جستجو در سایت

1404/02/21 11:42

گفت‌وگو با قربان نجفی به بهانه اکران آنلاین «فصل ماهی سفید»

گفت‌وگو با قربان نجفی به بهانه اکران آنلاین «فصل ماهی سفید»
با آغاز اکران آنلاین «فصل ماهی سفید» فرصتی شد تا با قربان نجفی، کارگردان این فیلم اجتماعی و اقتباسی، درباره مسیر دشوار تولید، چالش‌های اکران و نگاه شخصی‌اش به سینما گفت‌وگو کنیم.
به گزارش سلام سینما

قربان نجفی، بازیگر شناخته‌شده سینما و تلویزیون، در نخستین تجربه کارگردانی خود سراغ ساخت فیلمی اجتماعی با نام «فصل ماهی سفید» رفته است. این فیلم محصول سال ۱۳۹۸ است که پس از گذشت چهار سال، در سال ۱۴۰۲ به نمایش درآمد و حالا در مرحله اکران آنلاین قرار دارد.

نجفی که در این فیلم به اقتباسی آزاد از نمایشنامه معروف «باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف پرداخته، داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که با مسائل و مشکلات متعددی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و در تلاش برای یافتن راه‌حلی، به مسیرهایی پناه می‌برند که سرانجامی روشن ندارد.

او در گفت‌وگویی با عصر ایران، از دشواری‌های مسیر طولانی تولید تا اکران «فصل ماهی سفید» سخن گفت و با انتقاد از وضعیت فعلی نمایش آثار اجتماعی، شرایط اکران این نوع فیلم‌ها را «تراژدی» خواند. آغاز پخش آنلاین این فیلم در پلتفرم فیلیمو نیز بهانه‌ای شد تا با قربان نجفی درباره چالش‌های اکران، دلایل انتخاب ساختار اقتباسی و همچنین ترکیب پرتعداد بازیگران فیلم گفت‌وگو کنیم.

فاصله بین تولید و اکران فصل ماهی سفید 4 سال به طول انجامید و حتی با فاصله به اکران آنلاین رسید. به چه دلیل این اتفاق افتاد؟

وضعیت پیش از اکران فیلم فصل ماهی سفید بیشتر به یک تراژدی شبیه بود. متاسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی که پس از تولید این اثر پیش آمد، باعث شد که پیش‌تولید به تعویق بیفتد و یکسال طول بکشد تا کار را آماده کنیم. پس از آن اتفاقات دیگری رخ داد که باعث تاخیر در نمایش عمومی این اثر شد. به عنوان مثال وقتی قرار شد این اثر را تابستان به اکران برسانیم، تقریبا یک هفته بعد از آن شیوع ویروس کرونا اعلام شد.

اکران فصل ماهی سفید هم متاسفانه به تراژدی دوم تبدیل شد. این اثر همزمان با آثار کمدی روی پرده رفت که صاحبان بسیار پُرقدرت و پُر ضرب و زوری داشتند و سانس‌های کمی در سینماهای بعضا دورافتاده به ما تعلق گرفت. مضاف بر این تبلیغات خاصی نیز نتوانستیم انجام دهیم و سلایق مردم نیز تغییر کرده و به سمت کمدی رفته بود. من معتقدم که در این مواقع باید ارگان یا رسانه‌ای مانند تلویزیون و حتی دولت از فیلم اجتماعی حمایت کند که این اتفاق رخ نداد و فیلم به اصطلاح کوبیده شد. ما یک اکران مردمی در شیراز داشتیم اما اجازه ندادند عوامل در سینما حاضر شوند و ما در پارکینگ سینما ماندیم تا اکران تمام شد. این اتفاق تاکنون در اکران مردمی رخ نداده است و این اولین بار بود که در نهایت من نیز متوجه این اتفاقات و دلیل آن نشدم. برای اکران آنلاین نیز باید کمی منتظر می‌ماندیم تا اتفاق بیفتد که اکنون در فیلیمو رخ داده است.

این اثر اقتباسی است آزاد از آخرین اثر آنتوان چخوف یعنی «باغ آلبالو»؛ چه شد که اقتباس سینمایی «باغ آلبالو» را محور این فیلم قرار دادید؟

من فارغ التحصیل رشته تئاتر هستم و از آنجا که با فضای نمایشنامه‌های کلاسیک آشنا بودم، باعث شد اقتباسی از اثر چخوف برای ساخت یک اثر سینمایی داشته باشم. ناگفته نماند که من معادل نقشی که محمدرضا فروتن در این اثر سینمایی ایفا می‌کند، روی صحنه تئاتر بازی کردم. قصه از جایی شروع شد که طرحی نوشتم با موضوع تبدیل شالیزارهای شمال به ساختمان و تغییر کاربری که اتفاق افتاده است. پس از آن به این فکر کردم که طرح در قالب «باغ آلبالو» جا می‌گیرد و سپس ایده‌ام را عملی کردم. شاید به همین دلیل و به زعم دوستان موفق از آب درآمده است.

 

فصل ماهی سفید در فصل‌هایی از فیلم کند می‌شود و ارتباط مخاطب با اثر رو به ضعیف می‌شود البته این کندی ریتم چنان نیست که تماشای فیلم را تا پایان نتوان تحمل نکرد. چرا این اتفاق رخ داده است؟

واقعیت این است که خیلی قبول ندارم و این مساله به سلایق و عادت مخاطب باز می‌گردد. اساسا یک فیلم سینمای اجتماعی باید 120 دقیقه باشد و 90 دقیقه بودن یک اثر به نوعی تجارت است. در حقیقت کشش فیلم و حوصله تماشاگر باید تناسبی با یکدیگر داشته باشند و این تناسب را شرایط زمانه، فضای جامعه و دولت تعیین می‌کند. متاسفانه در شرایط فعلی سینمای بدنه و سینمای اجتماعی ما که تعریف اصلی سینماست، بسیار بسیار آسیب دیده که به نظر من باید مجدد تعریف شود وگرنه سرمایه بسیار عظیمی را از دست خواهیم داد.

حضور شخصیت‌های زیاد در سینما، راه‌رفتن روی لبه تیغ است و احتمال سطحی‌شدن شخصیت‌ها را دارد. به نظر می‎آید تعدد افراد بازیگر، بیش‌تر مناسب سریال باشد که فرصت کافی برای پرداختن به هر یک از آن‌ها باشد. حضور شخصیت‌های بسیار بر قاب تصویر باعث می‌شود که در پایان، مخاطب نداند چرا داستان بعضی از این شخصیت‌ها بیان شده است. ابتدا از ترکیب بازیگران در این اثر و سپس از این حضور متعدد برایمان بگویید.

شخصیت‌ها به تناسب قصه انتخاب می‌شوند و اساسا از نظر من نیازی نیست که قصه همه شخصیت‌ها را تعریف کنیم. اما ما در «فصل ماهی سفید» به شخصیت‌هایی پرداختیم که سرنوشت‌شان به یکدیگر گره خورده است و به یک نوعی این اتفاق سرنوشت همه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و باید تعریفی برایشان داشته باشیم. به همین دلیل من تلاش کردم که شخصیت‌ها در قصه سرانجامی داشته باشند و مخاطب بداند که در آینده احتمالا برای شخصیت چه اتفاقی رخ خواهد داد. در حقیقت در این اثر سینمایی شخصیت بی‌تعریف نمانده است. تصور می‌کنم اگر تماشاگر «فصل ماهی سفید» را با تمرکز کامل ببیند، با تک تک شخصیت‌هایش همذات‌پنداری خواهد کرد.

چه میزان از قصه به نوع روایت شخصی شما از سینما باز می‌گردد؟

تا جایی که من تلاش کردم این قصه را به تصویر بکشم، قطعا به سلیقه و نوع روایتم از سینما بازمی‌گردد چون هرکسی روایت خود را از سینما دارد و درست این است که هر کس دیدگاه خود را بیان کند چراکه تنوع نگاه‌ها سینما را قشنگ‌تر می‌کند.

مهمترین فاکتور فیلم «فصل ماه سفید» برای جذب مخاطب چیست؟

قصه این اثر بسیار نوستالژیک است و اگر تماشاگر به عمق ماجرا برود، بسیار برایش آشنا و ملموس خواهد بود. تصور من این است که اگر تماشاگر حوصله کند و فیلم را تا اخر ببیند، احساس نزدیکی با فیلم خواهد داشت.

از اصلی‌ترین چالش‌های خود برای ساخت این اثر برایمان بگویید.

اینکه «فصل ماهی سفید» اولین اثر من بود، چالش بسیار بزرگی محسوب می‌شد. وظیفه‌ای که من نسبت به سرمایه‌گذار اثر دارم و اینکه به لحاظ اخلاقی باید کار قابل قبولی بسازم، چالش دیگری بود که نهایتا ما شرمنده سرمایه‌گذار شدیم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که همه عوامل در ساخت این اثر با من همراهی کردند اگرچه اولین اثر سینمایی‌ام بود. لازم می‌دانم از آقای زرین‌دست یاد کنم و بگویم ایشان جزو آن دسته از فیلمبردارانی‌ست که  معمولا از فیلم دوم بسیار راحت می‌توان با ایشان کار کرد اما ما تا جایی که می‌شد با هم تعامل داشتیم و بسیار خوب با هم کنار آمدیم و این فیلم را به سرانجام رساندیم.

اگر بخواهید از مخاطب دعوت کنید این اثر را تماشا کند، چه دلایلی را ذکر می‌کنید؟

وظیفه هر فردی‌ست که فیلم‌های سینمای اجتماعی و جدی را دنبال کند، نه برای خود فیلم و فیلمسازش بلکه به خاطر خودش. هر فیلم سینمایی یک نکته‌ای برای یاد گرفتن دارد؛ از دیالوگ‌هایش گرفته تا حرف فیلم، تصاویر و... . فیلم سینمایی مانند یک دانشگاه است و فیلمساز شبیه به معلم که وظیفه‌اش آموزش در قصه است. بنابراین از نظر من هرکس نیاز دارد به مدرسه برود و یک چیزهایی را آموزش ببیند. ما هم به عنوان فیلمساز وظیفه داریم فیلم‌ها را ببینیم و مواردی را یاد بگیریم. فصل ماهی سفید اثری‌ست که ارزش دیدن دارد و حتی ارزش دیدن دوباره آن.

نویسنده: سپیده شریعت رضوی


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image