فیلم کوتاه کوپال

نقد فیلم کوپال
خلاصه فیلم:
فیلم درباره شخصی است به نام دکتر احمد کوپال که در روزهای پایانی سال در عمارت خود که بیشتر شبیه دژِ مدرنی است زندانی می شود و بلاجبار دست به کارهای ناخواسته می زند.
نقد فیلم:
فیلم فیلم خاصی است همه چیزش خاص است. داستان، درام، شخصیت، لوکیشن، طراحی صحنه، تصویربرداری و حتی بازیگرش. فیلم کوپال از آن دسته فیلم هاست که دو بازخورد دارد. یا خیلی از آن خوششان می آید و از دیدنش کیف می کنند یا انقد غیر قابل تحمل که نمی توانند به پایان برسانند. فیلم مولایی با تمام کاستی هایی که داشت ولی باز شخص بنده از دسته اول هستم. دلیل اصلی این عقیده نیز موضوع و داستان این فیلم است. این روزها که اکثر کارهای سینمای ما به دو دسته تقسیم می شوند. طنزهای سخیف و کپی های ناشیانه از کارهای اصغر فرهادی، کوپال غنیمت است. کاظم مولایی فیلمنامه ای را خلق کرده است که هم نو است، هم خاص و هم قوی! فیلمنامه شخصیت محوری به نام دکتر کوپال که هرچه پیش می رویم زوایایِ جدیدی از شخصیت و زندگی و گذشته او را متوجه می شویم و مثل خیلی فیلم ها نیست که در ابتدای کار دار و ندارش را لو دهد و کل فیلم بشود درگیرهای بی خودی. البته برای به تصویر کشیدن این موضوع و شخصیت خاص یک بازیگر خاص نیز لازم است که آن را به تصویر بکشد. بنظر من بعد از موضوع، بازی لوون هفتوان قوی ترین نکته کار است. حیف شد که بازیگر توانمندی آن هم با آن هیبت و میمیک خاصش اینقدر زود از میان ما برود. روحش شاد. بدون شک این کار از بهترین نقش آفرینی های این بازیگر بدون حاشیه و دوست داشتنی بود.
تصویربرداری خاص با وجود اینسرت های خیلی زیادش آنقدر هوشمندانه و خلاقانه (مخصوصاً پلان های تصویربرداری شده توسط دوربین گردن هایکو) بود که اصلاً بیننده را خسته نمی کرد. البته تدوین خوب نیز در این بازخورد بی اثر نبود.
نکته ی مثبت دیگر فیلم جلوه های بصری خاص و زیبا است. یک دژ غیر قابل نفوذ که تمام الکترونیک و مجهز به چندین دوربین مدار بسته است که با آن آکسسوارش بیشتر شبیه موزه ی حیات وحش است تا یک منزل مسکونی! حتی کلید سازی که در فیلم است نیز یک موتور سه چرخ خاص و جذاب دارد. ولی ای کاش انقدر که برای طراحی صحنه و جلوه های بصری زحمت کشیده شده بود برای درام و کشمکش و بزنگاه و فراز و فرودها زحمت کشیده می شد. قویترین و ضعیفتری نقطه فیلم کوپال فیلمنامه فیلم است! قویترین نکته فیلم داستان خاص و ویژه ی آن و ضعیف ترین نکته فیلم درام ضعیف و کش زیادیی که هیچ چیزی ندارد، می باشد. خیلی ها می گویند این یک فیلم کوتاه بود که الکی کشش داده شده بود و به زور سینمای اش کرده بودند. به نظر من این گفتار خیلی هم بی راه نیست. از زمانی که کوپال زندانی می شود مولایی سعی می کند که به هر طریقی که شده فیلم را سر پا نگه دارد. برنامه های تکراری تلوزیون از حیات وحش و سرو غذا، فلش بک های زیادی، تلاش های تکراری کوپال برای رهایی، به تصویر کشیدن صحنه های مشمئز کننده ی خوردن ادرار و کرم و تشریح سگ! همه گوشه ای از این تصاویر هستند. ولی واقعاً خیلی زیادی کش داده می شود و خیلی تکراری و بیهوده هستند و هیچ کاری برای پیشبرد داستان نمی شوند و نتیجه آن می شود خالی شدن نیم بیشتر سینما تا نصفه فیلم. فراز و فرودی ندارد. کشمکش ندارد. درام ندارد. از کشاندن مخاطب به دنبال خود عاجز مانده است و می شود فیلم هنر و تجربه ای که باید مخاطب خاص سینما پایش بنشیند تا بتواند آن را تا آخر ببیند نه بیننده عام! ای کاش این موضوع خاص رنگ و لعاب و بالا و پایین و چند نقطه ی بزنگاه داشت تا بشود یک شاهکار نه فیلمی که به زور می توان تا آخرش را دید و خسته نشد. اگر موضوع و امکانات و شرایط و داستان بیشتر از این نمی کشید ای کاش تبدیل میشد به فیلم کوتاه کوپال.
جمع بندی:
موضوع و سوژه خاص و ویژه، داستان پردازی قوی، طراحی صحنه جذاب، بازی یکدست و قابل توجه، تصویربرداری و تدوین هوشمندانه، فاقد درام و کشمکش، نیمه دومی فیلم خسته کننده و الکی کش دار شده.
نمره ی کلی:
6 از 10