جستجو در سایت

1399/06/31 00:00

یک قدم به عقب با برادران محمودی

یک قدم به عقب با برادران محمودی

جسارت محمودی ها در انتخاب سوژه را تحسین می کنم اما " هفت و نیم " اصلا فیلم خوبی نیست.
برادران محمودی خواسته اند که تابو شکنی کنند اما خود فیلم گرفتار تابوهاست.


هفت اپیزود ، هفت قصه بی ربط است. ساختن فیلم اپیزودی به روش برادران محمودی کار ساده و راحتی است.
کارگردان در مدت ده دقیقه سعی می کند که داستان یکی از دختران را بازگو کند که در این امر موفق نمی شود.
تصویر که نمایان می شود ، بحث و مجادله ای بین کاراکترهای فیلم شروع می شود و بیننده باید از بین صحبت های کاراکترها داستان را بفهمد و از شیوه دیالوگ محور فراتر می رود و کاراکترها بیش از حد معمول و مجاز ، دیالوگ رد و بدل می کند تا مخاطب متوجه شود.
شخصیت پردازی و سیر داستانی ، درست صورت نگرفته و ما تیپ ها و قصه های پیش پا افتاده ای را می بینیم و می شنویم.
تنها اپیزود که می توان گفت از بقیه بالاتر است ، اپیزود ناهید است.
از همان اول که از تاکسی پیاده می شود ، از خیابان عبور می کند ، موتوری تیکه می ندازه ، از کوچه ای پهن به بن بستی باریک می رود تا به در خوش رنگ انتهای بن بست برسد ، تصویری در ذهن مخاطب شکل می گیرد که در ادامه به منتقل شدن مفهوم داستان کمک می کند.
بازی " آناهیتا افشار " نسبت به بقیه بازیگران بهتر است و این بخاطر کامل بودن داستان و شخصیت ناهید است.


هفت و نیم نگاه آسیب شناسی دارد اما نمی تواند روانکاوی کند و در حد تیتر و گزارش خبری پرداخته می شود که این امر وظیفه خبرنگار و خبر است ؛ نه وظیفه فیلمساز و فیلم.
تم اصلی که مربوط به بکارت است ، دغدغه جامعه ایران و افغانستان بوده و است.
در کنار هم قرار دادن دختران ایران و افغانستان و تفکیک نکردن آن ها از همدیگر ، دغدغه دو ملت را منتقل می کند.
اما موضوع کودک همسری و ترنس ، نچسب به موضوع اصلی بود.


نگاه فمنیستی برادران محمودی هویدا است. دخترانی که مورد ظلم و ستم مردان و زنان سنتی قرار دارد و هیچ نور امیدی برای این زنان نمی تابد و آن ها ژولیده شده و در حال خشکیده شدن است و بر معصومیت زنان در نقش قربانی تاکید می کند.
در هفت و نیم به مردان جفا شده است و جانب‌داری کارگردان از زنان با احترام نیست و نوید محمودی تکلیفش با خودش مشخص نیست.
در فیلم هیچ راهکار و چراغ سبزی وجود ندارد فقط روایت خطی از بدبختی های زنان و دخترانی است که مورد تجاوز قرار گرفته یا با همسر عقدی خود رابطه داشته است و حالا رابطه جنسی معضلی برای خوشبختی شان است.


چالش جدید محمودی ها ( پلان_سکانس ) یک مقوله است و اما چرا از این روش استفاده کردند ، مقوله دیگری است.
پلان_سکانس و دوربین روی دست برای کار سخت است ، محمودی ها می توانست با همان شیوه معمول فیلمبرداری ، این سکانس ها را ضبط بکند و خودشان ، بازیگران ، فیلمبردار و مخاطبین را به زحمت نیندازد ، چون احتمال فراموشی دیالوگ یا از ریتم افتادن ، وجود دارد و در عین حال حرکت برای جا به جایی فیلمبردار سخت است و لرزش های بی مورد برای مخاطب آزار دهنده است.
در قسمت هایی از اپیزود های " شبانه ، فرشته ، شکر " با وجود میزان سن‌های تکراری ، جیغ و داد های بی مورد ، ریتم فیلم افتاده است.


برادران محمودی بعد از "چند متر مکعب عشق" سرشان شلوغ شد و این سر شلوغی تعداد کارهای تولید شده را افزایش داد اما کیفیت کارها را کاهش داد و بعد از هر اثر محمودی ها ، کیفیت پائین تر و پائین تر می آید.