جستجو در سایت

1399/10/28 00:00

نیسون هنوز هم به هدف می‌زند

نیسون هنوز هم به هدف می‌زند

ترجمه اختصاصی سلام سینما

از سال 2008 فیلم «ربوده شده» که «لیام نیسون» نقش اول آن را ایفا می‌کرد، تبدیل به یک ژانر فرعی در سینما شده است. پس از آن فیلم بود که تقریباً تمام کاراکتر‌هایی که «نیسون» آنها را ایفا می‌کند باید نوعی از یک پدر غمگین باشد که خشونت زیادی را در مقابله با آدم‌های شرور در لوکیشن‌های مختلف از خود بروز دهد. تا به اینجا «نیسون» را در لوکیشن‌هایی دیده‌ایم که می‌توان آنها را به روش «دکتر سئوس» لیست‌بندی کرد، او در هواپیما، در قطار و در برف به دنبال شلیک کردن به آدم‌های شرور داستان است. 

این بار در «تیرانداز» به نویسندگی و کارگردانی «رابرت لورنز»، «لیام نیسون» در مزرعه است. «جیم هنسون»(لیام نیسون) یک مرد بیوه است که روزها را به مراقبت از گاو‌ها و گزارش دادن به گشت مرزی در مزرعه‌اش که در مرز آریزونا واقع شده است، می‌گذراند. مزرعه‌ی او در آستانه‌ی قرار گرفتن در مزایده‌ی بانک است. وقتی یک زن مکزیکی و پسرش جلوی تراکتور او از مرز رد می‌شوند، سلسله اتفاقاتی زندگی «جیم» را تغییر می‌دهد و او تصمیم می‌گیرد تا از آن پسر در برابر کارتل خطرناک مکزیکی محافظت کند.

عنوان فیلم «تیرانداز» است اما مقوله‌ی تیراندازی موضوع اصلی فیلم نیست. «جیم» یک کهنه سرباز جنگ ویتنام است که بعنوان تکاور دریایی در ارتش خدمت کرده، اعتیاد به الکل دارد و فقط هنگامی از سلاح شکاری‌اش استفاده می‌کند که واقعاً ضروری باشد. در واقع وقتی که او تصمیم می‌گیرد تا «میگل»(جیکوب پرز) را بر اساس وصیت مادرش که در تیراندازی کارتل مکزیکی کشته شد، به شیکاگو برده و برای او خانواده‌ای پیدا کند، استفاده از اسلحه برای او ضروری می‌شود. «جیم» توسط یک کیف پر از پول گمشده وسوسه شده است و به این فکر می‌کند که می‌تواند با این پول مزرعه‌اش را از دست بانک آزاد کند. اما او بیشتر از این به مهارت تیراندازی‌اش اگر او و «میگل» مجبور به فرار از دست رهبران کارتل شوند.

خط اصلی داستان، یک فیلم تعقیب و گریز استاندارد را می‌سازد. با شروع سفر «جیم» و «میگل» به سمت شمال، دو نفر به دنبال آنها هستند. «مائوریکو»(خوان پابلو رابا) که سرکرده‌ی کارتل مکزیکی است و «سارا» دختر «جیم» که یکی از مأموران گشت مرزی است و به او التماس می‌کند که آن پسر جوان را تحویل دهد و از حفظ امنیت او را از مسئولین تقاضا کند. در طول این مسیر رابطه‌ی «جیم» و «میگل» به رابطه‌ای فراتر از چیزی که هست تبدیل می‌شود.

نمی‌توان «تیرانداز» را جدا از سایر فیلم‌های ژانر هیجان‌انگیز «لیام نیسون» دانست. در واقع «تیرانداز» از ملایم‌ترین فیلم‌های اوست. این فیلم فاقد اکشن شلوغ و خط داستانی پیچیده‌ی فیلم‌های او و «ژاومه کوین-سرا»، لحن کمدی تاریک «جستجوی سرد» و بی‌رحمی و خشونت سه‌گانه‌ی «ربوده شده» است. «تیرانداز» یکی از گلوله‌های کوچک در خشاب «لیام نیسون» است.

مسائل سیاسی که در «تیرانداز» به آن اشاره می‌شود بر پایه‌ی کلیشه‌های قدیمی تصور کردن کارتل‌های مواد مخدر مکزیکی در حد یک بوگیمان ساده لوح است اما در همین حال یک کهنه سرباز وطن‌پرست جنگ ویتنام به همراه یک کودک نیازمند به مراقبت‌های روان‌پزشکی به راحتی از مرزهای ایالتی عبور می‌کنند. این فیلم می‌خواهد مانند نمونه‌های قدیمی خود یک رنجر آمریکایی تنها و قهرمان‌گونه(که نقش آن را مردی از ایرلند شمالی بازی می‌کند) را بسازد اما آنقدر مبهم است که حتی بحث کردن درباره‌ی آن نیز ارزشی ندارد.

«نیسون» هنوز هم بسیار تماشایی است و به عنوان یک شخصیت تراژیک، مردی است که بعد از این همه سال فداکاری، خود را در تنهایی می‌بیند. او تمام سوگواری‌های «جیم» را به شکلی بی‌واسطه و باورپذیر در طول فیلم با خود حمل می‌کند. با اینکه «تیرانداز» هرگز هدف خود را پیدا نمی‌کند(اگر هدفی داشته باشد)، اما «نیسون» هنوز هم می‌تواند به هدف بزند.

منبع: شیکاگو تریبون

مترجم: وحید فیض خواه