جستجو در سایت

1398/06/22 00:00

فیلمنامه ناهماهنگ و چندپارچه

فیلمنامه ناهماهنگ و چندپارچه

 ترجمه اختصاصی سلام سینما

در آخرین اثر «دیوید ریموند» یعنی «شکارچی شب» ، رازها در داستان فیلم اسیر شده اند و فرصت نمایش پیدا نمی کنند. شاید یکی از دلایلش این است که هیچ چیز جذابی به جز نقش آفرینی «استنلی توچی» و «بن کینگزلی» در این فیلم وجود ندارد. اما با این حال، این اسامی بزرگ که یکی نقش رئیس پلیس و دیگری نقش یک قاضی بازنشسته را ایفا می کنند ، تنها قربانیان این فاجعه ی دیوانه کننده نیستند. «ناتان فیلیون» و فیلمبردار اثر یعنی «مایکل برت» که تصاویر وجدآوری را با دوربین خود ثبت کرده ، لیاقت حضور در پروژه ی ارزشمندتری را داشته اند. 

این فیلم از سه فیلمنامه ناهماهنگ و چند پارچه تشکیل شده است. «هنری کویل» که مدتی در تلاش است تا تصویری جدید از خود بعد از سوپرمن در سینما بسازد ، نقش فردی بنام «مارشال» را ایفا می کند. او یک کاراگاه اهل مینه سوتا است که از همسرش جدا شده و نصیحت کردن دخترش درباره ی امنیت فضای مجازی به او لذت می دهد اما اسلحه و عکسهای صحنه های جرم او پیش او رها می کند. رفتارهای احمقانه ی زیادی از کاراکترهای فیلم سر می زند. به عنوان مثال همکار مارشال کودک نوباوه اش را با خود به محل کار می آورد و از اینکه یکی از متهمان پرونده بچه اش را می دزدد ، شوکه هم می شود. بازیگر جوان «الکساندرا داداریو» نیز تازه فهمیده که بازکردن دستبند یک مجرم روانی که یک زن بالغ را ربوده است ، حرکت هوشمندانه ای از طرف او نبوده است. 

از طرفی دیگر کینگزلی و همدست جوانش به دنبال تله گذاری برای بچه بازها هستند تا از این طریق از آنها اخاذی کنند. امیدوارم این نوع استفاده از مسائل مذهبی را تنها در اولین فیلم ریموند ببینیم(در فیلم های دیگر ادامه پیدا نکند). تنها کاری که ریموند در این فیلم انجام داده ، سپردن فیلم به یک قهرمان بی هویت و بدون ویژگی های شخصیتی مشخص و یک ضدقهرمان افراطی ، و فیلمبرداری از شواهد و مدارک است.

در سکانسی مارشال به دخترش می گوید : " آدم هایی که من تعقیبشان می کنم ،  در تاریکی زندگی می کنند". متاسفانه باید بگویم مخاطبان در طول تماشای این فیلم نیز همراه آنها در تاریکی هستند. 

منبع : نیویورک تایمز

مترجم : وحید فیض خواه