زنانی کوچک؛ قهرمان هایی بزرگ!
برای منی که هر چقدر هم از عمرم بگذرد، رمان زنان کوچک بهترین کتابی بوده که خواندم، هرجا نام جو مارچ و خواهرانش را بشنوم، بانگاهی سراسر از شوق و فاقد از هرگونه نقد به آن سو هدایت میشوم. اما هر چقدر هم دوستشان داشته باشم، توقعات هم سرجایش است. برای کسی که شاهکار لوییزا می آلکوت را خوانده باشد و در ذهنش روزگاری را با تصویر سازی های کلاسیک و رویایی آن گذرانده باشد، دیدن آن کتاب در قالب این فیلم کمی مایوس کننده است. البته نباید هم توقع داشت که تمام آنچه رخ داده به تصویر کشیده شود، نه! اما شاید بهتر می بود فیلمنامه هم حداقل شبیه ترین حالت به شخصیت پردازی ها و پیرنگ بسیار قوی کتاب می داشت. هر چند که این هم درباره ی تمامی شخصیت ها و قسمت ها صدق نمی کند زیرا که به عنوان مثال جو مارچ فیلم هم همانقدر سخت کوش و قهرمان بود که انتظار می رفت و ما در ذهنمان ساخته بودیم. به هر حال در کل، زنان کوچکِ تصویری هم زیبایی انحصاری خودش را داشت، اثری که شاید آنقدر ها هم ماندگار نه، ولی دوست داشتنی بود!