جستجو در سایت

1398/07/27 00:00

اثری در تقبیح نژادپرستی

اثری در تقبیح نژادپرستی

ترجمه اختصاصی سلام سینما

حتی یک جن شیطانی جادوگر هم باید این را یاد بگیرد که به دخترش اجازه بدهد تا رشد کند و خودش زندگی اش را بسازد. این جمله، خلاصه داستان فیلم «معشوقه شیطان» است. یک دنباله ی سینمایی ناقص که باز هم با همان شیوه ی روایت از هم گسیخته و جلوه های ویژه کامپیوتری سعی کرده تا به آثار مطرح در ژانر فانتزی نزدیک شود. مانند قسمت اول فیلم که در سال 2014 روی پرده های سینما آمد ، بهترین شاخصه ی این فیلم فقط و فقط «آنجلینا جولی» است. او به کاراکتر اصلی این داستان یک شخصیت بی رحمانه ی شیک بخشیده و آن را به خوبی در خدمت فیلمی قرار داده که باید در آن شاهد ازدواج دختر خوانده اش «آئورا»(الا فنینگ) با یک انسان باشد که او را مجبور می کند تا با گونه ای معاشرت داشته باشد که از آنها متنفر است. 

«معشوقه شیطان» قلب داستانش را در نقطه ی درستی قرار داده است - پرداختن به اهمیت همه شمولی ، پرداختن به موضوع پیوند بین مادران و فرزندانشان و غلبه ی امید بر ترس – اما این نیت های خوب نمی تواند باعث شود تا فیلم از پس کنار گذاشتن کلیشه های این ژانر برآید. اولین قسمت «مالیفیسنت» موفق شد تا به فروشی معادل 759 میلیون دلار در سطح جهان دست یابد و این طبیعی بود که دیزنی به فکر ساختن قسمت دومی برای این فیلم باشد تا باز هم بتواند موفقیت فیلم اول را در گیشه تکرار کند. این استودیوی فیلمسازی با ساختن لایواکشن هایی مثل شیرشاه و علاالدین در سال جاری موفق شد تا میلیارد میلیارد از گیشه های سینمایی سراسر دنیا درآمد کسب کند و بنظر می رسد که دیگر دیزنی از این فیلمش انتظار فروش بالا نداشته و تنها در پی ارائه اثری است که برخلاف دیگر فیلمهای روی پرده مثل «جوکر» و «مرد ماه جوزا» ، اثری مرد محور نباشد. 

داستان معشوقه شیطان از جایی شروع می شود که «مالیفیسنت» نگران این است که دخترش شاهزاده آئورا قصد دارد تا با شاهزاده «فیلیپ»(هریس دیکینسون) ازدواج کند و این موضوع باعث می شود تا او خویشاوندانی سببی از نژاد انسانها پیدا کند. اما با توجه به اینکه پدر فیلیپ یعنی پادشاه «جان»(رابرت لیندزی) تنها به دنبال صلح است ، همسرش ملکه «اینگریث»(میشل فایفر) دست به یک کودتا می زند که به صدور یک بیانیه بر علیه اجنه منجر می شود و این موضوع باعث می شود تا رابطه مالیفیسنت با دخترخوانده اش در معرض نابودی قرار گیرد. 

قسمت اول این فیلم که در سال 2014 اکران شد ، به داستان اصیل ضدقهرمان «زیبای خفته» پرداخته بود و برای بازیگر برنده ی اسکارش نیز به سبب گریم عجیبش و شباهت بی مثالش به شخصیت انیمیشنی مالیفیسنت 1959 ، شهرتی جهانی به ارمغان آورده بود. این نوآوری و بداعت به شکل موفقی در «معشوقه شیطان» تکرار نشده است و برای این کار لازم بود تا کارگردان این اثر یعنی «یواخیم رونینگ» به جای ساختن این دنیای فانتزی ، به معرفی سرزمین ها و کاراکترهای جدید می پرداخت. فیلمی با سکانس جشن عروسی شروع شود و در نهایت با سکانس نبردی حماسی پایان یابد در حفظ تعادل خود قطعا شکست خواهد خورد. 

این فیلم پایه اصلی داستانش را براساس رویایی انسانها با اجنه بنا گذاشته که به شکل واضح سعی در تقبیح وضعیت امروزی جهان در زمینه نژادپرستی دارد. و تا حدودی نیز موفق می شود تا مخاطبان را با مالیفیسنت در مقابله و دشمنی با انسانها همراه و همدل کند. تاثیرگذارترین قسمت فیلم جایی است که مالیفیسنت به آهستگی در می یابد که آئورا ، دختر جوانی که زیر پر و بال او بزرگ شده ، تصمیم گرفته تا مستقل شود. این یک توسعه ی کاراکتری تلخ و شیرین برای موجودی است که به دلیل گذشته ی دردناکش نمی تواند به کسی نزدیک شود. صحنه های نبرد مالیفیسنت با ملکه اینگریث به لطف جلوه های ویژه کامپیوتری فیلم بسیار شسته و رفته از آب درآمده است. سکانس هایی که بازیگران زن اصلی فیلم در آن حضور دارد با اینکه فنینگ به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته بسیار تاثیرگذارند. مخصوصا وقتی که آئورا می خواهد به مالیفیسنت یادآوری کند که برای او هرگز مادرخوانده ای شیطانی نبوده است. 

منبع : اسکرین دیلی

مترجم : وحید فیض خواه