کاریزمای جنا اورتگا در فصل دوم ونزدی هزار جنازه را به حرکت درمیآورد

با شروع ترم جدید در آکادمی «نورمور»، ناقوسهای تیرهی ماجرا دوباره به صدا درمیآیند و ستاره بیرقیب ما، ونزدی آدامز (جنا اورتگا)، همچنان با بیمیلی خاص خود با شهرت تازهاش روبهرو میشود. درحالیکه جمعی از دانشآموزان مشتاق در اطرافش گرد آمدهاند، با سردی و بیتفاوتی اعلام میکند: «وقتی همه از من میترسیدند و متنفر بودند، اوضاع بهتر بود.»
در فصل دوم، ونزدی که پس از نجات مدرسه از تهدید یک زائر شیطانی به قهرمان تبدیل شده، حالا با مخاطرات جدیدی روبهروست. در کنار شهرت ناخوشایند و طرفداران سمج، حالا یک تعقیبگر مرموز نیز وارد میدان شده که با یادداشتهایی رمزآلود، از ونزدی میخواهد «کاری انجام دهد»، هرچند دقیقاً چه کاری، هنوز روشن نیست.
اگر فکر میکنید تیم برتون و نویسندگان سریال قرار است آرام بگیرند، سخت در اشتباهید. در سکانسی شتابزده و گرانقیمت در آغاز فصل، ونزدی در تعطیلات تابستانیاش یک قاتل زنجیرهای به نام «پوستکَن کانزاسسیتی» را شناسایی، دستگیر و تحویل عدالت میدهد. هرچند این سابپلات چندان در ادامه پیگیری نمیشود، اما مهر تاییدی است بر لحن دیوانهوار، سریع و اغراقآمیز سریال «ونزدی» (Wednesday).
از بازیگران مهمان گرفته تا دکورهای اغراقشده و دیالوگهای آمیخته به طنز سیاه، همه چیز در خدمت خلق جهانی عجیب و غریب است. استیو بوشمی در نقش مدیر جدید مدرسه با سبیل نمادین و ژاکتهای بافتنی، حضوری طنزآمیز و مشکوک دارد. بیلی پایپر نیز در نقش معلم موسیقی، با شور و شوق خاصی ظاهر و به فهرست چهرههای جدید اضافه میشود.
اما آنچه همچنان در مرکز توجه است، بازی خیرهکننده جنا اورتگا است؛ با کاریزمایی که میتواند هزار نعشکش را به حرکت درآورد. او همچنان در ارائه شخصیت تلخ، سرد و درعینحال همدلبرانگیز ونزدی، بیرقیب است. نگاههای خیره و شوخیهای مرگبارش، قلب تپنده سریال باقی ماندهاند، حتی اگر در این فصل کمی کمتر در مرکز روایت باشد.
با این حال، همهچیز به اندازه فصل اول درخشان نیست. انتقاد اصلی برخی منتقدان این است که سریال، با افزودن بیش از اندازه اعضای خانواده آدامز به خط داستانی و حذف یا کاهش نقش شخصیتهای فرعی جذاب فصل قبل، بخشی از تمرکز و هویت منحصربهفرد خود را از دست داده است. دیگر تضاد بین خانواده آدامز و جهان عادی دیده نمیشود؛ چرا که حالا همه چیز در دنیایی عجیب و فراطبیعی میگذرد، و در نبود آن تضاد، بخش زیادی از طنز موقعیتها نیز رنگ میبازد.
فصل دوم، گرچه از نظر بصری همچنان چشمنواز است و طراحی صحنه و لباس آن در بالاترین سطح قرار دارد، اما در خلق لحظاتی بهیادماندنی، مانند سکانس رقص افسانهای فصل اول ناتوان بهنظر میرسد. شوخیها بهجای تیز و برنده بودن، بیشتر شلوغ و پرزرقوبرقاند و تمرکز داستانی نیز کمی از دست رفته است.
در نهایت، اگر در فصل اول، قلب تپنده سریال، عملکرد خیرهکننده اورتگا، رگههایی از طنز تاریک برتون و ساختار منسجم معمایی بود، فصل دوم بیشتر به ترکیبی شلوغ از فرمولهای تکراری و شخصیتهایی متنوع بدل شده است که نه آنقدر بد است که ناامیدکننده باشد، و نه آنقدر عالی که خاطرهساز شود.
فصل دوم سریال «ونزدی»، هماکنون از طریق نتفلیکس در دسترس است.