نقد و تحلیل تنت؛ سه نکته کلیدی برای فهم عمیق تر فیلم
اختصاصی سلام سینما- «تنت»(Tenet) فیلم آخر کریستوفر نولان، با سروصدای زیادی ساخته شد اما متاسفانه در کمال بدشانسی به دوران کرونا خورد و اکرانش اصلا مطابق برنامهریزی پیش نرفت. اما حالا نسخه اینترنتی فیلم منتشر شده و تماشاگران همه از «تنت»(Tenet) صحبت میکنند. در این یادداشت سعی کردهایم کارکردها و نکات سینمایی فیلم را تشریح کنیم تا پیام فیلم راحتتر استخراج شود.
ویدیو نقد و تحلیل تنت ، فیلم جدید کریستوفر نولان در کانال یوتیوب سلام سینما
تفکیک و درهمآمیزی کلیدواژههای معنایی و عناصر سینمایی
به گفته خیلی از منتقدان و خورههای فیلم، «تنت»(Tenet) بهترین فیلم کریستوفر نولان است و حکم یک تکمله بر همه فیلمهای قبلیاش را دارد. البته عده دیگری هم هستند که فیلم را دوست نداشتند و نتوانستند با آن ارتباط بگیرند. اما همه باهم در یک چیز متفقالقولند؛ که «تنت» فیلم پیچیده و سخت فهمی است. هم از نظر معنایی و هم از نظر سینمایی.
جنبه معنایی و مضمونی «تنت»(Tenet)
جالب است بدانید که در تمام طول ساخت فیلم یک متخصص فیزیک کوانتوم کنار نولان بوده، همانطور که در فیلمهای قبلیاش خصوصا «میانستارهای» هم فیزیکدانان بزرگی نولان را هم در مرحله نوشتن فیلمنامه و هم درهنگام ساخت و تولید همراهی کرده بودند.
بخش عمدهای از بار معنایی فیلم را فیزیک و مفاهیمش درباره آنتروپی و بازگشتش بر دوش میکشند و علم هستیزیک کوانتوم نقش پررنگی در فیلم بازی میکند. اما این همه ماجرا نیست و برخی از مفاهیم فیلم هم نتیجه جهانبینی و ایدههای خود کریستوفر نولان درباره هستیست. نگاه پیچیده نولان به مسايل هستی شناسانه مزید بر علت شده تا «تنت»(Tenet) لایههای درونی داشته باشد که به دانش تخصصی فیزیک، فیزیک کوانتوم و مباحث هستیشناختی فلسفه پست مدرن گره میخورند.
جنبه ساختاری و سینمایی «تنت»(Tenet)
اما در کنار این، فیلم از منظر سینمایی هم ساختار پیچیده و پیشرویی دارد که موضوع اصلی این یادداشت است. چراکه مهمترین نکته «تنت»(Tenet) در اینست که باوجودیکه از نظر معنایی فیلمی پیچیدهاست، اما انقدر معناها و داستان درهم تنیده شدهاند که این خود داستان و روایت و خلاقیت سینمایی نولان است که از پس پاسخ دادن به بیشتر مفاهیم معنایی غامض فیلم برمیآید.
«تنت» با خود سینما، یعنی با پرداخت دقیق و متفاوت به سه عنصر سینمایی «زمان در روایت»، «روابط اجزای فیلم» و «ژانر» راه را برای فهم تماشاگر باز میکند.
۱-«تنت»(Tenet) و مفهوم زمان
کارکرد زمان درون فیلم یکی از نکات کلیدی است که درکش تاثیر ویژهای بر فهم عمیقتر فیلم آخر نولان دارد. همانطور که اشاره کردیم بازی با زمان و شکستهای زمانی دغدغه نولان در همه فیلمهایش بوده که در «تنت»(Tenet) به اوج شکوفایی خود میرسد.
ایده «بازی با زمان»
«یادگاری/ ممنتو» دومین فیلم نولان که با آن به شهرت هم رسید، انگار مقدمهای بوده برای «تنت». در شروع «ممنتو» تماشاگر صحنهای را میبیند که در آن فیلم به عقب برمیگردد، در اصطلاح سینمایی reverse میشود و داستان هم متناسب با آن به عقب برمیگردد. البته این ایده بازگشت به عقب و revers شدن پدیدهها در «ممنتو» فقط شروع فیلم را در برمیگیرد، اما در ادامه تنها در فرم روایی فیلم نمود پیدا میکند. پس ایده شکست و بازی با زمان از همان فیلمهای اول با نولان بوده.
نکته اصلی درباره روایت فیلم با جابهجاییهای زمانی اینست که فیلم اتفاقات عجیب و غریب یا به اصطلاح معلولها را به تماشاگر نشان میدهد، بدون اینکه اشارهای مستقیم به سرمنشا اتفاقات و علتهایی که معلولها را میسازند، بکند. نولان یک سکانس نفسگیر و مرعوبکننده به تماشاگر نشان میدهد، بدون اینکه او را درگیر چرایی اتفاقات و علتها کند. یعنی چرایی و دلیل وقوع اتفاقات را باز نمیکند یا به عبارت دیگر علتها را حذف مینماید. این نوع پرداختن به نسبت بین اتفاقات و منشا وقوعشان و روابط علی و علت و معلولها، مکمل ایده مورد علاقه نولان یعنی «بازی با زمان» میشوند. در فیلمهای نولان روند اتفاقات بهواسطه بهم ریختن زمان واقعی و تقسیمش به واحدهای کوچکتر به تماشاگر توضیح داده میشوند.
در «دانکرک» هم به همین شکل، فرای از علتهای جنگ، این مفهوم زمان و نحوه جابهجایی گذشته، حال و آیندهاست که مورد توجه قرار میگیرد و با تقسیم شدن به سهواحد، اصلی ترین وجه تمایز «دانکرک» با همه فیلمهای جنگی دیگر میشود.
تفاوت جاگذاری زمان در «اینسپشن» و «تنت»(Tenet)
«تلقین/اینسپشن» بیشتر از هرچیز بهخاطر همین نوآوری در پرداختن به جابهجاییهای زمانی مورد توجه قرار گرفت. همه بعد از دیدن «اینسپشن» درباره ایده جهانهای موازی و ترکیب و درهمآمیزی جهان واقعی و جهان رویا حرف میزدند. حرکت بین جهان رویا و جهان واقعی که در خواب اتفاق میافتاد، همان چیزی بود که نولان با استفاده از شکستهای زمانی تصویرش کرد.
ضمن اینکه مهمترین عنصر هنری فیلم هم محسوب میشد. علاقه نولان به جهانهای موازی که با شکستهای زمانی ساخته، به قدری بود که گاهی از چارچوب کلی داستان جاسوسی فیلم بیرون میزد. انگار تماشاگر در بعضی سکانسها یک فیلم مستقل هنری میبیند و در بعضی صحنهها یک اکشن هالیوودی. این نقطه ضعف «اینسپشن» حالا در «تنت» بدل به نقطه قوت فیلم شده که در ادامه در بحث ژانرها بیشتر توضیحش خواهیم داد. اما بازیای که نولان با زمان در «تنت» میکند، در قیاس با «اینسپشن» جای درست خودش در داستان و روایت را پیدا کرده و دیگر یک عنصر صرفا هنری و الصاقی نیست و یکی از پایههای روایت است.
ایده شکست زمان در «تنت»، دیگر یک ایده هنری تزیینی نیست و حالا بخشی از داستان و ساختار دراماتیک است و اصلا نمیتوان فیلم را بدون آن تعریف کرد. حالا همه منطقهای فانتزی که در «اینسپشن» بیرون از داستان قرار میگرفتند، در «تنت» درونی شدهاند و مبنای شکلگیری جهان فیلم هستند. به همین دلیل هم «تنت» فیلم پختهتری از آثار قبلی نولان است. انگار ایده مورد علاقه همیشگیاش بیشتر از همیشه در خود فیلمساز حل شده و جهانبینیاش را عمیقتر و ژرفتر کرده است.
شکوفایی زمان در «تنت»(Tenet)
در «تنت» بازی با زمان به اوج خود رسیده و ما با پس و پیش شدن و رفت و برگشتهای پی در پی زمان مواجهیم. درحالیکه تنها با اتفاقات و معلولها سروکار داریم (بدون اینکه دلیلشان را بدانیم.) و با پیشرفت داستان و جلوتر رفتن روایت، علتها بهشکل قطره چکانی بروز پیدا میکنند. تماشاگر نیمی از فیلم را با اتفاقات هیجانانگیز و صحنههای اکشن مهیب سپری کرده و در نیمه دوم فیلم است که بهمرور علتها رخ نشان میدهند و تماشاگر میفهمد اصل داستان از چه قرار است.
این پس و پیش شدن زمان، دقیقا بهواسطه حذف علتها و پرداختن به معلولها در بخش عمده فیلم است که جای درست خودش در داستان را پیدا میکند و تبدیل به بخشی از ساختار روایت میشود. برای همین است که اینجا در «تنت» بدل به واقعیت جهان فیلم می گردد.
پرداختن به اتفاقات و حذف علتها باعث میشوند زمان معنی خودش را پیدا کند و شخصیتها معادل گذشته و آینده خودشان را پیدا کنند.
۲-روابط میان اجزا و آدمها
در کنار مفهوم زمان، نکته کلیدی دیگر «تنت» که تاثیر بهسزایی در شکلپذیری نهایی فیلم داشته، روابط میان اجزا مختلف درونی و بیرونی فیلم است. در بین اجزای درونی فیلم مهمترین عنصری که باید به آن اشاره کنیم، موسیقی است. البته موسیقی همیشه در فیلمهای نولان نقش پررنگی داشته و همکاریش با هانس زیمر در فیلمهای مختلف، منجر به خلق قطعات موسیقایی و لحظههای سینمایی شگفتانگیزی شده اما موسیقی در «تنت» بدل به یک شخصیت مستقل و عنصر روایی پیشبرنده میشود.
موسیقی در «تنت» بهتر از همه موسیقی متنهای فیلمهای نولان، مترونوم تنظیم ریتم و انرژی کل جهان فیلم است. با بلند شدن آوای موسیقی، قطعات فیلم به حرکت درمیآیند و با مکث اندک موسیقی در فیلم، داستان از پیشروی میایستد و تماشاگر هم مکث میکند.
رابطه موسیقی و زمان
موسیقی و زمان هم در «تنت»(Tenet) درهمتنیدهاند. رنگآمیزی موسیقی که برای زمانههای مختلف در فیلم درنظر گرفته شده، کمک ویژهای به تماشاگر میکند تا مکانیسم پیچیده شکست زمان در فیلم را درک کند. با پس و پیش شدن زمان، موسیقی هم تغییر میکند، هر بازه زمانی تم موسیقایی خودش را دارد و این خصوصا در اولین تجربه تماشای فیلم، به خوبی تماشاگر را از سرگردانی بیرون میکشد و درحالیکه در میان زمانهای مختلف، شبیه به یک سیاهچاله، انگار معلق میچرخد، موسیقی جای پایش را محکم میکند.
روابط میان شخصیتها
نکتهای که از دیرباز در فیلمهای نولان حضور داشته اما در «تنت»(Tenet) در عین آشنا بودن تازگی هم دارد، نسبتهای عاطفی و احساسی شخصیتهاست و سرانجامی که برای روابط آدمها، فیلم و فیلمساز به آن میرسند. این نکته از این نظر تازگی دارد که در «تنت»(Tenet) بالغانهتر و پختهتر از همه فیلمهای پیشین کارگردان است.
نسبت محترمانه و اندک عاطفی قهرمان سیاهپوست فیلم با زن بلوند و زیبارو که یک رابطه انسانی است و از همه مهمتر رابطه میان قهرمان جان دیوید واشینگتن با دوستش رابرت پتینسون در بخش پایانی فیلم و لحظه وداعشان باهم، این ایده را از سر تماشاگر میگذراند که اصلا «تنت» فیلم «داستان دو رفیق» بوده است.
«تنت»(Tenet) و زمانه
در پایان «تنت»(Tenet) تهدید و خطری که فیلم براساس منطق فانتزی و واقعی به آن میرسد یعنی جنگ جهانی سوم و پایان دنیا، احساس ترسی بیپایان در تماشاگر بهوجود میآورد که معنایی انضمامی با شرایط روز زمانه پیدا میکند .
«تنت»(Tenet) یک سازه عظیم و یک فیلم پرفروش و پلاک باستری امروزی است. «تنت»(Tenet) فیلم همین امروز است که فقط در این زمانه میتوانست ساخته شود؛ هم بهخاطر همه تکنولوژیهایی که استفاده میکند تا یک فیلم عظیمالجثه را به ثمربرساند، فیلمی که تولیدش در دهههای قبل و با امکانات تولیدی محدودتر غیرممکن بهنظر میرسید و هم به دلیل معنایی انضمامی که با جنگ جهانی سوم پیدا میکند، چراکه شرایط سیاسی و اجتماعی جهان هیچوقت به اندازه این روزها بحرانی نبوده که بشر سایه جنگ جهانی سوم و جنگ انسان با طبیعت را انقدر نزدیک و خطرناک روی سرش حس کند و فیلم از این نظر اعتبار ویژهای میگیرد چون فقط فیلم زمانه خودش است.
۳-ژانر در سینمای کریستوفر نولان
«تنت»(Tenet) بازگشت کریستوفر نولان به ژانرهای فانتزی است. به هرحال همه فیلمهای نولان درباره ژانر هستند، درباره یک موضوع و الگوهای ژانریک. همانطور که فیلم قبلی نولان یعنی «دانکرک» هم بیشتر از اینکه درباره جنگ باشد، درباره فیلمهای جنگی در چارچوب ژانریک بود، درباره اینکه چطور فیلمهای جنگی را میشد براساس شرایط زمانی و خلق فرمهای هنری مسئلهدار کرد و به یک فیلم فرمالیستی هنری جالب رسید.
در «تنت» نولان برمیگردد به سینمای فانتزی و ژانرهای مورد علاقه قدیمیاش. خب یکی از علایق نولان فیلمهای جیمزباندیست که در آثار پیشینش هم قابل ردیابی هستند. تاثیرپذیری از فیلمهای جیمزباندی خصوصا در «اینسپشن» هم قابل اشاره است.
تفاوتهای «اینسپشن» و «تنت»(Tenet) در ژانر
«اینسپن» در لایه روایی و ژانریک خود در واقع یک فیلم جیمزباندی است که در آن گروهی از جاسوسان حرفهای برای مقابله با نیروی شر، دست به انجام یک ماموریت غیر ممکن میزدند. چاشنی این موقعیت اکشن اولیه، رومانس بین قهرمان فیلم یعنی لئوناردو دیکاپریو با همسر از دست رفتهاش بود که بخش عمده آاون در خواب و رویا میگذشت.
جابهجانی میان جهان واقعی و خواب و رویا که با چرخاندن فرفره اتفاق میافتاد، هرچند یکی از جذابترین ایدههای «اینسپشن» بود که همه را حیران خودش کرد، اما در بررسی ژانریک بدل به یکی از گرفتاریهای فیلم میشد. چرا که همان داستان ماجراجویانه جیمزباندی، به خودی خود سرگرمکننده و پرمایه بود و بهنظر میرسید فیلمساز با الصاق خواب و رویا و چند جهانی کردن فیلم، تلاش دارد وجههای هنری به فیلم ببخشد تا اعتبار مضاعفی را بهدست بیاورد.
اما حالا در «تنت»(Tenet) مفهوم مورد علاقه نولان یعنی زمان به خوبی با المانهای ژانریک تلفیق شده و دیگر یک عنصر الصاقی نیست و در بافت فیلم حل شده است و این محصولی یکدست را نتیجه داده. در ادامه خواهیم گفت چرا.
«تنت»(Tenet) یک فیلم مولتی ژانریک
نکته ژانریک «تنت»(Tenet) این است که نولان فقط یک فیلم جاسوسی و جیمزباندی نساخته، که شبیه به فیلمهای پیشینش یک تریلر بینالمللی هم هست. تریلری که شدیدا یادآور «شمال از شمالغربی» آلفرد هیچکاک است و تاثیر این شاهکار هیچکاک که آن هم در جهان هذیان و کابوس میگذرد، در روایت فیلم کاملا محسوس بهنظر میرسد. این همان جهانی است که «تنت» هم میسازد و تماشاگر را با خودش به دنیایی هذیانگو و کابوس گونه میبرد.
«تنت»(Tenet) علاوهبر اینکه یک فیلم فانتزی جیمزباندی و یک تریلر جاسوسی بینالمللی است، یک فیلم اکشن غولآسا هم هست. یعنی پر از صحنهها و موقعیتهای اکشن عجیب و غریب است که حتی یک پلانش هم با سیجی و جلوههای کامپیوتری بهشکل مجازی بازنمایی نشده و همه جلوی دوربین ساخته شدهاند. از این نظر کار نولان بهراستی حیرتانگیز است. اهمیت این صحنههای اکشن هم در همین است.
در کنار اینها فیلم ماهیتی علمی تخیلی هم دارد، چراکه با همان مفهوم تنت یعنی انگاشتگی سروکار دارد، مفهومی که قرار است انگارههای ذهنی تماشاگر نسبت به مفهوم زمان و انسجام زمان و وحدت مکان را تغییر دهد. این همان تهمید روایی اصلی فیلم است که انقدر درونی شده و بهخورد داستان رفته که ماهیتی مکگافینگونه پیدا میکند و این هم یکی از تاثیرپذیریهای مستقیم فیلم از جهان هیچکاکی و فیلم «شمال از شمال غربی» است. پس در بحث ژانر نکته پیشرو «تنت» که آن را بدل به یکی از بهترین فیلمهای کریستفر نولان میکند، همین تلفیق ژانرها با یکدیگر است؛ در هماهنگی کامل و ارتباط درهمتنیده با داستان و روایت.
ژانر در فیلمهای پیشین نولان
نولان از ابتدای کارش نشان داده بود که چقدر علاقمند این نوع از فیلمسازی و فراتر رفتن از ژانرهاست. «ممنتو» خودش نمونه جالب توجهی از همین تلفیق ژانریک بود که یک تریلر را با مایههای نوآر درآمیخته بود. بعدتر هم چالش نولان با مفهوم ژانر ادامه پیدا کرد؛ همانطور که اشاره کردیم «اینسپشن» را با وجههای جیمزباندی ساخت، «میان ستارهای» فیلمی ماجراجویانه بود که کارکردی علمی/ تخیلی پیدا میکرد و بتمن که با کمیک بوکها درآمیخته بود، تجربه اندوزیهایی شدند برای ساخت «تنت».
نولان بازیای را که در همان فیلمهای اول با سینما آغاز کرد، حالا در «تنت» پیروزمندانه به پایان رسانده. جای درست کریستوفر نولان در سینما همینجاست. در تلفیق و انتزاج ژانرها با هم، اینکه چطور میتوان محصولی غولآسا و سرگرمکننده ساخت که ماهیتی هنری پیدا کند. آن هم در روزگاری که ماهیت فیلمهای سرگرمکننده و فیکشنها اسباببازیگونه شدهاند و صرفا برای سرگرم کردن جوانها و نوجوانها ساخته میشوند، «تنت» فیلمی همه فن حریف است که هم همه را سرگرم میکند و هم جز معدود فیلمهای سوپر سرگرمکننده هالیوود این سالهاست که به خواست و نیازهای بالغانه و دغدغهمند تماشاگران هم پاسخ میدهد و آنان را درگیر خودش میکند.
فیلمی که هم ژن فیلمهای کلاسیک را در خود دارد و هم محصول زمانه خودش است. برای تماشاگری که سینما میشناسد، بینهایت سرگرمکنندهاست. فیلمی که همه مایههای ژانری و پس و پیش شدنهای زمانی و جاهطلبیهای کریستوفر نولان برای رسیدن به یک اثر پرفروش هالیوودی منحصر به فرد را تماما در خودش جا داده است.
ویدیو همه چیز درباره فیلم «تنت» در کانال یوتیوب سلام سینما