی نینجا توسط دردویل
دردویل در رویداد «Shadowland» با پیوستن به گروه تروریستی نینجای «دست» (The Hand)، قدمی بهشدت تاریک برداشت. پس از تسخیر توسط شیطانی باستانی، او رهبری این گروه را برعهده گرفت و محله هلز کیچن را به منطقهای نظامی و استبدادی تبدیل کرد.
او در این دوران، بهنام عدالت، دشمنان را اعدام میکرد، آزادیها را سرکوب مینمود و مرز بین قهرمان و دیکتاتور را درهم شکست. حتی با وجود توجیه تسخیر شدن توسط نیروهای اهریمنی، این تصمیم از پایه نگرانکننده بود.
۴. اعلام حاکمیت بر هلز کیچن با زور و تهدید
در یکی از داستانهای نوشته شده توسط برایان مایکل بندیس، مت مورداک تصمیم میگیرد کنترل کامل محلهاش را به دست گیرد. او با خشونت تمام به ویلسون فیسک (کینگپین) حمله میکند، او را بهشدت کتک میزند و سپس او را به جلوی دفترش میبندد و اعلام میکند که «من اکنون فرمانروای هلز کیچن هستم».
این اقدام که شباهت زیادی به روشهای خود کینگپین داشت، نشان داد که دردویل برای اجرای عدالت، آماده است خودش همانقدر ظالم شود.
۵. مجازات غیرانسانی یک نوجوان متخلف توسط دردویل
در داستانی از فرانک میلر، دردویل بهدلیل آزار و اذیت دوستش فاگی نلسون توسط یک دانشجوی جوان، او را بیرحمانه مجازات میکند. او فرد خاطی را برهنه کرده، میبندد، دهانش را میبندد و او را در سرمای برف در خیابان رها میکند.
این صحنه، فراتر از یک هشدار یا تنبیه است؛ بلکه یادآور بیرحمیای است که حتی در روزهای ابتدایی فعالیتهای ابرقهرمانی دردویل نیز وجود داشته است.
۶. استفاده مکرر از شکنجه برای اخذ اطلاعات
در دوران نویسندگی اد بروبیکر، دردویل بهکرات به شکنجه فیزیکی و روانی روی میآورد تا از دشمنانش اطلاعات بگیرد. در یکی از صحنهها، او حتی تهدید میکند که یک زندانی را با شعلهافکن شکنجه خواهد داد تا حقیقت را از او بیرون بکشد.
شکنجه، در آثار نویسندگانی مانند فرانک میلر و برایان بندیس نیز در شخصیت دردویل دیده میشود، و در سریال نتفلیکس نیز به اوج میرسد؛ جایی که دردویل چشم یک مرد را با چاقو میسوزاند تا اطلاعات بگیرد.
۷. تلاش برای قتل پانیشر در جریان یک بحران اخلاقی
در کمیکی از گارت انیس، پانیشر بهدردویل ثابت میکند که مرز بین او و یک قاتل بسیار باریک است. او اسلحهای بهدست دردویل میدهد و از او میخواهد یکی از مجرمان را بکشد تا جان افراد بیگناه نجات یابد.
دردویل شلیک میکند — اما گلولهای در خشاب نیست. این صحنه که در فصل دوم سریال نتفلیکس نیز بازسازی شد، نشان میدهد که حتی دردویل نیز در موقعیتهای بحرانی میتواند به خشونت مرگبار متوسل شود.
۸. سابقه قتل در کارنامه ابرقهرمانی دردویل
برخلاف بتمن، که قانون «نکشتن» را بهشدت رعایت میکند، دردویل بارها از این مرز عبور کرده است. در فیلم سال ۲۰۰۳، او مردی را روی ریل مترو رها میکند تا زیر قطار کشته شود — کاری که هیچگاه برای یک قهرمان توجیهپذیر نیست.
حتی در کمیکها نیز بارها دشمنان خود را به مرگ واگذار کرده، یا مستقیماً باعث مرگ آنها شده است، از جمله رها کردن یک مجرم در آب و تماشای غرق شدن او.
۹. حکاکی نشانه بولزآی روی پیشانی دشمن شکستخورده
در یکی از خشنترین صحنههای دوران برایان مایکل بندیس، دردویل پس از شکست دادن بولزآی، از یک اسکنه استفاده میکند تا نماد «هدف» را روی پیشانی دشمنش حک کند — آنهم زمانی که بولزآی نمیتواند حرفی بزند و در حال خفگی از شدت خونریزی است.
این صحنه، نقطه اوج خشونت افسارگسیخته مت مورداک است و بعداً در داستان «Shadowland» بولزآی را بهطور کامل میکشد.
۱۰. اقدام خطرناک دردویل به پرتاب نوزاد از ارتفاع
در داستان بحثبرانگیز «Guardian Devil» نوشته کوین اسمیت، دردویل — تحت تأثیر فریبهای مستریو — به این باور میرسد که نوزادی که در آغوش دارد، تجسم شیطان است. در نتیجه، او دوبار اقدام به پرتاب کودک از پشتبام میکند، که هر دوبار خوشبختانه کودک نجات مییابد.
دردویل نهایتاً متوجه فریب میشود و مستریو را وادار به خودکشی میکند. اما این داستان، از تاریکترین لحظات زندگی او به شمار میرود.
جمعبندی
مت مورداک اگرچه در ظاهر و روایتهای جریان اصلی مارول، قهرمانی عدالتخواه است، اما تاریخچه او در کمیکها نشان میدهد که او بارها از مرز اخلاق عبور کرده، تصمیماتی هولناک گرفته و گاه بیش از آنکه ناجی باشد، خود مسبب رنج دیگران شده است. شاید بهتر باشد بار دیگر درباره قهرمان بودن او پرسش کنیم.
مترجم: نیلوفر ذوالفقاری