جستجو در سایت

1404/06/19 15:48

نقد فیلم اتاقک گلی | عشقِ انسانی در هیاهوی جنگ

نقد فیلم اتاقک گلی | عشقِ انسانی در هیاهوی جنگ
محمد عسگری در «اتاقک گلی» می‌کوشد عشق از نوع انسانی را در بستر جنگ نمایش دهد.

اختصاصی سلام سینما - فاطمه فریدن: فیلم «اتاقک گلی» نخستین فیلم بلند سینمایی محمد عسگری است؛ فیلمی که می‌کوشد عشق از نوع انسانی را در بستر جنگ نمایش دهد. عشقی خالص و بی‌دریغ.


بیشتر بخوانید:

نمره قبولی برای اتاقک گلی


خلاصه داستان فیلم اتاقک گلی 

شاهو (تورج الوند) به واسطه عشقی که به خزال (آناهیتا افشار) دارد درصدد است تا هر چه زودتر زندگی مشترکشان را آغاز کند. پدر خزال (مراد) با وضعیت موجود و عزایی که برایشان پیش آمده است، اجازه برگزاری مراسم عروسی را نمی‌دهد. شاهو برمی‌آشوبد که خزال همسر اوست و خودش حق دارد برای ادامه زندگی‌اش تصمیم بگیرد اما پدر رضایت نمی‌دهد. خالو (تینو صالحی) نیز حتی نمی‌تواند تاثیری بر تصمیات مراد که بزرگ خاندان بوده بگذارد. در این بین، گروهک منافقین نیز به غرب کشور ایران حمله می‌کنند. شاهو که در حال رساندن بارِ گچ به پل‌دختر است، گروه رزمندگانی را در جاده می‌بیند که مشغول طرح‌ریزی برای انجام عملیات‌اند. فرمانده از شاهو تقاضا می‌کند که با کامیونی که دارد همراهی‌شان کند. شاهو ابتدا از این امر سر باز می‌زند اما در ادامه مسیر چاره‌ای جز عمل کردن به دستور فرمانده ندارد. وقتی شاهو می‌فهمد که محل سکونت خودشان مورد تجاوز قرار گرفته بر حسب هیجانات و احساساتی که حالا غلیان کرده است، همراه آنان به راه می‌افتد. 

نقد و بررسی فیلم اتاقک گلی

اتاقک گلی دو لایه موازی را برای طراحی روایت فیلم انتخاب می‌کند : عشق شاهو به خزال و هجوم منافقین به منطقه اسلام‌آباد غرب در ایران. تلاقی این دو روایت هم‌زمان با یکدیگر فضایی جذاب برای پی‌گیری داستان را فراهم می‌کند. شاهو در مقام کاراکتر اصلی داستان صرفا به عشق واقعی‌اش خزال و مسیرهای دست یافتن به این دختر می‌اندیشد و درمقابل فرمانده‌هایی حضور دارند که به یاری جستن از شاهو و موفقیت در یک عملیات دشوار می‌اندیشند. تقاطع این دو روایتِ کوتاه که به‌لحاظ مایه داستانی خیلی نحیف پردازش شده‌اند، بسترهای کوچک عاطفی شکل گرفته است که در تلاطم ابراز احساسات دو عاشق پر می‌شوند. اما قسمت مهم داستان مرتبط با ساختن صحنه‌های ستیز در جنگ است که به نحوی ترکیبی با داستان عشق دو انسان مخلوط می‌شود. صحنه‌هایی که به دلایل نامعلومی ناگهان شمایلی شعارگونه می‌یابند. از این حیث ایراد اصلی وارد بر بخشِ جنگی داستان به دیالوگ‌های بعضاً شعاری داستان مرتبط می‌شود که به نظر می‌رسد بیان آن‌ها در صحنه نبرد ضرورت ندارد. کارزار جنگ به‌واقع محلی برای جنگیدن و فدا شدن در راه وطن است و فلسفه‌بافی و اعلان شعارهای کلیشه‌ای در آن محلی از اعراب ندارد. بر این اساس چنین صحنه‌هایی بیش از آن که تحریک‌کننده احساساتِ انسانی شوند، اغلب فضایی غیرمعمول و حوصله‌سربر پدید می‌آورند. 

سکانس برگزیده فیلم اتاقک گلی

یکی از سکانس‌هایی که به وضوح خشونت و رذالت سرکرده‌های منافقین را به نمایش می‌گذارد، حضور زنی از آنان در اتاقک گلی است. زن با اسلحه‌ای وارد اتاق می‌شود و با وجودِ دیدن تعداد بیشماری زن، کودک و زخمی دست به کشتار آنان می‌زند. شاهو در این صحنه به عنوان قهرمان محوری  داستان، شانه که وسیله‌ای برای کار قالی‌بافی است را به سمت زن رها می‌کند. شانه به پایین‌تر از شانه‌های زن اصابت می‌کند سپس با پرتاب شدن سلاح از دستش روی زمین می‌افتد. شاهو در این لحظات فرصتی برای شاد شدن ندارد اما تلاش می‌کند این حس را در چشم‌هایش پنهان کند و دوباره مسیری را ادامه دهد. شاهو بدون آن که خودش بخواهد قهرمان واحدِ تمام لحظه‌های جنگی یک‌روزه است.  جنگی که انگار صد سال به طول انجامیده و حس‌هایی ناگفته‌ را در تک‌تک دقیقه‌هایش دفن کرده است. 
اتاقک گلی از دیدگاهی دیگر نماد میهن خفتهِ در خاک و خون است که به وقت لزوم نیاز به جان‌فدا و یاری‌رسان دارد. به عبارت دیگر در این میان باید کسی باشد که خودش را به خطر بیندازد و شجاعانه دل به آب و آتش زند. 


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image