نقد فیلم علت مرگ: نامعلوم به بهانه معرفی به اسکار 2026 | آینهای از زمانه ما
.jpg?w=1200&q=75)
اختصاصی سلام سینما - محمدسعید پروین: فیلم «علت مرگ: نامعلوم» ساخته علی زرنگار، تنها یک روایت سینمایی نیست؛ آینهای است که شاید بتوان گفت تصویری از فرآیند تصمیمگیری ما در زندگی هر روزمان را نمایش میدهد. مایی که در جامعهای که در آن روابط انسانی، همچون ریسمانی، در هم پیچیده و از هم گسسته و مجدد پیچیده میشود زندگی میکنیم. در چنین روابطی ترس و مصلحتجویی جای صداقت و تعهد را گرفته و شخصیتها در چرخهای بیپایان از توجیهات و تسلیمها گرفتار ماندهاند. در این فضای خاکستری، مرگ وجدان بهسان مرگی خاموش رخ میدهد؛ مرگی که علتش برای هیچکس آشکار نیست، یا شاید هم همه علت را میدانند ولی شهامت اعتراف به آن را ندارند.
بیشتر بخوانید:
چرا علت مرگ: نامعلوم یکی از مهمترین درامهای اجتماعی سالهای اخیر سینمای ایران است؟
زندگی روزمره ما شاید مثل فیلم پر از حادثه و بحرانهای شدید نباشد، اما پرسش اصلی اینجاست: آیا ما در زندگی عادی خود هیچگاه در برابر انتخاب درست قرار نمیگیریم؟ یا مهمتر از آن، اساساً به مفهوم «انتخاب درست» میاندیشیم؟ معیار ما برای درست یا غلط بودن تصمیم چیست؟ سود شخصی، آرامش کوتاهمدت یا وفاداری به یک اصل اخلاقی که شاید هزینهبر باشد؟ اگرچه شاید بسیاری از تماشاگران، عنوان «علت مرگ: نامعلوم» را تنها به بستر روایی فیلم مربوط بدانند، اما میتوان آن را از زاویهای دیگر هم دید: مرگ وجدان. شخصیتهای فیلم گمان میکنند بهخاطر مصلحتی بزرگتر مجبورند از خط قرمزهای اخلاق عبور کنند، اما در عین حال خود نیز نمیدانند چرا باید برای منافع شخصی بر «دیگری» ظلم روا دارند. این بلاتکلیفی درونی همان «نامعلوم بودن علت مرگ» است. شخصیتهای فیلم برای آرام کردن خود به «مناسک تدفین» پناه میبرند؛ یعنی کارهای اخلاقی کوچک و بیخطر که بیشتر نقش مسکن دارد تا درمان، و در حالیکه وجدانشان آرام آرام همراه جسم «دیگری» دفن میشود، خود را قانع میکنند که هنوز زندهاند.
در میان همه شخصیتها، تنها دو نفر از آغاز تا پایان بر انتخاب درست میمانند. بااینحال، هر دو درگیر نوعی سکوت و انفعالاند: یکی با خروج از مرزها، و دیگری با بازگشت به آغوش ساختار. هر دو هزینه عاطفی سنگینی میپردازند و حاضر نمیشوند با معشوقی که اخلاق را زیر پا گذاشته رابطهشان را ادامه دهند، اما هیچیک قدمی برای مقابله با ظلمی که بر «دیگری» روا شده برنمیدارند. اینجاست که پرسش اصلی بازمیگردد: آیا انتخاب درست تنها به معنای نپذیرفتن خطا در زندگی شخصی است، یا باید در برابر بیعدالتی علیه دیگران هم ایستاد؟
فیلم به ما یادآوری میکند که اخلاق، مخصوص روزهای آرام نیست. پایبندی به وجدان وقتی معنا پیدا میکند که شرایط سخت و پرهزینه باشد. انتخاب اخلاقی در بحران، بهای سنگینی دارد: گاهی امنیت، گاهی رفاه و گاهی حتی روابط شخصی. اما درست در همین لحظه است که ارزش انسان سنجیده میشود. زندگی اخلاقی هرگز یک مسیر آسان و بیهزینه نیست. فضیلت همواره از ما قربانی طلب میکند: قربانی از جنس منافع، آسایش، یا حتی آینده شخصی. این هزینهها شکست نیستند، بلکه نشانه اصالت انتخاباند. ارزش واقعی انسان در همان بزنگاههایی آشکار میشود که باید میان راحتطلبی و حقیقت، میان منفعت و وجدان یکی را برگزید.
بزرگترین وسوسه در این میان، فرار به بهانه « نقش ساختار» است. بسیاری ترجیح میدهند مسئولیت را به گردن سیستم یا شرایط بیندازند و بگویند جامعه یا محیط ما را به این سمت سوق داده است. اما چنین توجیهی، فاعلیت انسانی را نفی میکند و فرد را به موجودی منفعل فرو میکاهد. درست است که ساختارها قدرت دارند و آزادیها را محدود میکنند، اما حتی در بسته ترین نظامهای اجتماعی - سیاسی نیز روزنههایی برای انتخاب باقی میماند. شاید انتخابها به «کمتر بد» تقلیل یابند، اما همین هم انتخاب است. هیچ نظام فاسدی بدون پذیرش فردیِ هزاران انتخاب کوچک دوام نمیآورد.
از همین جاست که اخلاق معنای واقعی خود را پیدا میکند: اخلاق نه یک مجموعه قواعد برای زمانهای آرام، بلکه مقاومتی است در میانه طوفان. پایبندی به اصول در روزگار راحتی فضیلتی خاص نیست، اما در بحران به مقاومتی تراژیک بدل میشود. تاریخ بارها نشان داده است که تغییرات بزرگ اجتماعی نه از بالا، بلکه از دل جرقههای کوچک وجدان و شجاعت فردی آغاز شدهاند؛ انتخابهایی که گاه کوچک به نظر میرسیدند، اما چراغی شدند در تاریکی.
اما خوب است به این سوال هم دقت داشته باشیم که این چراغها به کجا میانجامند؟ آیا هر جرقه وجدان میتواند آتشی از تغییر بیافریند، یا بسیاری از آنها در سکوت خاموش میشوند؟ در جهانی که ساختارهای قدرت هر روز پیچیدهتر و سرکوبگرتر میشوند، آیا مقاومت فردی هنوز کارساز است؟ و اگر روزی برسد که مرگ وجدان برای همه از شدت بدیهی بودن «نامعلوم» تلقی شود، آیا امیدی به بازسازی کرامت انسانی باقی خواهد ماند؟
پاسخی قطعی برای این پرسشها وجود ندارد، اما شاید همین توجه به اصل مسئله، ما را بیدار نگه دارد. زیرا وجدان، هرچند شکننده، آخرین خط دفاعی انسان در برابر سقوط است.
فیلم «علت مرگ: نامعلوم» در حال حاضر برای تماشا در پلتفرم فیلمنت در دسترس است.