پدیده موج کره ای در دنیا

در سال ۱۹۹۹، یک روزنامه در پکن نخستین استفادهی شناختهشده از واژهی هالیو یا «موج کرهای» را منتشر کرد؛ اصطلاحی که به محبوبیت فزاینده محصولات فرهنگی کره در خارج اشاره داشت. پیش از آن، کره بیشتر واردکننده فرهنگ بود تا صادرکننده. اما پس از پایان دیکتاتوری در کرهجنوبی در سال ۱۹۸۷ و آزادسازی صنعت سرگرمی، سریالهای تلویزیونی کرهای و آیدلهای تازه کیپاپ سراسر آسیا را فراگرفتند.
در دهههای بعد، موج کرهای فراتر از قاره آسیا رفت. گروههای کیپاپی مانند BTS و بلکپینک، سریالهایی مانند «بازی مرکب» (Squid Game)، فیلم اسکاربرده «انگل» (Parasite) و همچنین محصولات زیبایی کرهای، شهرت جهانی یافتند.
این تابستان، فیلم نتفلیکسی «شکارچیان دیو کیپاپ» به این فهرست پیوست و بهسرعت از یک موفقیت غیرمنتظره به پدیدهای فرهنگی بدل شد.
این انیمیشن موزیکال داستان گروه دخترانه HUNTR/X را روایت میکند که علاوه بر فعالیت موسیقایی، بهعنوان شکارچی دیو نیز زندگی دوگانه دارند. آنان مأمور حفاظت از «هونمون» (دروازه روح) هستند؛ دروازهای که مانع ورود دیوها به دنیای انسان میشود. فرمانروای دیوها، «گویی-ما»، یک گروه پسرانه به نام «پسران ساجا» تشکیل میدهد تا با HUNTR/X برای بهدستآوردن روح انسانها از طریق ترانهها و رقصهای پرهیجان روی صحنه بجنگند.
از زمان انتشار در ژوئن، «شکارچیان دیو کیپاپ» به پربینندهترین فیلم تاریخ نتفلیکس تبدیل شده است. نسخهی «همخوانی» آن – که تنها دو روز در سینماها اکران شد – در پایان ماه گذشته در صدر گیشه ایالات متحده قرار گرفت.
حتی شگفتانگیزتر، موفقیت آن در جدول موسیقی بیلبورد آمریکاست. تا تاریخ ۲۰ سپتامبر، ترانهی «Golden» پنج هفته پیاپی در رتبه نخست ماند؛ بیشترین زمان ماندگاری یک اثر انیمیشنی در صدر جدول. چهار ترانه از این فیلم در میان ۱۰ ترانه برتر هستند و آلبوم موسیقی آن در جایگاه نخست جدول آلبومها قرار دارد. گروههای خیالی فیلم – که در واقع توسط خوانندگان واقعی کیپاپ اجرا شدهاند – اکنون از بسیاری گروههای واقعی پیشی گرفتهاند: در اسپاتیفای، HUNTR/X بیش از ۵۰ میلیون شنونده ماهانه و پسران ساجا ۳۳ میلیون شنونده دارند، در حالیکه بلکپینک ۳۲ میلیون و BTS تنها ۲۶ میلیون شنونده ماهانه دارند.
از آغاز کیپاپ مدرن با «سئو تاجی» در ۱۹۹۲، این موسیقی همواره برای مخاطبان کرهای و غیرکرهای ساخته شده است. ترانهسراها و تهیهکنندگان بسیاری از سوئد و کشورهای شمال اروپا آمدهاند و حتی برخی شرکتهای کرهای استعدادهای خارجی را به داخل کشور کشاندهاند. امروز، بهجز گروه BTS، بیشتر گروههای کیپاپ دستکم یک عضو غیرکرهای دارند. ترانهها معمولاً ترکیبی از کرهای و انگلیسی – و گاهی ژاپنی یا چینی – هستند تا بازارهای مختلف را جذب کنند.
در سالهای اخیر، برخی شرکتها به سمت «بومیسازی» رفتهاند: گروهها و ترانههایی با عناصر محلی کشورهای مقصد، از ترانههای تمامانگلیسی گرفته تا موزیکویدئوهایی شبیه صحنههای نیویورک و لسآنجلس. نمونه افراطی آن گروه بریتانیایی «dearALICE» است که با همکاری شرکت SM کره شکل گرفت؛ هیچیک از اعضا کرهای نیستند و تحت سیستم سختگیرانه کارآموزی کیپاپ آموزش ندیدهاند.
اما «شکارچیان دیو کیپاپ» در برابر این روند ایستاده است. هرچند فیلم در آمریکا نوشته و انیمیشن آن ساخته شد، اما محصولی آشکارا کرهای است: بازیگران و صداپیشگان آن شامل ملیتهای کرهای و اعضای دیاسپورا هستند، موسیقی ترکیبی از کرهای و انگلیسی دارد و داستان آن بهشدت تحتتأثیر فرهنگ کرهای است.
منبع: انتخاب