فیلمی کوچک با ایدهی بزرگ و حرفهای بزرگتر

ترجمه اختصاصی سلام سینما
با آخرین هنرنمایی برجستهی «چادویک بوزمن» و ایفای نقش تأثیرگذار «وایولا دیویس»، شاید «بلک باتم ما رینی» تنها فیلم لایقی باشد که دربارهی احتمال اسکار بردن آن خیلی کم صحبت میشود. فیلمنامهی «بلک باتم ما رینی» اقتباسی از نمایشنامهای به قلم «آگوست ویلسون» در سال 1982 است که آن را در برادوی روی صحنه برد. این فیلم مسائلی مثل نژاد، مذهب و استثمار هنرمندان سیاهپوست توسط تهیهکنندههای سفیدپوست را هدف قرار داده است. خط داستانی اصلی فیلم به اندازهای ظرفیت دارد که توسعهی کاراکترها و کنکاشهای درونمایهای را فراهم کند. همچنین به هرکدام از بازیگران فرصت ایجاد یک لحظهی بیادماندنی را میدهد. با اینکه داستان فیلم در دههی 1920 میگذرد، اما به خوبی نشان میدهد که بسیاری از شکافهای اجتماعی امروز، ریشه در یک قرن گذشته دارد.
داستان «بلک باتم ما رینی» در یک استودیوی ضبط موسیقی آغاز میشود، جایی که «ما رینی»(وایولا دیویس) قرار است اجرا داشته باشد. اعضای گروه نوازندگان او یعنی «کاتلر»(کولمن دومینگو)، «اسلو درگ»(مایکل پاتس)، «تولدو»(گلین ترمن) و «لوی»(چادویک بوزمن) که در انتظار مادر سبک بلوز هستند، به مباحثهای دوستانه میپردازند که به شکلی تاریک پایان مییابد. «لوی» نوازندهی ترومپت با سبکی پیشرو که یک شورشی بااستعداد است، پرده از رازی دربارهی گذشتهاش برمیدارد که نگاه وی به خدا و انسانیت را تغییر داده است. جدال او و «کاتلر» بر سر حرفهای «لوی» دربارهی مذهب بالا میگیرد و اینجاست که ناپایداری روانی «لوی» مشخص میشود. در همین حین مدیر برنامههای «ما رینی» و یک تهیهکنندهی موسیقی از «ما رینی» میخواهند تا حق پخش آثارش را واگذار کند.
توسعهی کاراکتر «لوی» و تغییر از یک نوازندهی کاریزماتیک به یک شخصیت آتشفشانی، مهمترین شاخصهی «بلک باتم ما رینی» است. «لوی» یک فرد پیچیده و جذاب با پیشزمینهای تراژیک است و کاراکتر او میتوانست یک ضدقهرمان تکبعدی باشد اما نه نمایشنامهی «ویلسون» و نه نقشآفرینی «بوزمن» اجازهی چنین تعبیر سطحیای را از «لوی» نمیدهند. ضدّیت «لوی» با خدا برای مخاطب قابل درک است و هر چقدر که اعمال خشونتآمیز او افزایش مییابد، بیش از اینکه شخصیتی شرور بنظر برسد، به یک قربانی بدل میشود.
حضور «ما رینی» در کل فیلم دیده میشود اما زمان حضورش مقابل دوربین محدود است. «وایولا دیویس» در نقش «ما رینی» هنگامی که در قاب دوربین قرار میگیرد، قدرتمند و تحسینبرانگیز است. نقشآفرینی او به عنوان یک زن سیاهپوست مستقل و بااعتماد به نفس که در مقابل مردان سفیدپوست میایستد، آن هم در دورهای که چنین اتفاقی غیرقابل تصور بود، فوقالعاده است. نگاه «ما رینی» به «لوی» با اینکه به فروپاشی او کمک میکند اما ارتباطی جزئی در طول مدت فیلم بین کاراکترهای آنان وجود دارد.
«بلک باتم ما رینی» فیلمی کوچک با ایدهی بزرگ، حرفهای بزرگتر و دو نقشآفرینی قدرتمند است. مطمئناً «بوزمن» برای ایفای نقش «لوی» جایزههای زیادی خواهد برد. شاید این بهترین نقشآفرینی او در کارنامهی کاریاش باشد که پر از نقشهای به یاد ماندنی بود. باید این را در نظر داشته باشیم که او هنگام بازی در این فیلم از مرگ خود باخبر بود و همین مسئله یک لایهی احساسی نیز به نقشآفرینی او میبخشد.
«بلک باتم ما رینی» که فیلمی تقریباً کوتاه اما شدیداً اثرگذار است، میتواند همراه خوبی برای دیگر اثر اقتباسی از نمایشنامهی «ویلسون» یعنی «حصارها» باشد. بدون توسل به کلیشهها و شعارها، هر دوی این فیلمها حرفهای زیادی برای گفتن دربارهی تجربهی مردمان رنگینپوست در آمریکای گذشته و امروز داشتهاند.
منبع: ریل ویوز
مترجم: وحید فیض خواه