سگ و گربه ملوس شهر من

· سگ و گربه ملوس شهر من
اوضاع عجیبی شده است، قدر و ارزشی که سگ های نجس دیروز و گربه های کثیف پریروز پیدا کرده اند، از آدم ها پیشی گرفته است. دیگر به سگ و گربه چخِه و پیشی نمی گویند، کسر شان آنها می شود، این صفات الان بعضاً برای اشخاص بکار می رود؟!!
در شهر Pet Shop ها و کلینیک های سگ و گربه بتدریج تعدادشان از کلینیک های انسانی زیاد تر می شود، دامدارِ شیرازی می گوید:
دامداری دیگر صرف نمی کند، من به پرورش سگ روی آورده ام، هم توله زیاد میدهد و هم، هر آت و آشغالی بهشان میدهم، میخورند، بعد هم آنها را به بهای گران تر از گوسفند می فروشم؟! شغل با برکتی است. اسامی انواع و اقسام سگ ها را نام می برد که کمتر به گوشمان خورده است.
سر بعضی از چهار راه ها، جوانانِ سگ به بغل را می بینی که در حال فروش آن هستند، در همان حال دختر و پسری را می بینی که سگشان آنها را از خط کشی خیابان به آنطرف می کشد، انگار نه انگار که افسار سگ دست آنهاست؟! دختر و پسر را می بینی که با لبخندی ملیح و در حالی که به نگاه هاج و واج عابرین چشم دوخته اند، پز روشنفکری داده و به مسیر خود ادامه میدهند.
نبُردن سگ به میهمانی ها و پارتی ها دیگر اُمُلی محسوب می شود، پدر سگ چنان سرش را از شیشه ماشین گرانقیمت بیرون آورده و به آدم ها زُل زده، که انگار جای این دو در شهر عوض شده اند. خیلی ها حتی پولِ خوراکِ سگ و گربه بعضی ها را ندارند تا برای زن و بچه خود غذا تهیه کنند. این تازه غیر از جای گرم و نرمی است که نصیب توله سگ ها و اخیراً گربه ها شده است؟!! چیزی که برای بسیاری از مردم شهر آرزوست.
قدیما در محله ما، دوستی از سفر خارج، یک سگ سوغاتی آورده بود، شب، صدای سگ در محل پیچید، خدا بیامرز پدرم گفت: پاشو استخوان ها و گوشت های مانده از آبگوشت ظهر را جلویش بریز، شاید حیوان گرسنه اش باشد. رفتم بیرون، سگی ندیدم! صبح در محل پیچید که "حسن" دوستمان، از خارج سگ آورده و تا صبح در اتاقش نگه داشته است! "حسن" از آنروز به بعد، به " حسن سگ باز " مشهور شد. حالا شهر پر شده از "حسن سگ باز " و اخیرا "هانی گربه باز "....
از شوخی بگذریم....
سلبریتی شهر ما، هانیه توسلی گناهی نکرده است، حیوان دوستی اصولاٌ در ذات ایرانی هاست، حیوانات هم از جمله مخلوقات خداوندی هستند، بنده خدا، حق هم دارد بخاطر مُردَنِ همدم خود ناراحت باشد. مشکل جای دیگری است.
بعد از جنگ جهانی دوم، بدلیل کمبود همسر، تنها بودن بانوان در خانه بدلیل حضور همسر در جبهه و یا مرگ وی در میادین جنگی، برای جلوگیری و رفع خطر و پر کردن اوقات فراغت خود با یک همدم، نگهداری سگ در خانه ها را آغاز کردند و در این راه تا آنجا پیش رفتند که این موضوع به یک فرهنگ در اروپا تبدیل شد. این واقعیت الان در کشور ما به شکل مشابه در حال خودنمائی است.
باقی ماندن شرایط جنگی در 38 سال گذشته، دشمن تراشی روزانه، عدم تعادل روحی و روانی و معنوی جامعه، کاهش ازدواج، افزایش طلاق، دهن کجی برخی ها به اعتقادات دینی و مذهبی، تغییر الگوی زندگی، عوض شدن فرم زندگی جوانان و غربگرائی فزاینده آنها در کنار دوری از اعتقادات ملی و مذهبی و.... همه دست به دست هم داده، تا حال که غرب از سگ و گربه دور می شود، ما شروع کننده همان الگو ها و رفتار 80 سال پیش غربی ها در کشورمان باشیم، ضمن اینکه نوعی مبارزه منفی در ارتباط با دیدگاه رسمی و مذهبی نسبت به موضوع نیز نزد برخی ها وجود دارد که از آن نباید به سادگی عبور کرد.
خانم توسلی گناهی نکرده و حتی کار صواب نیز انجام داده است، آنهائی که طی چند روز گذشته واکنش منفی به کامنت وی داشته اند، بهتر است، منصف باشند و دور و برِ خود و تحولات منطقه و اتفاقاتی که داعش رقم زد، را نگاه کنند که چگونه نگاه به انسان به شکل بدتر از حیوان غالب شده و جنایت ببار آورده است. چگونه شکارچیان در کشور، محیط بانان مظلوم را در روز روشن بجای شکار، شکار می کنند و از هیچ مجازاتی نمی ترسند و.......
دم خانم توسلی گرم که در این وانفسا همان کاری را کرده است که باید می کرد، دوست داشتن حیوانات، نه امری مذموم که پسندیده هم هست و چه بسا از قِبَل آن احترام بیشتر به همنوع را نیز شاهد خواهیم بود.
محمود نامی
�ɡ�