دیوید لاوری از همکاری با رابرت ردفورد در فیلم The Old Man & the Gun میگوید

نشست ویژه نمایش فیلم (The Old Man & the Gun) روز چهارشنبه ۲۲ اکتبر در سالن (Texas Theatre) شهر دالاس با حضور دیوید لاوری برگزار شد. این رویداد به همت کمیسیون فیلم فورتورث ترتیب یافت و فرصتی بود تا این فیلمساز اهل دالاس درباره همکاری خود با رابرت ردفورد، بازیگر و کارگردان برنده اسکار که ۲۲ سپتامبر در ۸۹سالگی درگذشت، سخن بگوید.
لاوری که پیشتر نیز در فیلم (Pete’s Dragon) با ردفورد همکاری کرده بود، گفت:
«او هیچوقت قضاوتگر نبود، فقط میخواست بازی کند و کارگردانی شود. این برای من مخصوصاً در آن مقطع از کارم، یک رأی اعتماد فوقالعاده بود.»
فیلم (The Old Man & the Gun) بر اساس داستان واقعی «فارست تاکر» ساخته شده است؛ سارق سالخوردهای که پس از فرار از زندان سنکوئنتین در سال ۱۹۷۹، با گروهش که (Over-the-Hill Gang) نام داشت، مجموعهای از سرقتهای بانکی را در ایالت تگزاس و اطراف آن رقم زد. این فیلم عمدتاً در فورتورث و چند نقطه در اوهایو فیلمبرداری شد.
به گفته لاوری، بُعد محلی داستان برایش جذاب بود:
«بیشتر جنایتهای تاکر در همین اطراف فورتورث و دالاس اتفاق افتاده بود. برای من که اهل اینجا هستم، آن جنبه از داستان خیلی واقعی به نظر میرسید.»
لاوری نخستین بار در جشنواره ساندنس ۲۰۱۳، که توسط ردفورد بنیانگذاری شده، توجه او را جلب کرد. پس از نمایش فیلم (Ain’t Them Bodies Saints)، شریک تولید ردفورد با لاوری تماس گرفت تا درباره پروژهای که ردفورد سالها قصد ساختش را داشت، گفتوگو کنند. در همان روزی که لاوری به دیزنی برای ارائه ایده (Pete’s Dragon) رفت، عصر همان روز در سانتا مونیکا با ردفورد ملاقات کرد و هر دو پروژه از همان زمان شکل گرفتند.
ردفورد پذیرفت نخست نقش کوتاهی در (Pete’s Dragon) بازی کند تا لاوری بتواند سبک کاری او را بهتر بشناسد و سپس با اطمینان بیشتر، نقش اصلی (The Old Man & the Gun) را برای او بنویسد. ردفورد چند ماه پیش از آغاز تولید در ۲۰۱۷ اعلام کرد که این فیلم آخرین نقشآفرینیاش خواهد بود.
لاوری در این باره گفت:
«نمیخواستم فیلم حس وداع یا مرثیه داشته باشد. میخواستم همانند خود او پر از انرژی و با روحیهای جوان باشد.»
او با لبخند به یاد آورد که هنگام فیلمبرداری صحنهای از ردفورد روی اسب، به او گفت:
«اگر واقعاً تصمیم داری بازنشسته شوی، این آخرین باری است که در فیلمی سوار اسب میشوی.» و افزود: «فکر کنم از این بابت خوشحال بود!»