داستان تاریک

فیلم بر انتخاب های بازیگر موفق بوده و همین علت موفَقیت فیلم بیش از اندازه کرده زمانی که پیمان معادی به همراه همکارش حمید در خانه علی باقری هستند کل خانه را میگردند از داخل بطری دلستر تا داخل تلوزیون ولی به همکار پلیس زن نگفتند که بدن زن علی باقری رو بگرده و حتما پس از زمان دستگیری باید سگ اعزام کنند تا مواد را تشخیص بدهند ولی از بابت دیگر خیال کارگردان راحت است زیرا زن علی باقری میگفت:ما مواد نداریم و از این حرفا ولی تا سوار موتور بود نان دستش بود زمزمه میکرد که برنگردو حتی به داد زدن هم کشید ولی موفق نشد و پس از پرس و جو های متفاوت زمانی که ناصر خاکزاد یعنی(نوید محمد زاده) را دستگیر کردند زمانی که با مصرف بیش از اندازه قرص مصرف کرده بود زمانی از خواب بیدار شد که در بیمارستان دستش را به تخت دستبند زده بودند وپس از رسیدن به بازداشتگاه او را بین افراد خود دستبند زدند و باهم مشغول حرف زدن شدند که میگفتند گناه منو گردن بگیر و...
زمان رشوه دادن به صمد یعنی(پیمان معادی) که بحث 1یا2یا3ویاحتی4 میلیارد در میان است ولی باز هم قبول نکردولی پس چرا موقع رفتن به دادگاه که دست نوید محمدزاده به دست حمید همکار صمد بود گفت پول را گرفتی ولی خبری از شماره حساب و یا زنگ تلفن که در بریزند به حسابت نبود اگر هم کار افراد ناصر خاکزاد و حسن گاوی و ... بود آنها که نه شماره ناصر خاکزاد رانداشتند پس چرا آن زمان فیلم دیالوگ اشتباه بود و بحث دیگر هم که بحث بچه حمید بود برای صمد برای بازداشت نشدن خود رفت به حمید کمک خواست و جریان تعقیب و گریز هم که مواد را پرت کرد هم نیاز به گزارش تازه خواست ولی ناصر خاکزاد با این که حرف های بدی میزد ولی زمانی که در سلول خود بود و جریان بچه را که سعی داشت پدرش به گردن بچه بندازد گفت: اگر گردن بگیره که فردا انبار دارش میکنند>>. و همچنان با تلفن های پیاپی که بیا و من را از اینجا(بازداشتگاه) در بیارولی جواب نداد تا زمانی که خانواده اش برمیگردند خاهرانش از کانادا و... که برای ملاقات تا زمانی که حکم اعدام آمد و هنگام دیدار طناب دار اشک هایش نشانه بیزاری از کار خود بود و سکانس آخر که خانواده برمیگردند به آن خانه که کوچه باریکی بود که یک نفر آدم به زور توش جا میشدند.