ترجمه اختصاصی سلام سینما- تلویزیون همیشه سراسر سورپرایز است که این غافلگیری شامل سریال ها و داستان هایی با پایان بندی غیرقابل پیش بینی و  لحظه هایی است که کاملا شما را تحت تاثیر قرار می دهد.درحالیکه روز به روز سریال های کمدی شانس بیشتری برای دریافت جایزه دارند، با این حال سریال های هیجانی، اسرارآمیز و سایر درام ها می توانند لحظات شوکه کننده ای را ایجاد کنند. ایندی وایر لیستی از شوک آور ترین لحظات و بهترین پایان بندی سریال های قرن بیست و یکم را گلچین کرده است. هر یک از این سریال های انتخابی لحظات به یادماندنی، مفهومی و امیدوارکننده ای دارند. مرگ اغلب می تواند نوعی سورپرایز باشد، پس برخی از این گزینه ها شامل مرگ و میر نمی شود اما به صحنه ای می پردازد که به همان اندازه تاثیر دارد.

دیدنی ترین شگفتی های سریال های تلویزیونی قرن بیست و یک( خطر اسپویل )- قسمت اول

14. “Westworld”( دنیای غرب )- «برنارد چیزی نمی بیند»

امتیاز 8.9/10

برای طرفداران سریال«وست ورلد »این اتفاق ممکن است چندان هم شوکه کننده نباشد. در حقیقت قبل از این برخی از تماشاگران هویت «برنارد» را کشف کرده بودند. اما برای افرادی که این موضوع را نمی دانستند آشکار شدن شخصیت جفری رایت مشخص کننده این امر بود که سریال بیشتر از اینکه یک فانتزی باشد درباره آن چیزی است که ما را به انسان تبدیل می کند و اینکه چگونه ما می توانیم واقعیت خود را شکل دهیم. اتفاقی که بین برنارد و شخصیت اش رخ داد نشان داد که تمام آنچه که در این سریال می بینیم در یک زمان رخ نمی دهد. 

13. “Grey’s Anatomy”( آناتومی گری )- بیمار دیگری نیست 

امتیاز 7.6/10

فصل 5، قسمت 24، «الان و هیچ وقت»

 کشته شدن درک« مک درمی»شفرد( با بازی پاتریک دمسی )، یکی از شحصیت های اصلی سریال اتفاقی غیرقابل پیش بینی بود. در انتهای فصل پنجم بیماری که به وسیله اتوبوس زیرگرفته شده است و غیرقابل شناسایی است به بیمارستان آورده می شود. بعد از درمان بلاخره وی آگاهی خود را به دست آورده و سه شماره ای را دنبال می کند که این ها نام مستعار جورج آمالی( تی آر نایت )کسی است که قبلا مرده است. مردن جورج یکی دیگر از لحظات ناخوشایند سریال بود زیرا او یکی از پنج انترن جراح آغازکننده سریال بود. این اتفاقات نشان داد که« آناتومی گری» تا چه حد می تواند به طور بی رحمانه ای شخصیت های اصلی خود را از بین ببرد. 

12.“Dexter” ( دکستر )- رابطه فامیلی

امتیاز 8.7/10

فصل1، قسمت 8 و 12

در فصل اول این درام، دکستر مورگان( مایکل سی هال )مجذوب قاتلی به نام آیس تراک می شود، کسی که علاقه مند چهره دوگانه ی دکستر شده است و یک قاتل سریالی هشیار شب های تاریک میامی است. این قاتل سریالی بخش هایی از بدن مقتولین را در محله کودکی دکستر به جا می گذارد و یک قربانی را زنده می گذارد تا دکستر به روش خودش او را بکشد. در نهایت مشخص شد که «دبرا» خواهر ناتنی دکستر( جنیفر کارپنتر ) با فردی به نام رودی( کریستین کمرگو ) ملاقات می کند که درواقع همان قاتل سریالی است. علاوه بر این رودی برادر بزرگتر و فراموش شده دکستر است!

11.  “Mad Men”( مردان دیوانه )-شوکه کننده ترین چیزی که هیچگاه اتفاق نیفتاد

امتیاز 8.6/10

فصل 1، قسمت 13« چرخ »

در تمام فصل اضافه وزن« پگی »نوعی مشکل به حساب می آمد اما به نظر نمی رسید که زیاد مهم باشد. یک منشی جوان جاه طلب به دلیل نگاه های همکاران  و مدیر در محیط کاری جدیدش دچار استرس می شود. طراح لباس جنی بریانت چهار لباس متفاوت را به گونه ای طراحی کرده است که تغییر سایز پگی به خوبی نشان داده شود. دبی زولر با استفاده از پروتز بارداری پگی را به خوبی نشان داد( زولر می گوید حتی فیلمبردار هم نمی دانست که الیزابت ماس از پروتز استفاده کرده است ). زمانی که پگی به مقام تبلیغ نویسی ترفیع پیدا کرد محل کار قبلی اش را ترک کرد اما حتی به پزشک هم نگفت که باردار است. پس از تولد کودک اش بی توجهی پگی به فرزندش نشان داد که چقدر یک شخصیت می تواند مستقل و غیرقابل انعطاف باشد. 

10. "Battlestar Galactica"( ناوبر فضایی گالاکتیکا )- سفر زمان

امتیاز 8.7/10

قبل از فصل دوم، سریال ناوبر فضایی گالاکتیکا نشان داده بود که می تواند تمامی انتظارات ما از یک سریال علمی تخیلی را تغییر دهد. اما در قسمت های آخر فصل دوم رونالد دی مور و تیم نویسندگی اش به معنای واقعی همه چیز را تکان دادند. در سال 2018 می توان سورپرایز سریال ها را تصور کرد اما در سال 2006 وقتی طرفداران مجموعه ناوبر فضایی گالاکتیکا چنین سفرزمانی را در سریال مشاهده کردند واقعا شگفت زده شدند. پس از این شاهد اتفاقاتی دیوانه کننده تر، ترسناک تر و جذاب تر در سریال بودیم. 

9.  “24”- نینا عوض شد

امتیاز 8.4/10

فصل 1، قسمت 23، « 10 تا 11 شب »

نینا میر( سارا کلارک )خیلی خوب نبود. او در زمان جدایی« جک باور »از همسرش« تری» با وی رابطه داشت. حالا نینا با تونی آلمیدا رابطه دارد و از زمان هایی که با جک گذرانده است احساس تاسف می کند. نینا از دوستان صمیمی جک است که برای حفاظت از او  و خانواده اش حتی شغلش را نیز به خطر می اندازد تا با جک مانع از ترور کاندید ریاست جمهوری شود. اما کشف این حقیقیت که نینا خود یکی از عناصر CTU است یکی از شوکه کننده ترین لحظات سریال است. نینا تری را می کشد و آن را به گردن جک می اندازد. این هیجانات است که ما را برای دیدن نه فصل از سریال ترغیب می کند. 

8." Alias"( آلیاس )- بیداری هونگ کونگ

امتیاز 7.6/10

فصل 2، قسمت 22. «گفت و گو »

دو فصل اول سریال آلیاس سراسر هیجان و غافلگیری است. اما نهایت این هیجان را در قسمت «گفت و گو » می بینیم. سیدنی بریستو( جنیفر گارنر )که به تازگی از سوقصدی جان سالم به در برده است، در خیابانی از هونگ کونگ به هوش آمده و هیچ ایده ای ندارد که چطور به آن جا آورده شده است. عشق واقعی اش « وان» ( مایکل وارتن )به او خوشامد می گوید...این یعنی دوسال است که همه فکر می کنند وی مرده است. 

7. “The Americans”( امریکایی ها )- مارتا کاری انجام می دهد

امتیاز 8.3/10

فصل4، قسمت8، « جادوی دیوید کاپرفیلد پنجم : مجسمه آزادی ناپدید می شود »

هیچ چیزی مانند سریال آمریکایی ها نمی تواند استرس را به اوج خود برساند، و در طول سریال هیچ اتفاقی مانند کاری که مارتا در فصل 4 انجام داد مخاطبان را عصبانی نکرد. فیلیپ بارها جان مارتا را نجات داد و در انتهای فصل زمانی که مارتا در فرودگاه دیده شد درواقع مخاطبین از سالم بودنش نفس راحتی کشیدند اما این چندان دوام نیاورد. با مشاهده چندبخش از زندگی او در روسیه شاهد این بودیم که وی به زنی عصبانی و گیج تبدیل شده است. آیا در ادامه سریال دوباره او را خواهیم دید؟ آیا برای شادبودن راهی پیدا خواهد کرد؟یا اینکه آن خداحافظی کوتاه آخرین چیزی است که از یک زندگی عاشقانه خواهیم دید؟

6.  “The Leftovers” ( بازمانده ها )- نکته اصلی چیست؟

امتیاز 8.2/10

قصل2، قسمت 9، « ده سیزده »

در چهاردهم اکتبر سه دختر مدرسه ای در پارکی در شهر جاردن ناپدید می شوند. آیا آنها دزدیده یا گم شده اند یا به دنیای دیگری منتقل شده اند؟ هیچ نشانه هایی برای پاسخ دادن به این سوالات وجود ندارد و والدین شان گیج شده اند. این اتفاق باعث شد تا همه نگران امنیت خود شده و بپرسند که چه چیزی انتظارشان را می کشد. پس از این ماجرا به طوراتفاقی «اویس» در یک انبار قفل شده پیدا شد، همان فردی که در فصل اول در حمله ای که به لوری شد نقش داشت. این دو یکی از مهم ترین حوادث فصل دوم بودند که پس از آن سریال حول آن دو ادامه پیدا می کند. 

5. “Twin Peaks”( تویین پیکس )، شانس دوم لورا پالمر

امتیاز 8.8/10 

فصل3، قسمت 18، « بخش 18/ نام شما چیست ؟»

درخشش دیوید لینچ و مارک فروست با سریال «تویین پیکس»بار دیگر هیجان را به قاب تلویزیون آورد.  مامور دیل کوپر(  کیل مک لاچان )پس از بازگشت طولانی مدتش اش کارهای زیادی برای انجام دادن داشت. وقتی که او مانع از مرگ لورا پالمر ( شریل لی )می شود ، که این اتفاق منجر به بروز نوعی اختلال می شود. پس از 25 سال انتظار برای شروع فصل جدید این سریال به نظر می رسد که در فصل جدید تنها لینچ کارگردانی سریال را برعهده خواهد داشت. 

4.  “Breaking Bad”( بریکینگ بد )،« جین »

امتیاز 9.5/10  

شخصیت اصلی والتر وایت چیزی بود که در دو فصل اول سریال( بریکینگ بد ) ناشناخته باقی مانده بود. با اینکه زندگی میتواند یک معلم شیمی بیمار را وادار به ارتکاب جرم کند،با این حالهنوز این شانس وجود داردکه کرامت انسانی وی  خود رانشان دهداما وقتی اجازه داد درست جلو چشمانش دوست جس به خاطر اوردوز بمیرد، تمام شخصیت خوبی که از او انتظار داشتیم درواقع یکجا از بین رفتند. دیدن این صحنه واقعا ناراحت کننده بود، تصمیمی که وی درنهایت در آن لحظه گرفت واقعا شوکه کننده بود. زمانی که پدر جین در برج مراقبت خبر مردن دخترش را می شنود  باعث برخورد دو هواپیما می شود که از این برخورد خرس صورتی رنگی در استخر خانه والتر می افتد و تا مدت ها همان جا باقی می ماند. 

3. “House of Cards” ( خانه پوشالی )-  فقط یک هل

امتیاز 8.9/10

فرانک آندروود در چند قسمت قبل به یک قاتل تازه کار تبدیل شده بود، هیچ کس فکر نمی کرد که او می تواند یکی از نزدیکان خودش را به قتل برساند. در سایر نسخه های انگلیسی که از« خانه پوشالی» ساخته شده است برخلاف نسخه امریکایی آن شخصیت« کیت مارا »در فصل اول زنده باقی نمی ماند. پس از اینکه شاهد سقوط سریال نتفلیکس بودیم آندروود «زوئی» را به سمت قطاری که به ایستگاه نزدیک می شد هل داد و باعث مرگش شد و همین صحنه کافی بود تا هیجان را به مخاطبان سریال بازگرداند. 

2. “Game of Thrones” ( بازی تاج و تخت )- عروسی قرمز

امتیاز 9.5/10

فصل 3، قسمت9، باران های کاستامر

اعدام غیرمنصفانه ند استارک( سین بین )تنها یکی از صحنه های ناخوشایند سریال و بدشانسی شخصیت ها نبود. طی یک خیانت بی رحمانه، راب استارک( ریچارد مدن )، مادرش کتلین( میشل فرلی )  همسر راب استارک و فرزند متولد نشده شان در عروسی عمویش و طی نامه ای از لنسترها با عنوان« باران های کاستامر »کشته می شوند. تمامی متحدان راب مثل خودش قتل عام شدند. این صحنه ای شگفت آور بود که در طی چند دقیقه همه جنگ را به سمت تخت آهنین تغییر داد و نشان داد که وجود قهرمانان زن تضمین کننده خوشبختی نیستند، همچنین از یک توطئه عمیق پرده برداری شد. این ساعت ها یکی از استرس آورترین و ناراحت کننده ترین ساعت های تلویزیون بود که به زیبایی تمام به تصویر کشیده شد. 

1. “Lost”( گمشده )-بازگشت به عقب

امتیاز 8.4/10

دزموند در دریچه گیر افتاده است. لوک در تابوت است. قایق پنی وجود ندارد. اگر بخواهید از یکی از افشاگری های سریال لاست نام ببرید قطعا یکی از این سه موضوع خواهد بود. لاست از لحظات شوکه کننده ای استفاده کرد تا فهم ما را از آنچه واقعا هست محک بزند. برای مثال قسمت هایی که در جزیره است همگی نشانی از آینده است و نه گذشته و ملاقات  جک و کیت در شهر گواهی بر این موضوع بوده که یکی از بهترین لحظات سریال را رقم زده است. جک بندر به همراه کارلتون کیوز و دیمین لیندلف تنها با یک گفتگوی ساده توانستند چنین اثری را خلق کنند. تمام وقایع سریال نوعی سفر زمان است که در آخر مخاطب را با ده ها سوال بدون پاسخ رها می کند. 

منبع: ایندی وایر