هنر کجا رفته؟؟؟؟؟؟؟

اشتباه نکنید.اصلا انتظار چیز شاخی از مانکن نداشتم.قطعا فقط و فقط منتظر یک سریال ضعیف دیگر بودم اما متاسفانه شدیدا نا امید شدم.مانکن سریالیست که اگر بهش لقب ضعیف یا حتی فاجعه،مضحک و...را دهیم،در واقع داریم به آن القاب توهین می کنیم.فکر می کنم تا همین جا فهمیده باشید که با چه نقد تندی طرف هستید.پس اگر ذره ای فکر می کنید که در ادامه قرار است اندکی از سریال تعریف کنم،همین الآن مرورگر را ببندید و سوت بزنید و خلاصه بازی دربی را ببینید و منتظر قسمت آخر سریال بمانید.

فکر نکنم لازم باشد که بگویم با چه فیلمنامه ویرانی طرفیم.در واقع علت بیان آن،خطرناک بودنش است.بله.سریال مانکن قطعا جزو خطرناک ترین آثار نمایش خانگی است.تصویر سازی های فیلم،از معضلات جامعه،به حدی مثبت است که حتی می تواند عده ای از جوانان خام را به انجام آنان تشویق کند!مفهوم یک خانوم در این فیلم به قدری زشت و سخیف است که از بیان آن بیزارم.تصویر سازی فیلم از یک خانوم با شخصیت ایرانی(هیچکدام از کاراکتر های فیلم با شخصیت نیستند!)واقعا خطرناک است.کاراکتر همتا(با بازی خنده دار نازنین بیاتی)کاراکتریست که هیچگونه بند و بار اخلاقی ندارد و همه نوع فسادی را که فکرش را بکنید،در آن دیده می شود.فیلم اما به شکل عجیبی تمام اعمال زشت او را برای مخاطبان توجیه می کند تا مثلا او را قابل درک کند.اگر این جنگ نرم نیست،پس چیست؟کاراکتر مریلا زارعی،در میانه راه،به شکل خیلی عجیبی مثبت می شود.تمام اعمال پلیدش در کمتر از سه قسمت برای  مخاطب توجیه می شود.خنده دار است.واقعا شرم می کنم که این کاراکتر ها را خانوم صدا کنم.

البته فکر نکنید که حمله فیلم به خانوم ها خلاصه می شود!کاراکتر کاوه وضعیتی به مراتب بدتر از همتا دارد.پنهان کار،خائن،دو رو،ریاکار،دروغگو و...به جرات می توانم بگویم که حتی جوکر نولان هم تا این حد شرور نبود.بعد این کاراکتر می شود قهرمان داستان.خیلی جالب است.اگر عمدی هم نبوده،حسین سهیلی زاده موظف است که به خاطر توهین آشکارش،از تمام آقایان و خانوم های ایران عذر خواهی بکند.

فیلم در روایت هم چنگی به دل نمی زند.روایت داستان بی آنکه جلو برود،در هر قسمت،بی آنکه گره های قسمت های قبل را باز کند،گره های جدید میزند.در قسمت های آخر هم که فقط دارد داستان را ماست مالی می کنند تا یک جوری آن را تمام کنند.اما شاید خنده دارترین بخش فیلم دیالوگ هایش باشد.فیلم در هر قسمت یک تعریف جدید و مسخره از عشق را فقط در یک دیالوگ و آن هم به خنده دارترین شکل ممکن ارائه می دهد.گاها شک می کنم که این فیلمنامه اصلا به دست یک آدم نوشته شده!هیچکدام از دیالوگ های فیلم نه با موقیت سازگارند و نه با کاراکتر.متاسفانه حتی درست اجرا هم نمی شوند.

حرف از اجرا شد.واقعا نمی دانم.ولی شما بگویید که محمد رضا فروتن در این فیلم چه کار می کند.هم کاراکترش بیخود در داستان است،هم بازی فروتن خنده دار است.او آنقدر در نقشش فرو رفته که حتی در برخی جا ها که باید خود واقعی اش هم باشد،نمیتواند.او حتی با بچه هایش با گردن بلند و لحن گادفادر طور حرف می زند.نازنین بیاتی و مریلا زارعی هم که بیشتر یک مشت مدل متحرکند که بی هیچ تغییر وضعیتی به این طرف و آن طرف حرکت می کنند.سیر نزولی بازیگر با استعداد کشورمان،نازنین بیاتی،واقعا ناراحت کنندست.امیر حسین آرمان بعد فروتن بدترین بازیگر فیلم است.بازی او تا قبل از اینکه بخواهد احساساتی شود خیلی بد است.اما خدا نیاورد آن روزی را که آرمان بخواهد عصبانیتش را بروز دهد.فرزاد فرزین...ولش کنید.

چه بگویم.هیچ بخش فیلم از این بهتر نمی شود.فقط همین جا،وقتش است که دعا کنیم که دیگر هیچ سریالی،حتی با کیفیتی 1000 برابر بهتر هم ساخته نشود.