زلزله در ساختار یک روایت
نقد و بررسی فیلم خانه دختر
منتقد و تحلیلگر:مهیار محمد ملکی
#مهیارمحمدملکی
خانه دختر فیلمیست که اگر بخواهیم سوای قواعد سانسوری کشور و ممیزی های ایجاد شده در فی مابین سکانس ها آن را مورد بحث قرار دهیم قطعا عنوان بی سر و ته انتخاب درستیست این در حالیست که عملا میتوان اثر پیش رو را به دو بخش تقسیم کرد که البته بخش اول از لحاظ ریتم کاری نسبت به بخش دوم عملکرد شدیدا بهتری دارد
پرویز شهبازی با خلق این فیلمنامه نشان داد که دغدغه های خاص نوشتاری خود را دارد و این بدین معناست که شاید بتوان با بهره گیری از این تنوع فکری که هم اکنون در میان طیف وسیع فیلمنامه نویس های کشورمان مشاهده میشود شاهد آثار خوب و در خوری باشیم
به عقیده بنده خانه دختر در بخش های آغازین علیرغم دیالوگ نویسی به شدت ضعیف ،شروعی توفانی و امیدوار کننده ای دارد اما این شروع توفانی هیچ وقت نمیتواند در دل قصه گسترش داده شود بدین ترتیب فیلمنامه از ابتدا روی یک ایده دو خطی پافشاری میکند و همین پافشاری سبب مشاهده ریتم یکنواخت از فرط محتوا میباشد
پرویز شهبازی برای
بالابرد سطح کیفی پروژه خود دست به دامن حوادثی در دل خانه دختر میشود که شاید این حوادث بتواند بحث نبود اصول دراماتیک در کار را جبران کند
خانه دختر بدون شک از ان دست آثاریست که میتوان آن را در گروه فیلمنامه نویسی مدرن کشور قرار داد
همان فیلمنامه نویسانی که بدون پیروی از قواعد فیلمنامه نویسی ،سعی به تشریح آثاری دارند
اما این بدین معنا نیست که بتوان صحه روی این موضوع گذاشت که شهبازی یا شاه حسینی توانسته اند با یک کنترل خوب ،نقش آفرینان را ،طوری در دل اثر بگنجانند که حضور انها ضمن باور پذیر بودن ،از حیث شناسایی و شخصیت پردازی قابل فهم و درک باشد
سیستم روایی به حدی شلخته و بهم ریخته میباشد که هیچ کاراکتری نمیتواند سمپاتیک خاصی با مخاطب برقرار کند
علاوه بر این موضوع ،فیلم نه عملکرد مثبتی در بحث پیشبرد قصه دارد و نه اینکه میتواند با شخصیت پردازی در خورش مخاطب را درگیر کند تمام انچه که فیلم را نگه داشته است همان بازی های نسبتا خوب و سکانس های تا حدی مهیج آن میباشد
بخش اول که تا دقایق پنجاه ،مخاطب ،ان را همراهی میکند انتظار میرفت یک تریلر راز آلود باشد این در حالیست که خانه دختر فقط یک تریلر میباشد
راز آلود زمانی میتوانست قلمداد گردد که توان توزیع اطلاعات اثر را ، به شکل قطره چکانی ،از ابتدا تا انتهای خانه دختر ، داشته باشد اطلاعاتی که هم شامل شخصیت پردازی کاراکتر ها میباشد و هم اینکه در جهت شفاف سازی هسته اصلی داستان قدم هایی را برمیدارد
که هیچکدام از این موارد در رابطه با آخرین ساخته اکران شده شاه حسینی صدق نمیکند
در بخش دوم به یک باره شاهد فلش بکی هستیم که هیچ توجیه منطقی در بحث رفت و برگشتی آن وجود ندارد به عبارت دیگر فلش بک فقط هست تا اطلاعات در صف مانده قبلی قصه را به مخاطب با اجبار انتقال دهد
بله درست شنیدید
اجبار در انتقال داده های فیلم، ولو کم اهمیت ،اما کنار هم ،یکی از روش های بسیار مسموم سینمای امروز کشورمان میباشد که بر خی کارگردانان همچون شاه حسینی از ان بهره میبرد
یکی دیگر از نکات منفی خانه دختر انتخاب زاویه دید غلط میباشد این بدین معناست که وقتی زاویه دید دانای کل باشد و دوربین توان حرکت در میان تمام منافذ قصه را داشته باشد بدین ترتیب غافلگیری تحقق پیدا نمیکند ووقتی غافلگیری نباشد چگونگی شکل گیری ژانر راز آلود از اساس زیر سوال میرود
بهتر میبود برای انعکاس بهتر خانه دختر یا ماندگاری بیشتر ان در ذهن تماشاچی، قصه حول یک زاویه دید معطوف میماند تا مخاطب ضمن شناخت بیشتر ان کاراکتر خاص ،قصه را بهتر درک کند
جمع بندی پایانی
خانه دختر ،علیرغم تمام مشکلات اکرانش و ممیزی های اعمال شده اش ،اما هیچگاه نمیتواند عملکرد مثبتی در بحث روایت داشته باشد
ضمن اینکه پایان بندی بسیار ضعیفش نیز حکم تیر خلاصی بر پیکره نیمه جانش ،میباشد
نمره ارزشیابی از ده :۵
منتقد و تحلیگر :مهیار محمد ملکی
#مهیارمحمدملکی