انسان علیه انسانیت
میناماتا به کارگردانی اندرو لویتاس فیلم تازه ای که در آن جانی دپ نه تنها سرخوردگی خویشتن از انسان ها و انسانیت را به نمایش می گذارد بلکه در نقش یک عکاس این باور را شخصی و خصوصی می کند . بازی دپ در این فیلم جدای از اتفاقات اخیری که در زندگی شخصی و رابطه ای که داشته نیست و این ویژگی تا حدودی به فیلم کمک کرده است اما از آنجایی که بیننده انتظار دارد دپ را شخصیتی کنترل شده ببیند در این فیلم احساساتش بر استعدادش غلبه می کند . «میناماتا» که بر اساس یک رویداد واقعی ساخته شده است بیانگر ویروس خطرناک انسان علیه انسانیت است . انسانی که به گفته یونگ باید بیش از همه چیز شناخته و معنا شود تا میزان خطرناک بودن او را باور کنیم .
*جیوه
اگر فیلم را از بُعد مستند نگاه کنیم ما را به یاد «خانه سیاه است» ساخته فروغ فرخ زاد می اندازد : در هاویه کیست که تو را سپاس گوید ای خدا ، در هاویه کیست ؟ . داستان انسان هایی که به واسطه اختراعات و حرکت جهان در مسیر مدرنیته باعث بروز بیماری های جدیدی می شوند که پایه آن جیوه است هیچ تفاوتی با جزام زمان های گذشته ندارد . جزام از ناآگاهی و فقر بهداشت و فرهنگ نمایان می شود و اکنون در فیلم «میناماتا» یوجین اسمیت ، با بازی جانی دپ ، به ما نشان می دهد چگونه انسان آگاهانه و با دستان خود در حال ایجاد جهش ژنتیکی نسل ها و نابودی خود است . البته چنین داستانی اگر ارزش مستند گونه آن را در نظر نگیریم تکراری و به نوعی کلیشه ای است اما ساخت آن در این زمان زندگی دایره وار و همواره در حال تکرار انسان را نشان می دهد . انسانی که امروزه با ویروس کووید 19 دست و پنجه نرم می کند هیچ فرقی با زامبی ها ، جزامی ها و مبتلایان به بیماری با مواد جیوه ندارد . کاربرد دیپلماتیک فیلم در گوشزد این نکته خلاصه می شود که : انسان بزرگترین دشمن نوع خود است .
*خاصیت سینما
ارزش سینما به روایت بی زمانی آن است . داستانی که به شکل یک پیشگویی شاید سالها بعد اتفاق افتد یا داستانی که سالها قبل اتفاق افتاده ، امروز در حال روایت است . و این بی زمانی در سینما را نشان می دهد . اگر سینما بر قواعد خود پایبند باشد نیازی نداریم به 30 سال قبل در زمان سفر کنیم تا با اتمسفر آن دوران آشنا شویم می توانیم با تصور و تجسم به واسطه دکور و طراحی های هنری آن را بازسازی کنیم . از این منظر فیلم «میناماتا» نمره پایینی می گیرد . مولف در این اثر توانایی نمایش یک واقعه انسانی را دارد اما قدرت عمق بخشیدن به آن را خیر . او صرفا این واقعه را با بیان بیماری ای به نام «میناماتا» نمایش می دهد اما اتمسفر فیلم در لحظاتی که ژاپن را به تصویر می کشد همچنان بریتانیایی است . در یک پلان می بینیم که پسر جوان به جانی دپ می گوید تو نمی ترسی به من دست می زنی ؟ چنین برخوردی از منظر سینمایی برای ساخت فرهنگ یک جامعه اشتباه است . بازی دپ همچنان کاریزماتیک است اما در جذابیت آن نمی توان تب و تاب برای رسیدن به شخصیت را دید . گویی دپ چهره ای که از یوجین اسمیت ساخته ، رویایی بوده که این روزها در سر دارد و نه مشخصا آنچه فیلمنامه از شخصیت هنری و یک عکاس مجله می خواهد . تماشای فیلم «میناماتا» بیش از هرچیزی این نکته را یادآوری می کند که هر بلایی که سر انسانیت می آید از طرف انسان است و هیچ موجود یا نیروی فرازمینی وجود ندارد که عامل آن باشد .
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی