انتقاد رضا کیانیان از سریالی که در آن بازی کرد: بازیگری که سرمایه آورده بود سیاوش را تغییر داد

رضا کیانیان در بخشی از مصاحبه جدیدی که با روزنامه هممیهن انجام داد، به حواشی بعضی از نقشآفرینیهایش پرداخت.
یکی از این موارد، سریال «سیاوش» به کارگردانی سروش محمدزاده بود که اواخر سال 1399 و اوایل سال 1400 از طریق پلتفرم نماوا منتشر شد. کیانیان با انتقاد از شرایطی که در فاصله پیشتولید تا پخش این سریال وجود داشت، اعلام کرد که «سیاوش» بهواسطه حضور بازیگری که همراه با خود سرمایه به سریال تزریق کرده بود، تغییر کرد.
بیشتر بخوانید:
رضا کیانیان: در میانه اعتراضات 1401 به من میگفتند «وسطباز»
صحبتهای کیانیان درباره «سیاوش» به شرح زیر است:
بگذارید درباره سریال «سیاوش» بگویم. این سریال در ابتدا «شیش و بش» نام داشت و دو بار تغییرنام داد تا آن را به «سیاوش» رساندند. من قرارداد بسته بودم، اما با کارگردانی فرد دیگری که او را از کار کنار گذاشتند و کارگردان دیگری آوردند. بازیگری در این سریال بود، سرمایه آورده بود و به همین خاطر قدرت گرفت و قصه را آرامآرام به طرف دیگری برد. من قرارداد بسته بودم و درواقع زخمی شده بودم، بنابراین کار را ادامه دادم. درصورتیکه اگر میدانستم قرار است به این شکل پیش رود، از اول بیرون میآمدم.
به خاطر همین شرایط، بسیاری از بخشهای کارم را خودم پیش میبردم، مینوشتم و اجرا میکردم. اگر دقت کرده باشید، بخشهایی از دیالوگهای شخصیتی که در آن سریال داشتم، در فضای مجازی خیلی وایرال و تکرار شد. مثل «آدم خسته میشود» یا «آشغال، آشغال است هر آشغالی که بهتان میدهند، نباید بخورید»؛ آن دیالوگها را خودم سر صحنه نوشتم. با وجود شرایطی هم که برای من بهوجود آورده بودند، میدانستند که اگر به من ایرادی گرفته شود، عصبانی میشوم و اوضاع بهخوبی پیش نخواهد رفت و کار را ترک میکنم. آن سریال قرار بود فصل دومی داشته باشد و هرگز ساخته نشد، چون کارگردان، سرمایهگذار و بازیگر همه با هم دعوایشان شد.
یادم است که در دوران کرونا پخش شد و من مدتی در بیمارستان نیکان غرب بستری بودم. وقتی مرخص شدم و داشتم به خانه برمیگشتم، دیدم بیلبوردهای بزرگ این سریال در اتوبانهاست و عکس همان بازیگری که سرمایه آورده بود، جلوتر و بزرگتر از همه و بقیه، پشت او قرار دارند. همانموقع به تهیهکننده زنگ زدم و با تهدید گفتم که باید این بیلبوردها درست شوند. این تهدید باعث شد بلافاصله بنرهای عمودی درست کردند و در شهر نصب شد که فقط عکس من بود. من همه این قصهها را نوشتم و میخواهم چاپ کنم. فقط بخش کوچکی را اینجا بازگو کردم.