بازیگرانی که در نقش های مکمل درخشیده اند| بازیکن شماره دو آماده
اختصاصی سلام سینما - نقشهای مکمل همیشه محکوماند به کمتوجهی... شاید قهرمانان و ضد قهرمانان فیلم تا مدتها در یادتان بماند؛ اما کمتر پیش میآید یک نقش فرعی در یادها بماند، چه برسد به اینکه روی دست نقش اصلی هم بزند و از آن هم بیشتر به چشم بیاید. به شکل کلی میتوان گفت نقشهای مکملی بودهاند که تأثیرات مهمی در سیر روایی یک فیلم داشتهاند و ازاینحیث در خاطر ماندهاند، کاراکترهایی هم بودهاند که هرچند آنچنان در روند دراماتیک دخل و تصرف نکردهاند؛ اما جذابیتشان در پرداخت، صمیمیت و نزدیکی تماشاگر را نتیجه داده است. در بعضی از موارد هم این حضور گرم و گیرای بازیگر در یک نقش فرعی بوده که آن را ماندگار کرده است.
فانوس رفاقت روشن نیست | مرور مسعود کیمیایی به بهانه پخش خائن کشی
در این یادداشت بهمرور بازیگرانی پرداختهایم که بارها، حتی در اوج شهرت و محبوبیت هم در نقشهای فرعی ظاهر شدهاند و آنها را بدل به موارد ماندگار و ویژه کردهاند.
حمیده خیرآبادی
مادر همیشه سینمای ایران. تصویر حمیده خیرآبادی که پیش از انقلاب با نام نادره فعالیت میکرد نهتنها در حافظه تصویری هر تماشاگر سینما یا تلویزیون حضور دارد که اصلاً یکی از شناسههای سینمای ایران هم هست. از مهمترین فیلمهایی که او پیش از انقلاب در آنها بازی کرده میتوان به «طوقی» علی حاتمی، «رضا موتوری» مسعود کیمیایی اشاره کرد.
حمیده خیرآبادی با آن چهره مهربان و لحن خیرخواهانهاش شماری از جذابترین مادران سینمای بعد از انقلاب را هم تصویر کرده که شاید مهمترینشان در فیلم «اجارهنشینها» باشد. نکته حضور خیرآبادی در فیلمها و سریالها یا تلهفیلمهای بعد از انقلاب در این است که او شمایلی تکرارشونده از مادر دلسوز و مهربان میسازد؛ اما این اصلاً به معنای اجرای کلیشهای یا تکراری نیست. حضور او در نقشهایی مشابه، با اداها و اکتهایی که صمیمانه و تکرارشونده هستند، یک شمایل در یاد ماندنی میسازد و این همان چیزی است که حمیده خیرآبادی را جاودانه میکند. بیراه نیست که به او لقب مادر سینمای ایران را دادهاند.
علی نصیریان
علی نصیریان همان قدر که در نقشهای اصلی درخشیده و ماندگار شده، نقشهای مکمل جانانهای را هم به اجرا درآورده است که از میان آنها احتمالاً «مسخرهباز» را دیدهاید. فیلمی که علی نصیریان برگ برندهاش است و بابت اجرایش در این فیلم سیمرغ جشنواره فجر را از آن خود کرد.
اجرای خوب و اتوکشیدهٔ او در «ناخدا خورشید» ناصر تقوایی، در کنار سعید پورصمیمی که او هم در این فیلم یکی از بهترین نقشهای مکمل تاریخ سینمای ایران را به اجرا درمیآورد بسیار روان است. تصور «ناخدا خورشید» بدون حضور درخشان و هماهنگی بینظیر این دو غیرممکن مینمود.
«کمالالملک» و «خورشید» دو فیلم دیگری هستند که نصیریان با بازی خود در نقش مکمل، بر درخشندگی این فیلمها میافزاید.
مهتاب نصیرپور
مهتاب نصیرپور از جمله بازیگرانی است که همواره بهدوراز حواشی روز، مسیر خودش را در بازیگری رفته و هرچند گزیده کارکرده، اما هر اجرایش، ارزشافزودهای برای فیلمها بوده است.
مهمترین نقش مکملی که نصیرپور آن را ایفا میکند، در «من ترانه پانزده سال دارم» است. جایی که در نقش منفی خوش میدرخشد. بزی روان و راحت او در عین اینکه جنبههای منفی کاراکتر را هم برای تماشاگر عیان میکند بسیار بهاندازه و هوشمندانه است. آنقدر بهاندازه که در کمتر لحظاتی فوکوس را به خود میکشد؛ اما در کلیت فیلم همچون یک عنصر هماهنگ و دلچسب، مینشیند و از فیلم بیرون نمیزند.
به همین شکل حضور او در فیلم «به نام پدر» که پتانسیل این را داشت بسیار شبیه به «من ترانه پانزده سال دارم» شود؛ اما با مهارت نصیرپور چنین نشد و فرزند خاک که در آنجا نقش یک زن کردزبان را ایفا میکند، بسیار خوب از کار درآمدهاند.
بابک حمیدیان
بابک حمیدیان را میتوان مهمترین بازیگری در نسل سوم دانست که با اجرای خود، جان تازهای در نقشهای مکمل دمیده است. مهمترین و نمونهایترین اجرایش هم بیشک در «چ» با بازی در نقش اصغر وصالی رقم میخورد. جایی که نقش یک رزمنده جوان و افراطی را با شور و هیجان وصفنشدنی ایفا میکند.
حضور درخشان دیگر او در «هیس دخترها فریاد نمیزنند» است. جایی که بهخوبی توانسته یک کاراکتر مشمئزکننده و منفور را به تصویر بکشد. در «من دیهگو مارادونا هستم» به همین شکل نقش یک شخصیت روانرنجور را جان میبخشد و اجرایش باز هم در یک نقش منفی در «رستاخیز» بهیادماندنی است.
جواد عزتی
هرچند وقتی جواد عزتی با بازی در فیلمهای کمدی، پول را به سمت گیشهها سرازیر میکرد، کمتر کسی جدیاش میگرفت، اما در همان فیلمهای کمدی همنشان میداد که چه بازیگر توانایی است که کسی سراغ استعدادش نرفته. تا اینکه در «ماجرای نیمروز» برای اولینبار در یک نقش جدی، توجهها را به خود جلب کرد و مسیر بازیگریاش تغییر کرد.
در میان همهٔ آثار کمدی که جواد عزتی بازی کرده، اجرایش در سریال «قهوه تلخ» مهران مدیری در نقش بابا اتی بینظیر است و در فیلم «هزارپا» ابوالحسن داوودی هم بسیار موفق عمل میکند. اما اجرایش در نقش صادق در «ماجرای نیمروز» با اختلاف در صدر کارنامه هنریاش قرار میگیرد. حضور جدی و غضب کردهاش در کمدی «جهان با من برقص» هم قابلتمجید است.
رؤیا نونهالی
رؤیا نونهالی دو نقش مکمل ویژه دارد که برای واردکردن نامش در این لیست کافی است. جالب که هر دو فیلم توسط بهمن فرمانآرا کارگردانی شدهاند. اولی «بوی کافور عطر یاس» که در آن نونهالی در یکی از اولین تجربیات خود جلوی دوربین نقش دختر جوانی را بازی میکند که به خاطرش سیمرغ بهتری بازیگر نقش مکمل زن را از آن خود میکند و دیگری «خانهای روی آب» که نقشآفرینی بسیار کوتاه اما بهشدت عمیقی در آن دارد.
یکی از آن ایفای نقشهایی که بدون دیالوگ و صرفاً با کیفیت نگاه در یادها میماند. خانم محمدی باوجودی که یک کاراکتر گذرا است و نه تمرکزی روی او در فیلم وجود دارد و نه نقش ویژهای در روایت ایفا میکند، اما داستان تلخ و جانکاه زندگیاش زیر یوغ و استعمار مردی سنتی که از او بهرهکشی میکند در نظر هر تماشاگری بسیار دردناک میآید. دردناکتر از هر داستان فرعی دیگر فیلم.
در کنار این نکته گیرا در شخصیتپردازی، بازی تقلیلگرایانه نونهالی که در سکوت میگذرد، مظلومیت شخصیت را دوچندان میکند. او بدون اینکه حتی حق اظهارنظر درباره بدن خودش را داشته باشد، با نگاههایی ملتمسانه گویی با دکتر حرف میزند. انتخاب نونهالی با چشمها و نگاههای خاص و تیزش برای ایفای نقش، هوشمندی فرمانآرا و شناخت دقیقش از این کاراکتر فرعی را نشان میدهد.
سحر دولتشاهی
سحر دولتشاهی را میتوان رکورددار کاندید شدن در فجر برای ایفای نقشهای مکمل دانست که برای بازی در «چهارراه استانبول»، «عرق سرد» و «عصر یخبندان» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از آن خود کرد.
در «عرق سرد» دولتشاهی یکی از متفاوتترین کاراکترهایی که تاکنون به پستش خورده را به اجرا درمیآورد و بهخوبی موفق میشود با آشناییزدایی از تصویر پررنگی که از او در ذهن داریم، خود را در نقش یک مدیر مذهبی ردهبالا باورپذیر در نظر بیاورد.
اما تجربهٔ حضور او در «آتابای» اگر از این سه فیلم بهتر نباشد، قطعاً کمتر هم نیست... او در این فیلم نقش دختری مغموم را ایفا میکند که با افسردگی و بیماری دستوپنجه نرم میکند. بازی بهاندازه و بهدوراز اغراق او در «آتابای» یکی از بهترین تجربیات کارنامه هنریاش را ثمر میدهد.
حامد بهداد
اساساً سینمای ایران بعد از «روز سوم» است که حامد بهداد را جدی میگیرد و این فیلم تبدیل به سکوی پرتاب بازیگر میشود. اما کیفیت بازی بهداد در «روز سوم» فراتر از صرف یک سکوی پرتاب است. شاید بتوان گفت آن عشق به بازیگری در بازیاش در «روز سوم» بیشتر از هرجای دیگری به شکلگرفتن کاراکتر نهایی کمک میکند.
او در «روز سوم» نقش یک سرباز عراقی را ایفا میکند که قبل از جنگ عاشق دختری ایرانی بوده و حالا در گیرودار جنگ، سرنوشت، آن دو را در خانهای در دل آتش اسیر میکند. در میان همه لحظات فیلم، پایان آن، جایی که در نزاع میان برادر دختر با خودش در شط تیر میخورد بسیار بهیادماندنی است.
آن مکث نابهنگامی که پس از اصابت گلوله میکند (گویی برای چند لحظه از جهان و جنگ و همه چیز کنده شده) نگاه دلتنگ و پر از افسوسش بعد از گلوله خوردن به دختر و مهمتر از همه طوری که در آب فرومیرود و درست همریتم با سقوطش در آب چشمانش هم بسته میشوند، تکاندهنده است و مرگی تلخ، اما آرام را در ذهن تماشاگر ماندگار میکند.
بااینوجود میتوان گفت که مسعود کیمیایی اولین کارگردانی است که بهراستی حامد بهداد را جلوی دوربین خود رام میکند. او را تماماً زیر نظر دارد و روی جزجز بازیاش حساسیت ویژهای به خرج میدهد که ثمرهاش میشود یکی از بهترین کاراکترهای مکمل در جهان فیلمهای مسعود کیمیایی. کار ناتمام «محاکمه در خیابان» میان کیمیایی و بهداد در «جرم» کامل میشود و البته برای بهداد سیمرغ بلورین را به همراه میآورد.
بازی او در نقش مکمل فیلمهای «بوتیک» و «دایرهزنگی» هم دیگر موارد قابلاعتنا در کارنامه هنری او هستند.
پارسا پیروزفر
پارسا پیروزفر از آن بازیگران گوهرین سینمای ایران است که کم کار میکند؛ اما بسیار سنجیده، نقشها را انتخاب میکند. اگر بگوییم پیروزفر در نقشهای مکمل خود بیش از نقشهای اصلی درخشیده، بیراه نگفتهایم. از جمله مهمترین و بهیادماندنیترین نقشآفرینیهای مکمل او در فیلم «مهمان مامان» بوده است.
در سینمای بعد از انقلاب همواره بازیکردن نقش یک معتاد به معنی تقلید دست چندمی از بازی بهروز وثوقی در «گوزنها» بوده؛ اما پیروزفر این اصل کهنه را در «مهمان مامان» درهم میشکند. لحن کمیک فیلم به بازیگر کمک کرده تا نقشآفرینی متفاوتی داشته باشد. او از طرفی سرخوش اعتیاد و موادی که مصرف میکند است و از سوی دیگر افسردگی و حزنی را از بار اعتیاد همیشه همراه خود دارد و این سرخوشی درواقع سرپوشی است بر این حال نالان و افسرده.
هرچند او در اعتراض هم نقش یک جوان معتاد را به زیبایی بازی کرده و آن هم از تجربیات درخشان کارنامهاش است، اما این یکی اصلاً چیز دیگری است. خصوصاً صحنهای که به خانه پدر و مادر خود برمیگردد تا غذا بیاورد و با زندگی اعیانی پیشین مواجه میشود و حرکات بامزهاش در بیمارستان، عالی هستند و این نقشآفرینی را در خاطر همیشگی میکنند.
«نقاب» فیلم کم تحویل گرفتهشدهٔ پیروزفر هم یکی از بازیهای بهیادماندنی در نقش مکمل را در خود جایداده که پارسا پیروزفر عهدهدار آن بوده است.
مهدی حسینی نیا
مهدی حسینی نیا کار خود را در اواخر دههٔ هشتاد در سینما آغاز کرد. بازیگری که در اوایل کار خود تجربهٔ اجرا روی صحنه تئاتر و حضور در فیلمهای کوتاه را به کارنامه خود افزود و با بازی در فیلم «اینجا بدون من» بهرام توکلی، خودش را در سینمای حرفهای نشان داد.
حسینی نیا بعد از حضور در فیلمهایی مانند «هیچ کجا هیچکس»، «من همسرش هستم» و «روایت ناپدیدشدن مریم»، توانست با اجرای چند نقش مکمل ویژه در فیلمهای «متری شیش و نیم»، «شنای پروانه»، «برادران لیلا» و سریال «یاغی» نظرها را به خود جلب کند...
حضور او این روزها در نقش اول سریال «حیثیت گمشده» که در آن بهخوبی از پس ایفای نقش امیر برآمده، حکم اولین قلهٔ مهم بازیگریاش را دارد که موفق شده آن را فتح کند. باید از این به بعد منتظر شنیدن نام او در نقشها و آثار مهم و متفاوتتری باشیم.
ژیلا شاهی
ژیلا شاهی چهرهای است که این روزها نامش به گوش میخورد. بازیگری با تهلهجهٔ ترکی جالب که با بازی در فیلم «قصرشیرین» رضا میرکریمی موردتوجه سینمای ایران قرار گرفت هرچند پیش از آن در آثار زیادی از جمله «پرسه در حوالی من» حضور داشت.
او بعد از حضور در این نقش مکمل، در فیلم و سریال هادی حجازی فر درباره شهید باکری در نقش همسر باکری فقید خوش درخشید و در سریال «پوست شیر» هم انتظارات را برآورده کرد. به نظر میرسد شاهی گزینهٔ جدید سینمای ایران برای ایفای نقشهای کوتاه اما تأثیرگذار است.
پارسا پیروزفر متولد 1351 در تهران و دیپلمه ی ریاضی و فیزیک می باشد. سال 1370 تحصیل در رشته ی ن...
حامد بهداد در ۲۶ آبان ماه ۱۳۵۲ در مشهد به دنیا آمد. او در دوران کودکی خود در مش...
جواد عزتی از همان اولین آثار تلویزیونی تبدیل به یک کمدین محبوب شد. اوج کار او در سری...
ژیلا شاهی بازیگر سینما و تئاتر و هنرآموز کلاسهای حمید سمندریان است. او برای با...