جستجو در سایت

1395/11/13 00:00

انسان پیچیده

انسان پیچیده
فیلم خانه داستان خانه نیست داستان نقشه کشیدن دو نفر برای تصاحب چیزی هم نیست بلکه داستان همین هفتاد دقیقه‌ایست که فیلم در ان هفتاد دقیقه روایت میشود. پس این ایراد که بخشی از اطلاعات مخفی شده است و در ده دقیقه پایانی داده میشود و اگر این اختفا اتفاق نمی افتاد درامی شکل نمیگرفت به این فیلم وارد نیست. ما با روایت این هفتاد دقیقه مواجهیم و در این روایت هیچ چیز مخفی نشده است؛ اگر با روایت چیز دیگری مواجه بودیم میشد این ایراد را پذیرفت اما در حال حاضر خیر.  اما اینکه چرا در دقیقه شصت شوهر میرسد و زودتر نمیرسد باید گفت که در همان اندک دقایق حضور شوهر در فیلم کاملا شخصیتش ساخته میشود و بیننده میتواند هر چیزی را از این جانور در نظر بگیرد مثلا اینکه با زن دیگری بوده یا مشغول کار کثیف دیگر. اما اگر کسی بگوید که استدلال مرد فیلم استدلال کاملی نیست و چرا زن با وجود چنین استدلالی مجاب میشود؛ واقعیت این است که وارد دنیای فیلم نشده است و بهتر است یکبار دیگر فیلم را ببیند تا وارد دنیایش شود.  اما سوال مهم این است که اگر این فیلم به صورت فیلم کوتاه بود تفاوتی در ان ایجاد میشد؟ یا چه چیز این فیلم را تبدیل به فیلم بلند سینمایی میکند؟ در جواب باید گفت در این هفتاد دقیقه مخاطب وارد زندگی دیگر شخصیتها و کنکاش در انها میشود و این همان نکته‌ایست که باعث میشود فیلم را به عنوان یک اثر بلند سینمایی پذیرفت.   فیلم خانه نه تنها مخاطب را سرگرم میکند که باعث ایجاد فکر در او میشود. آدمهایی که در فیلم هستند افرادی معمولیند ولی هر کدامشان جانوری هستند که هر کاری از دستشان بر می‌آید. این حد از جانور بودن برای مخاطب شوک‌انگیز است و او را با این مسئله مواجه میکند که چه میشود چنین جانوری در جامعه شکل میگیرد. همه شخصیتها جانورند ار مجید گرفته که محض رضای خدا کار نگه داری از پیرمرد را بر عهده نگرفته و گویی متجاوز به زور در دوران بچگی هم خودش بوده است تا این خانم و اقای محوری فیلم. علاوه بر این شخصیتهای فیلم گویی خود ما هستند و نشان میدهد که این انسان بی آزار و مهربان بعد دیگری دارد که بسیار وحشتناک است.  مشکل فیلم شخصیت پیرزن آلزایمری فیلم است که وجودش هیچ نقشی در فیلم ندارد و هیچ کاری نمیکند.