یک فیلم معمول اکشن است

اختصاصی سلام سینما- ساندرا بولاک نوعی سرقت مسلحانه و هوشمندانه را رهبری می کند و می توان زن اصلی داستان را همان نشانی دانست که درفیلم های اوشن تکرار می شود.

در فیلم هشت یار اوشن، دبی اوشن( ساندرا بولاک )زنی سرسخت با چشمانی تیره و موهای بلند مشکی است که به قید التزام از زندان آزاد شده است و هیچ پولی ندارد. در لحظه ای که در خیابان های نیویورک است نقشه ای برای فرار از Bergdorf Goodman به همراه کیسه ای پر از محصولات زیبایی طرح می کند و با همین فکر به یک هتل گرانقیمت می رود. درست همین جاست که به نکته مهمی درباره دبی می رسیم: او برای دست آوردن آنچه که نیاز دارد هرکاری انجام میدهد.دزدی در خون دبی است. او خواهر کوچک دنی اوشن است کسی که براساس نشانه ها ظاهرا مرده است. خارج از زندان دبی سالهای زیادی را صرف کلاهبرداری کرده است( که نتیجه آن این شد که معشوقه اش برای نجات دادن خودش شواهدی برعلیه او ارائه کرد )و حالا برای گردآوری دزدان، شارلاتان ها، کلاهبردارها و هکرها و اقدام به سرقت، لحظه ای درنگ نمی کند و این سرقت مبتکرانه و بی نقص است که کاملا نظر مخاطب را به خود جلب می کند. 

اگر براساس معیار نبوغ روب گلدربرگ به این فیلم نگاه کنید این سرقت حیران کننده ترین و عجیب ترین سرقتی نیست که تاحالا دیده اید. حتی شبیه دیوانگی و جنونی که در 11 یار اوشن وجود داشت هم نیست. اما اینقدر هوشمندانه است که با وجود همه سختی ها به انجام رسانده می شود و به شما حسی می دهد که معمولا پس از دیدن فیلم های اوشن دارید:« آره، چیزی که دیدم را درک می کنم » و میگوید چیزی که همین الان دیدید یک ماموریت غیرممکن نامعقول است. 

ممکن است این حرف را بزنید و احتمالا درست هم میگویید، 8 یار اوشن فضای زنانه ای دارد. دبی و دوستانش نقشه ای طرح می کنند تا به یکی از مجلل ترین مهمانی های سالیانه نیویورک ورود کنند، موزه ی کلان شهر هنرهای سالیانه گالا، و دزدین گردنبد افسانه ای کارتیر، Toussaint( نام یک طراح معروف جواهر )،که از الماس های گرانقیمت و به ارزش 150 میلیون دلار ساخته شده است. قطعات آن به طور زیبایی در اطراف گردن کنار هم قرار می گیرند، چیزی شبیه به شش پوند یخ ظریف. مراسم مت گالا پر از افراد پولدار و چیزی شبیه به رویای سیندرلا است. در فیلم بازیگرانی مانند آنا وینتور، هیدی کلوم و کتی هولم، و تزیین کریستال جواهرات دیده میشود، چیزهایی که واقعا در رویا وجود دارند. یکی از شوخی هایی که با فیلم هشت یار اوشن می شود این است که کلاهبرداران نسخه ی زنانه ای از سرقت در این فیلم را نشان می دهند نه به این دلیل که آنها به ظاهر پرزرق و برق زنانه اهمیت می دهند بلکه می دانند که چطور چنین ظاهری در دنیای واقعی کاربرد دارد. زمانی که دافنی کلوگر( آن هتوی )که یکی از مهمانان افتخاری است و گردنبند  Toussaint را به گردن دارد مسموم به سوپی می شود که خورده است و برای استفراغ به دستشویی می رود، گردنبند ناپدید می شود، در این جا چیزی بیشتر از یک فریب زنانه نقش دارد( آنها به کسی اجازه نمی دهند که وارد دستشویی زنانه شود ). تغییر جنسیت در فیلم های هالیوودی اتفاق خارق العاده و جدیدی نیست بلکه یکی از طبیعی ترین اتفاقاتی است که دردنیا رخ می دهد. دو تابستان گذشته و در زمان فیلمبرداری فیلم "شکارچیان روح"، و پس از گزینش بازیگران زن فیلم با شکست روبرو شد. نه به این دلیل که خود فیلم بسیار بد بود( صادقانه بگویم به دلیل تمام شخصیت های شرور داستان، ملیسا مک کارتی و کریستین ویگ، که هیچ گاه متوجه نشدند چطور باید نسخه ای از بازی های بیل مورفی را اجرا کنند) بلکه از آن جهت که خشونت آن نشان دهنده نوعی زن ستیزی بود و نتیجه ی آن هم یک تفکر مسموم بود: زنان حق ندارند تا نقش برادران کمدی موردعلاقه مان در دهه 80 را بازسازی کنند. 

اولین چیزی که می توان درباره 8 یار اوشن گفت این است که گرفتار سرنوشت بدی مانند آنچه که در بازسازی شکارچیان روح شاهد بودیم شد. در اینجا تغییر جنسیت نه تنها خیلی خوب بود بلکه نوعی ابداع بود. چند زن جمع می شوند و با شجاعت جایی می روند که غالبا تیمی از مردان سارق در انجا حضور دارند، مانند انواعی از فیلم های جنایی از "رفیفی"گرفته تا "کسب و کار ایتالیایی" تا فیلم های "اوشن"، از فیلم "جنگل آسفالت" تا "شهر" تا "لوگان خوش شانس ". تنها چیزی که می تواند تاخیر در ساخت چنین فیلم هایی را توجیح کند اعتقاد به این موضوع است که مردان نوعی استعداد ذاتی دارند که زنان فاقد آن هستند. در فیلم هشت یار اوشن دبی و هم تیمی هایش دور هم جمع شده و با نهایت اعتماد به نفس معمایی از یک سرقت را طرح ریزی می کنند. برخلاف بازی جدید بازیگران این چهارمین فیلم اوشن است که همگی حول محور جمع شدن چند سارق می چرخد، اما تردستی که در سرقت انجام می شود مانند گذشته غافلگیرکننده نیست. از این دسته از فیلم ها بسیار دیده ایم، گری روس نویسنده و کارگردان 8 یار اوشن، که چندین کار را همزمان با هم انجام می دهد، هيچ وقت به این موضوع دقت نکرد که سودنبرگ برای خلق آثارش از ویژگی های هنری ماورای واقعیت استفاده کرد. در اینجا سرقت سرگرم کننده و متقاعد کننده است اما آنگونه ای که خیره کننده باشد نیست، یکی از سرگرم کننده ترین چیزهایی که در فیلم وجود دارد شخصیت های کمدی آن است، مانند چهره شوخ دبی و دوست قدیمی و جنایتکارش لو( کیت بلانشت )، یا تلاش های رز ویل( هلنا بانهام کارتر ).

ریحانا در نقش هکری با نام ناین بال، و آکافینا در نقش یک کلاهبردار خبره در فیلم تاثیر زیادی دارند. آنها شجاعت ظاهری دارند- آرزو می کنید که کاش برخی از نقش ها بیشتر حضور داشتند. سارا پائولسون به عنوان یکی از دزدان شاد حومه شهر، و حتی کیت بلانشت، نتوانسته اند شخصیت های ماندگاری را به وجود آورند. از طرفی ان هتوی تقریبا در تمام لحظات فیلم حضور دارد. 

تمامی فیلم های اوشن در ارتباط با سرقت هستند اما زیبایی هیجان انگیز 11 یار اوشن در این بود که دوستان عجیب غریب و کمدی داشت، در عین حال یک کمدی رمانتیک بود، که در تمام پیچیدگی های سرقت این احساس می شد. 8 یار اوشن در این راه موفق نبود. انگیزه دبی برای سرقت، فارغ از اینکه هریک از اعضای تیم اش 16.5 میلیون دلار به دست می آوردند، انتقام گرفتن از کلاد بکر( ریچارد آرمیتاژ )، هنرمند سرشناس و معشوقه قبلی اش بود که وی را متهم کرده بود . لو از دبی پرسید" چرا فقط کارت را انجام نمی دهی؟"" چرا باید همیشه نشانه ای از خود بگذاری؟"اما در8 یار اوشن این نشانه ها کافی نیست. بعد از این که سرقت انجام می شود به مدت طولانی فیلم ادامه پیدا می کند، اگرچه در صحنه ای می بینیم که جیمز کوردن بعنوان مامور بیمه کلاهبرداری می کند، اما به طور کلی طرح انتقام جویانه فیلم به گونه ای عمل می کند که فیلم به جای اینکه داستان ابتکار و نبوغ شیطانی را نشان دهد بیشتر به صورت یک فیلم معمول اکشن است. 

نشانه ی واقعی فیلم تجلیل جنسیت است. ساندرا بلوک دراین فیلم مانند یک جنایتکار خشمگین عمل می کند که دزدی را به یک ایدئولوژی تبدیل می کند. او تنها نمی خواهد پولدار شود بلکه می خواهد از نظر روحی نیز رشد کند، و تحت فرمان هیچ کس نباشد. دبی به دوستانش می گوید:" جایی خارج از اینجا دختر هشت ساله ای هست که آرزو دارد تا تبهکار شود، شما این سرقت را برای او انجام می دهید".8 یار اوشن فیلمی است که به طور اتفاقی سرقت جذابی از آب درآمده است، نه بیشتر و نه کمتر، اما مانند تعداد بیشماری از فیلم هایی که درباره جنایتکاران خونسرد است، بیشتر حول حرف هایی که بین شخصیت ها زده می شود می چرخد.

منبع: ورایتی

مترجم: مهتاب عیوضی