جستجو در سایت

1399/04/30 00:00

پسرکشی؛ پرکشش ، پرگره و غافلگیر کننده

پسرکشی؛ پرکشش ، پرگره و غافلگیر کننده



 

دقت در طراحی صحنه و فیلمبرداری باطمانینه به‌خصوص در بخشهای تاریخی کار را بگذارید کنار گشاده‌دستی در داستان‌پردازی و گره‌افکنی‌های به‌موقع و بدون اتلاف وقت تا دریابید می‌شود در مختصات داخل هم درام معمایی از نوع استانداردش ساخت.
 

"پسرکشی" پرپلان و پرگره و چشم‌نواز برای مخاطبانی است که سالهاست انبوه چرک و کراهت به‌اسم سینما به خوردشان داده‌اند و همین باعث دافعه نسبت به سینمای ملی شده.
 

بازی پرحس و چشمگیر ژاله صامتی که اثر گذر زمان بر پیکره زن خطاکار و به‌ویژه ترس و نگرانی از مواجهه با عریان شدن حقیقت را به خوبی القا میکند و درخشش بازیگران دیگر از آرمان درویش و بهاره کیان افشار تا نسیم ادبی و لیلا اوتادی و فرخ نعمتی و … از دیگر امتیازات فیلم است.
 

بازیگردانی در خدمت سوژه و جلوگیری از تیپ سازی به‌شدت به یکدستی و همگنی کار کمک کرده. دقت کنید که حتی یکی مثل لیلا اوتادی با آن کلیشه هایی که از او در ذهن داریم یک آن تبرج‌های معمول زنانه اش را ندارد و حل شده در کاراکتر !
 

به اینها بیفزایید بازنمایی ماهرانه سیکلی که همه در آن دور خود می‌چرخند؛ مرکز، یکی است و فقط درجه قرارگیری نسبت به مرکز اندکی تفاوت و متاسفانه خروج از این سیکل ممکن نیست جز رها شدن از گذشته ای که تو در آن نبوده‌ای اما تاوانش هنوز بر ذمه‌ی توست در رسیدن به مفهوم ناب عشق با رد شدن از مصادیق آن صد البته با آوای لئونارد کوهن!؟؟
 

پایان‌بندی جسورانه و گره‌گشایی کامل و منطقی بدون درافتادن در بازیهای پایان باز به "پسرکشی" رنگ و بوی اثری مانا داده.
 

باید دلخور باشیم از مناعت طبع آزار دهنده سازنده فیلم که علیرغم حضوری درخشان، نه بابت تاخیر ورود به جشنواره و نه عدم شرکت در آرای مردمی، زبان به اعتراض نمی گشاید و سکوت می کند و شاید امثال گردانندگان محافل دولتی را وقیحتر می‌کند در بریدن سر مستقلین ماخوذ به حیا!
 

 عارف مسلکی و همیشه لبخند بر لب داشتن در این عصر و در این جغرافیا، سم مهلکی است که مدام به مذبح ات ببرند؛ سر "پسرکشی" را در داوری جشنواره بریدند؛ کما اینکه دودهه و در تمامی دولتها این اتفاق برای تمامی نوشته‌های سازنده اش افتاده و برای ساخته‌هایش نیز ولی رشک‌برانگیز آن که چه سناریوهایی نظیر "دختران انتظار"، "مارال"، "سیب سرخ حوا"، "شمعی در باد" و "ساکن طبقه وسط" جایی ماندگار در محصولات سینمای ایران یافتند چه فیلمهایی نظیر "برف روی شیروانی داغ" و "کمدی انسانی".
 

حالا "پسرکشی" هم در اکران آنلاین بازخوردهایی عمدتا مثبت داشته و تب فراگیری آن، چنان بالا رفته که شبکه‌های سارق ماهواره‌ای(!) در شبانه‌روز، چندین بار آن را روی آنتن می‌فرستند و انبوه کانالهای سارق تلگرامی نیز مدام درحال بازنشر نسخه‌هایی مختلف از فیلمند.
 

اینکه با دست‌خالی و کاملا مستقل یک درام معمایی خوش سروشکل بسازی که در اوان عرضه چون آثار کلاسیک سینما، دست به دست شود، موفقیتی است برای سازنده محترم و متواضع "پسرکشی".