شروعی خوب-پایانی افتضاح

گرگ بازی اولین فیلم عباس نظام دوست است. فیلم در مورد گروهی است که تصمیم میگیرند بازی ای مانند بازی مافیا انجام دهند یا شاید بهتراست بگوییم خود بازی مافیا را انجام بدهند که اسم آن را گرگ بازی گذاشته اند. فیلم هم جنبه های مثبت دارد و هم جنبه های منفی:
اولین جنبه مثبت فیلم فضاسازی فیلم است که بسیار به داستان فیلم که داستانی معماییست میخورد. صحنه هایی از فیلم که نور چراغ ها وجود دارد تصویر تیره به نظر می آید و زمان هایی که جنبه معمایی فیلم قوت میگیرد برق ها میرود و تصاویر به کل تاریک است که این فضاسازی بازگو کننده پنهان بودن چیزهاییست که مخاطب باید بفهمد.
جنبه خوب دیگر فیلم بازی بازیگرهاست که انصافا در قسمت هایی که مخاطب از داستان زیاد راضی نیست بازی این بازیگران مخاطب را پای فیلم نگه می دارد.
جنبه خوب دیگر فیلم شاید شخصیت پردازی دکتر(علی مصفا) باشد که از همان ابتدا کم کم میفهمیم او چگونه آدمیست. ابتدا داستان ترسناکی را برای پرستو(نگارجواهریان) تعریف میکند. سپس در مهمانی، زمانی که برق ها می رود قصد دارد با سپیده گرم بگیرد در صورتی که مخاطب میبیند دکتر با همسرش هما(هانیه توسلی)به مهمانی آمده.
اما جنبه های منفی فیلم:
داستان اصلی فیلم در مورد یک جنایت است که بدست افرادی صورت میگیرد. و جایی جنبه منفی فیلم پدیدار میشود که مخاطب تا اواسط فیلم نمیفهمد داستان اصلی فیلم در مورد چیست و تنها اطلاعاتی به او داده میشود که بیشتر آنها زائد است. از جمله این اطلاعات زائد فهمیدن این است که یکی از زوج های جمع با هم اختلاف دارند و حتی فلاش بکی از اختلاف آنها در گذشته هم میبینیم. یا زوج دیگری که میفهمیم در گذشته، مرد بازداشت شده بوده و نمیخواهند بقیه بفهمند ولی این اطلاعات اصلا در یافتن داستان اصلی و رمز گشایی فیلم بدرد مخاطب نمیخورند.
موضوع دیگر در مورد داستان اصلی فیلم است. زمانی که ما میفهمیم جنایتی قرار است صورت بگیرد و مشتاق ادامه داستان و دلواپس شخصیت ها میشویم ناگهان فیلم کات میخورد به زمانی که جنایت صورت گرفته و مخاطب نیز از طریق ماموران از اینکه جنایت چه بوده آگاه می شود. پس معما چیست؟
اگر معما این است که جنایت کاران که هستند؟ باز هم یکی از شخصیت ها(هما)قضیه را در اوسط فیلم به(سعید)میگوید و مخاطب جنایت کاران را نیز میشناسد. و اگر معما این است که چرا این افراد چنین کاری میکنند؟ باز هم چیزی دستگیر مخاطب نمی شود.
باید توجه کرد که در یک فیلم معمایی باید داستان را آنقدر خوب نوشت که در انتهای فیلم معما حل شود نه در میانه های فیلم و بهتر این است که ما علنا در فیلم خود نگوییم این جواب است بلکه بگذاریم تا خود مخاطب با توجه به اطلاعاتی که به او دادیم جواب را بفهمد. که هیچکدام از این موارد در فیلم عملی نشده.
ضعف دیگر فیلم تعداد شخصیت های زیاد فیلم است که بعضی ازاین شخصیت ها واقعا در طول فیلم کارکردی ندارند.
در انتهای فیلم نیز ابهاماتی باقی میماند. مثلا اینکه مرتضی چگونه طبقه بالای خانه را که مخروبه بوده بصورت یک خانه چیده؟
در کل اما باید گفت فیلم در میان فیلم هایی که اکران هستند فیلمیست که ارزش دیدن دارد.