جستجو در سایت

1395/09/29 14:41

گزارش مراسم تشییع جعفر والی/ از عصبانیت جمشید مشایخی تا آرزوی تلخ فخری خروش

گزارش مراسم تشییع جعفر والی/ از عصبانیت جمشید مشایخی تا آرزوی تلخ فخری خروش
مراسم تشییع جعفر والی، با حضور جمعی از مدیران و هنرمندان از جمله محمود دولت آبادی، جمشید مشایخی و سعید پورصمیمی از مقابل تالار وحدت برگزار شد.

مراسم تشییع جعفر والی هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون صبح امروز دوشنبه 29 آذر با حضور جمعی از هنرمندان و مدیران از جمله محمود دولت‌آبادی، جمشید مشایخی، سعید پورصمیمی، اکبر زنجانپور، علی مرادخانی و مهدی شفیعی از مقابل تالار وحدت برگزار شد. 

اصغر همت: ایرج راد و هرمز هدایت، بارِ جعفر والی را به منزل برسانند

اصغر همت مدیرعامل خانه تئاتر در ابتدای مراسم تشیع پیکر جعفر والی گفت: «ما اهالی تئاتر مستقیم و غیرمستقیم وامدار تک ستاره‌های آسمان این هنر هستیم. بی‌هیچ شکی یکی از این ستاره‌های پرفروغ جعفر والی و فقدان او صدمه‌ای جبران‌ناپذیر است.»

او با اشاره به این که جعفر والی تا آخرین لحظات عمر دست از کار کردن برنداشت، ادامه داد: «والی قصد داشت با همراهی ایرج راد و هرمز هدایت نمایشی را بازتولید کند که قبلا با جمشید مشایخی و عزت‌اله انتظامی روی صحنه برده بود. مطمئن هستم راد و هدایت بار او را به سرمنزل مقصود می‌رسانند تا آخرین یادگارش را تقدیم دوستانش کنند.» 

البته جعفر والی نمایش مورد اشاره اصغر همت را با بازی جمشید مشایخی و ولی‌اله شیراندامی و نه عزت‌اله انتظامی روی صحنه برده بود. 

جمشید مشایخی: یک ذره دروغ نگوییم

در ادامه جمشید مشایخی با اشاره به نمایش «در گوش سالمم زمزمه کن» در پاسخ اصغر همت گفت: «ببخشید که من آدم رک‌گویی هستم ولی در آن نمایش ولی‌اله شیراندامی بازی داشت و شخص دیگری هم جز من نبود که در واقع نقش دو پیرمرد را که قصد خودکشی داشتند بازی می‌کردیم.»

او با صدایی بلند و لحنی تقریبا عصبانی گفت: «یک ذره دروغ نگوییم، یک ذره همدیگر را الکی بزرگ نکنیم، تا کی چاخان؟ چرا تعارف و تعریف الکی می‌کنید؟!»

مشایخی با عذرخواهی مجدد ادامه داد: «هر چه می‌خواهید به من بگویید، من عمرم را کرده‌ام. الان منتظرم، باید بروم. آن موقع نوکر حکومت و الان هم نوکر حکومت.»

عباس جوانمرد و نصرت پرتویی: والی تحمل نبود ما را نداشت

پس از سخنان جمشید مشایخی، اصغر همت به گفت‌وگوی اخیر خود با عباس جوانمرد اشاره کرد که از او خواسته بود به جعفر والی بگوید؛ «من نمی‌دانستم اینقدر تو را دوست دارم»، هر چند که اجل مهلت نداد همت پیغام جوانمرد را به والی برساند.

سپس پیامی صوتی که به صورت دیالوگی کوتاه میان عباس جوانمرد و نصرت پرتویی (همسرش) فرستاده شده بود، پخش شد که در آن این دو هنرمند می‌گفتند «جعفر والی مخصوصا خواست از ما جلو بیفتد چون تحمل نبود ما را نداشت.»

معاون هنری وزارت ارشاد: در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که کمتر به یکدیگر می‌پردازیم

در ادامه علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی  با اشاره به این که وزیر ارشاد هم قصد حضور در مراسم را داشت که به دلیل شرکت در جلسه این امکان را پیدا نکرد، گفت: «استاد جعفر والی از بزرگان سپهر تئاتر ایران است و شاید از این پس بیشتر شناخته شود اما متأسفانه ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که کمتر به یکدیگر می‌پردازیم. امیدوارم در زمانی که همه حضور دارند از هم به خوبی یاد کنیم.»

او افزود: «با همه محدودیت‌ها و مشکلات به عنوان کسی که دوست دارد با اهالی تئاتر و هنر کار کند، می‌گویم که تمام این تذکرات برای این است که همدیگر را آن گونه که شایسته است دوست داشته باشیم و خوشبختم که با همه محدودیت‌ها تئاتر ما نسبت به گذشته وضعیت بهتری دارد.»

مرادخانی همچنین تصریح کرد: «آقای والی ذوق زیادی برای انجام کار آخرش داشت که ان‌شااله به سرانجام خواهد رسید.»

فخری خوروش : امیدوارم نفر بعدی من باشم

پس از صحبت‌های مرادخانی پیام تسلیتی هم از طرف محمدعلی کشاورز بازیگر قدیمی سینما و تئاتر ایران خوانده شد.

فخری خوروش هم که در خارج از کشور زندگی می‌کند، در پیامی صوتی با تسلیت به خانواده و هنرمندان گفت: «هنرمند هیچ وقت نمی‌میرد و همیشه پابرجاست، باورم نمی‌شود که چنین اتفاقی افتاده باشد، امیدوارم بقیه هنرمندان سالم باشند و نفر بعدی من باشم.»

ایرج راد: بخواهند و نخواهند جعفر والی افتخار نمایش این مملکت است

در ادامه ایرج راد با اشاره به این که «عزیزی که در اینجا آرمیده 65 سال از عمر خود را صرف خدمت به فرهنگ و هنر این مملکت کرده است»، گفت: «چه بخواهیم و چه نخواهیم او تا آخرین لحظات زندگی خود بدون حاشیه برای هنر این مملکت کار کرد. البته خیلی‌ها حاشیه دارند، خیلی‌ها تبلیغات دارند و خیلی‌ها هم آرام و خاموش بدون مسائل حاشیه‌ای خدمت‌گذارند و فقط کار می‌کنند.»

او تأکید کرد: «بخواهیم و نخواهیم، بخواهند و نخواهند نام جعفر والی یکی از افتخارات هنر نمایش این مملکت خواهد بود. او در حالی که بیمار بود بر روی تخت بیماری باز هم از تئاتر می‌گفت و می‌خندید.»

مدیرعامل پیشین خانه تئاتر با ابراز تأسف از اینکه هنرمندانی همچون جعفر والی زحمات زیادی در این مملکت کشیده‌اند که متأسفانه جوانان امروز از کارهای آن‌ها بی‌خبرند، گفت: «خوشحالم که آخرین روزهای زندگی جعفر والی را در کنارش مشغول تمرین بودیم و امیدوارم این کار را به همراه دوست عزیزم هرمز هدایت به نتیجه برسانیم، همچنان که جعفر والی کار را هدایت و تحلیل کرد.»

او در پایان سخنان خود از علی بی‌غم که همواره همراه جعفر والی بود و کمک زیادی به او می‌کرد، تشکر کرد.

در ادامه این مراسم اصغر همت یادداشتی را از علی‌اکبر ساعدی (برادر غلامحسین ساعدی) خواند که در آن به سابقه همکاری و آشنایی این سه نفر اشاره شده بود.

اکبر زنجانپور: باید به من هم تسلیت بگویید

یکی دیگر از هنرمندانی که در این مراسم درباره جعفر والی سخن گفت، اکبر زنجان‌پور بود که اظهار کرد: «شخصیت هر انسانی در نگاهش است و جعفر والی نگاه مهربان و عمیقی داشت. والی آدم‌ها را به خود جذب می‌کرد و من افتخار دارم که اولین کار حرفه‌ای‌ام را با او در نمایش «بام‌ها و زیر بام‌ها» (نوشته غلامحسین ساعدی) در سنگلج اجرا کردم.»

این بازیگر و کارگردان تئاتر در پایان سخنان خود گفت:‌ «حال من از نبود جعفر والی خیلی بد است چون عزیزترین کس خودم را از دست داده‌ام و باید به من هم تسلیت بگویید.»

سعید پورصمیمی: جعفر والی بی‌حاشیه و بی‌جنجال کار می‌کرد

در بخش دیگری از این مراسم از سعید پورصمیمی برای ایراد سخنانی دعوت به عمل آمد که او با اشاره به صحبت‌های ایرج راد گفت: «مهمترین ویژگی شخصیت جعفر والی بی‌حاشیه گی او بود که بدون سروصدا و جنجال به بهترین شکل کار خود را انجام می‌داد.»

او افزود: «جعفر والی یکی از تأثیرگذارترین کارگردان‌های آن دهه بر نسل جوانی است که امروز پرچمدار تئاتر ایران هستند.»

پورصمیمی با اشاره به حضور محمود دولت‌آبادی در میان حاضران ادامه داد: «یاد سال‌هایی افتادم که در «چوب به دست‌های ورزیل» محمود عزیز هم بود و جعفر والی کارگردانی می‌کرد. بدون شک نمی‌توانیم تأثیر آن سال‌ها را (دهه 30) نادیده بگیریم. سال هایی که تئاتر ایران در غربت به سر می‌برد و جعفر والی یکی از پیشگامان آن دوران بود.»

او همچنین تأکید کرد که بهترین اجراهای آثار غلامحسین ساعدی توسط جعفر والی به صحنه رفته است.

یداله صمدی از جعفر والی چه گفت؟

در ادامه یداله صمدی کارگردان فیلم سینمایی «مردی که زیاد می‌دانست» که جعفر والی در آن بازی کرده بود به یادآوری خاطراتی از آشنایی و همکاری خود با جعفر والی پرداخت و گفت: «در فیلم سینمایی «داد شاه» که دستیار کارگردان بودم، از میان جمع بیش از 50 نفری آن پروژه بیش از همه با خسرو شکیبایی و جعفر والی اوقات خود را می‌گذراندم و با آن‌ها صحبت می‌کردم که یک سال و نیم بعد از آن متن «مردی که زیاد می‌دانست» را نوشتم.»

علی نصیریان نتوانست در مراسم حاضر شود

پس از صحبت‌های صمدی اعلام شد که علی نصیریان هم پیغام داده که باید حتما در مراسم تشییع حاضر می‌شد، اما به دلیل فیلمبرداری امکان حضور در مراسم را پیدا نکرده است.

سخنرانی محمود دولت آبادی

آخرین هنرمندی که از سوی جامعه هنری برای صحبت درباره جعفر والی در جایگاه حاضر شد، محمود دولت‌آبادی بود.

او با خواندن این شعر « ای غم بگو از دست تو آخر کجا باید شدن/ در گوشه میخانه هم ما را تو پیدا میکنی» گفت: «هیچ کس راجع به سال‌ها فترتی که والی و هنرمندان دچارش شدند، حرفی نمی‌زند و من هم حرفی نمی‌زنم.»

دولت‌آبادی سپس یادداشتی را که از قبل نوشته بود قرائت کرد که در بخشی از آن آمده بود: «جعفر والی هنرمند تئاتر ایران، حالا دیگر بی‌اضطراب به خواب می‌روی، بی‌خیال از اینکه صحنه چه می‌شود، نور کجا و دکور چه و اینکه در تئاتر چه رخ می‌دهد، وقتی که پرتاب شده‌ای در آن سوی کره زمین. از تو در ذهن من نه فقط یک هنرمند پرقابلیت تئاتر بلکه یک آدم خوب و مهربان است که همچنان با روی گشاده لبخند می‌زند و هیچ لحظه‌ای آن مهربانی تو دور نمی‌شود از یادِ لابد هر که تو را شناخته است.

می‌دانی که میان آدمیانی که در صحنه‌های نمایش بودند عهدی ناگفته و نانوشته وجود داشت در باب آدم بودن و اندکی آدم شدن بیشتر که تو خود همان بودی اما تو در عین حال نمونه‌ای از فترت در هنر ایران به شمار می‌روی و این فترت فقط تو و امثال تو را به زانو درنیاورد در غربت بلکه در نبود امثال تو یک بار دیگر هنر تئاتر در این کشور به خاک خوابانیده شد... تا کی دوباره برآید تئاتر با چنان شور و دلدادگی و انسجام و گذشت و رفاقت. باری است سنگین بر دوش شیفتگان اکنون، تا چه پیش آید. به خانواده‌ات، به فرزندانت، به خودم و به تمام جویندگان هنر کشور تسلیت می‌گویم.»

در پایان این مراسم پیش از آنکه حجت‌الاسلام محمود دعایی بر پیکر مرحوم جعفر والی نماز بخواند، ناهید طباطبایی (نویسنده) به عنوان نماینده خانواده والی متنی داستان گونه را با یادآوری خاطرات گذشته از پدرش که زمانی مدیریت تالار سنگلج را بر عهده داشت به همراه فرزندان جعفر والی قرائت کرد.

در مراسم تشییع جعفر والی که صبح امروز 29 آذر ماه  ساعت 9:25 دقیقه آغاز شد و تا ساعت 10:20 دقیقه ادامه داشت، خسرو سینایی، مهدی شفیعی، پیمان شریعتی، پریسا مقتدی، اکبر زنجانپور، سعید پورصمیمی، هادی مرزبان، هوشنگ قوانلو، مسعود دلخواه، اتابک نادری، یدالله صمدی، مهدی میامی، محسن حسینی، شهرام کرمی، رضا بنفشه خواه، محمد ساربان، خسرو احمدی و... از جمله حاضران بودند.

جعفر والی که از ۱۸ آذر ماه به دلیل مشکلات ریوی در یک بیمارستان بستری شده بود و بعد به بیمارستان «تهران کلینیک» منتقل شد، حوالی ساعت ۱۰ صبح ۲۷ آذر ماه در بیمارستان درگذشت.

 


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط