محمدرضا لطفی: سینمای ایران هیچوقت ژانرمحور نبوده | تعداد تهیهکنندگان باسواد انگشتشمار است
.jpg?w=1200&q=75)
اختصاصی سلام سینما - مهلا رنجبران | پیش از این بخش اول گفتوگوی اختصاصی محمدرضا لطفی با سلام سینما را مطالعه کرده بودید. سازنده «روایت ناپدید شدن مریم» و «تعارض» در آن بخش از مصاحبه با نگرانی در مورد وضعیت سینمای ایران صحبت کرده بود و اعتقاد داشت، علیرغم خوشبینی ایجادشده پس از موفقیت «پیرپسر» و «زن و بچه» در اکران، سینمای اجتماعی ایران هنوز بهشدت در خطر له شدن توسط شبهکمدیها قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
محمدرضا لطفی: سینمای اجتماعی اگر حمایت نشود دوباره زیر دست و پای شبهکمدیها له میشود
در دومین بخش از گفتوگو با لطفی، سراغ مباحث کلیتری همچون جایگاه ژانر در ایران رفتهایم که مشروح این گفتوگو را در ادامه میتوانید مطالعه بفرمایید.
محمدرضا لطفی، فیلمساز و منتقد، در تحلیل کلی وضعیت ژانرها در سینمای ایران در گفتوگویی اختصاصی با سلام سینما گفت: «از زمانی که صنعت سینما در ایران شکل گرفته، هیچوقت سینمای ما ژانرمحور نبوده است. همیشه تابع موج بودهایم. یک دوره فیلمهای کلاهمخملی مد میشود، یک دوره فیلمهای تینیجری، بعد از انقلاب فیلمهای کودک گل میکنند، در دهه ۷۰ فیلمهای مثلث عشقی و دخترپسری مد میشوند و حالا به دوره فیلمهای شبهکمدی رسیدهایم. ما هیچوقت سبدی از ژانرهای مختلف در تولیدات یک سالهمان نداشتهایم.»
در سینما ژانر خاصی نداریم
لطفی تأکید کرد: «این رفتار موجی اساساً از بدو تولد سینمای ایران با آن بوده و به همین دلیل ژانرهایی مانند پلیسی، وحشت، ملودرام، سایکودرام و دیگر گونهها هرگز بهصورت جدی و مستمر در سینمای ما شکل نگرفتهاند. یک موج شکل میگیرد، آنقدر از روی آن کپی میشود تا به ابتذال میرسد و بعد از آن موج بعدی جایگزینش میشود.»
سینما تبدیل به ابزاری اجتماعی شده است!
وی در خصوص دلایل این اتفاق افزود: «یکی از دلایل عمده این موضوع این است که سینما در ایران همیشه یک ابزار اجتماعی بوده نه یک صنعت جدی! یعنی نگاه به سینما به عنوان یک ابزار اجتماعی غالب بوده و نه به عنوان یک ابزار سرگرمی یا تجاری صرف. به همین دلیل هر موجی که بتواند پیام اجتماعی خاصی را در جامعه جاری کند یا واکنشی نسبت به مسائل روز باشد، بیشتر به آن توجه شده و آن موج را دنبال کردهاند.»
برخی تهیه کنندگان سواد سینمایی ندارند!
لطفی در ادامه اظهار داشت: «از طرف دیگر، بسیاری از تهیهکنندگان ما هم به دلیل اینکه اصولاً شناخت و سواد سینمایی ندارند، درک درستی از ژانر هم ندارند. مسیر تهیهکننده شدن در ایران این است که اگر کسی در دو سه فیلم سرمایهگذاری کند، در چهارمین فیلم خودش تهیهکننده میشود. اصلاً نیازی به شناخت ژانر و اصول سینمایی ندارد. در نتیجه طبیعی است که تهیهکنندگان هم با موج حرکت میکنند و هر چیزی که فروش کند، بلافاصله از روی آن کپی میکنند.»
او افزود: «ما تهیهکنندگان باسواد سینما را شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نداشته باشیم. تهیهکنندهها اصولاً نگاهشان این است که هر چیزی سود مالی بیشتری دارد، همان را تولید کنیم. به همین خاطر اصلاً به ژانر فکر نمیکنند. وقتی مخاطب را هم در طی سالها تربیت نکردهایم که ژانرپسند شود و تنوع در سبد سلیقهاش وجود داشته باشد، طبیعی است که این رفتار موجی نسل به نسل منتقل شده و ادامه پیدا کند.»
لطفی در پایان خاطرنشان کرد: «این مشکلی نیست که در عرض یکی دو سال حل شود. ما با یک عقبماندگی تاریخی هشتاد ساله مواجه هستیم. اگر بخواهیم به سمت ژانرمحوری برویم و تنوع ژانر در سینما داشته باشیم، باید برنامهریزی بلندمدت، تربیت تهیهکننده و مخاطب و از همه مهمتر ایجاد زیرساختهای اقتصادی و حمایتی صورت بگیرد. وگرنه موجها یکی یکی میآیند و میروند و سینمای ایران همچنان اسیر رفتارهای مقطعی و تقلیدهای دمدستی میماند.»